یکشنب :
19 -
شهریور -
1357
یکشنبه 19/6/57
امروز بعدازظهر نامۀ همه را دادند و قرار شد همه بروند. من عصر رفتم، نامهام را بردم گروهان و بهفرمانده گروهان هم گفتم که گواهینامه رانندگی دارم ولی حرفی نزد. اهل اراک است. معاونش هم اراکی است. به بابا تلفن کردم که به حاجیامید بخدا بگوید ببیند میشناسد یا نه.
امروز بچهها پاسدار بودند ولی مرا پاسدار نگذاشت. اما شب که رفتم گروهان ایلام، بردند کارخانه برق نگهبان گذاشتند. دو نفر دیگر هم آنجا بودند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد