س: چه موقع به احزاب چپ رفتی؟
ج: قبل از 7 سال پیش تا سال 75 حزب توده رئیس جرج حاوی.
س: دلیل عضویت؟
ج: اول حرکتی نبود. دیدم اگر وارد حزبی میشوم، حق خودم و مردم را میتوانم بگیرم.
اول هر کسی که میخواهد وارد شود، شرطی ندارد. فقط 4 ماه از او مواظبت میکنند و بعد از 4 ماه به وی کارت میدهند و به وی درس مارکسیم میدهند.
اسم کتاب را نتوانست بگوید و دیالکتیک را نتوانست تعریف کند.
1- خدا نیست. 2- ایدئولوژی آنها. 3- بد بودن روابط دختر و پسر و مشروب. 4- دزدی این گروه از منازل.
بعد از چهار پنج ماه فهمیدم آنها میگویند خدا نیست ولی چون جنگ بود، من باید در این حزب میماندم.
حقوق: من خودم نگرفتم ولی اگر هر نفر تمام وقت کار میکرد، حدود 500 لیر میدادند.
در مورد امل فهمیدم که جنبش اسلامی است ولی هنوز کتاب نخواندهام و میثاق امل را درس میگیرد.
سعد حداد عامل دست اسراییل است. وقتی از وی پرسیدیم که حاضری عملیات انتحاری کنی، گفت: آری.
با یک خانواده صحبت کردیم، میگفت قوای سازمان ملل را اسراییل آورده. در سال 1948 نصف ملت فلسطین آواره (یعنی حدود 750 هزار نفر) شدند و حدود 100 هزار نفر به لبنان آمدند. از سال 1948 (نکبت مردم فلسطین و اشغال سرزمین فلسطین) اعراب قدمی به سوی آزادی و نابود کردن نظامهای شاهنشاهی اعراب برنداشتند. در این راه نهضت مصر بود در 1952 و سپس نهضتهای فراوانی در میان اعراب بهوجود آمد و مسأله اسراییل و اعراب بسیار اوج گرفت. در سال 1967 جنگ اعراب با اسراییل بود. در این جنگ، اعراب شکست خوردند و به جای اینکه فلسطین را آزاد کنند، سرزمین خودشان را نیز از دست دادند؛ مخصوصاً در جولان، الضفه در نوار غربی اردن و صحرای سینا.
بعد از جنگ 1967 خود فلسطینیها خواستند حرکتی بهوجود بیاورند و خواستند سرزمین خود را از اسراییل پس بگیرند. خواستند از اردن به اسراییل حمله کنند ولی یک برخوردهایی بین فلسطینیها و ارتش اردن بهوجود آمد که باعث شد در سال 1970 ارتش اردن فلسطینیها را بکوبد. آمار تلفات معلوم نیست ولی شاید حدود ده هزار نفر باشد که بقیه فرار کردند و از طریق سوریه به اردن آمدند. چون فعالیتشان در سوریه به اردوگاه محدود میشود و چون در لبنان آزادی هست و دست به همکاری میزنند، لذا به لبنان آمدند (تعداد فلسطینیها اکنون در لبنان بین 300 تا 400 هزار است).
فلسطینیها در بیروت و بقیه در جنوب هستند. عدهای در شمال لبنان در اطراف طرابلس و تعداد خیلی کمی در بعلبک هستند. فلسطینیها در ارض مختله حدود 500 تا 700 هزار هستند و اردن و سوریه.
نظامیهای فلسطینی را اردن اخراج کرد و بقیه حالت اردنی پیدا کردند و حتی گذرنامه اردنی به فلسطینیها دادند. این دلیلی برای ساکت نگهداشتن فلسطینیها بود تا دیگر به فلسطین برنگردند (حدود 500 هزار در اردن).
تعداد فلسطینیها در سوریه خیلی کم است (حدود 50 هزار نفر). در سال 1973 جنگ بین اعراب و اسراییل بود. در این جنگ سوریه و مصر با همکاری هم توانستند خط بارلو را شکست دهند. اینگونه بود تا اعراب توانستند گفتههای اسراییل را که شکستناپذیر است، نقض کنند. در نیمه این جنگ [محمد انور] سادات شروع به خیانت کرد. خود سعدالدین شاذیلی یکی از رهبران ارتش مصر افشا کرد.
در جنگ دوم، هیچ جایی از سوریه آزاد نشد و فقط بعد از چند ماه از جنگ، چون نیروهای سازمان ملل متحد برای اینکه یک خط حایل درست کنند، شهر قنیطره را آزاد کردند که به سوریه رسید.
بعد از جنگ 1973 جنگهای لبنان در سال 1975 بهوجود آمد که در این جنگ همۀ دشمنان عرب و دوستان صهیونیست استفاده بردند. اسراییل خواست به جهان بگوید که لبنانیها اعم از همه طوائف نمیتوانند با هم زندگی کنند. ولی همین شعار فلسطینیها بود که میگفتند یهودی و مسلمان میتوانند با هم زندگی کنند؛ همچنین طمع اسراییل برای دستیابی به دریاچه لیطانی.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد