اول جمادیالثانی 1401 / دوشنبه 17 فروردين 1360
صبح قرار گذاشته بوديم با مهندس [ جمشید ] سرداري، با مهدي [ کیانی ] رفتيم راجع بهشمعكوبي و ادامه آب بهغرب كارون صحبت كرديم و همچنين آب كرخه. [ جمشید ] سرداري يك نفر محافظ ميخواست. من حالم خيلي خراب بود. خستگي و خواب سخت فشار ميآورد. جلسه اطلاعات حدود دهونيم تشكيل شد. وقتي شروع شد، من رفتم اتاق بيسيم. تا دراز كشيدم، خوابم برد. ساعت دوازده بيدار شدم. بعدازظهر هم خوابيدم. عصر [ غلامعلی ] آهوزاده و [ علی ] صولتي آمدند ولي صحبتي كلي نشد و عصر رفتند. عصر [ چنگیز ] ظهرابي رفت ماشين را بگيرد كه تعميرگاه گفته بود صبح چهارشنبه بيا بگير.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد