يكشنبه 30 فروردين 1360
از صبح ميخواستيم برويم سوسنگرد كه علي [ شمخانی ] آمد گفت من ميروم پروكان [ دیلم ] و برميگردم، بعد با هم برويم. حدود سه بود، حركت كرديم برويم سوسنگرد. در جاده خاكي اللهاكبر كه جاده را نفت سياه ريخته بودند و لغزنده بود، با يك ميول از ستاد [ دکتر مصطفی ] چمران تصادف كرديم. گلگير چپ و چراغ چپ ضربه خورد. در سوسنگرد با بچهها صحبت كرديم و با مهدي [ زینالدین ] (و [ احمد ] غلامپور) رفتيم مقر فرماندهي تيپ هوابرد كه [ علی ] حيدري نبود. با معاونش صحبت كرديم. گفت ما حاضريم. در مورد جلسات فرماندهان، ميگفت كه بگوييد ما را هم دعوت كنند و هر حرفي در مورد سوسنگرد ميزنيد، از قول ما هم بگوييد. گفتيم كه شما آماده باشيد، اگر تيپ 3 هم آماده نبود، ما خودمان بهطور مستقل عمل ميكنيم.
برگشتيم اهواز. با [ سیدابوالحسن ] بنيصدر جلسه بود. [ ولیالله ] فلاحي راننده بيلمكانيكي ميخواست و گير قضيه هنوز جاده است. [ سیروس ] لطفي گفت من سه روزه درست ميكنم. [ ولیالله ] فلاحي و [ جمشید ] سرداري قصد دارند كه از جنوب حميديه يك كانال بزنند و دويست متر آب را به طراح برسانند. البته ميگويند دو هفته طول ميكشد ولي يك ماه هم بيشتر زمان ميخواهد. آب كرخه هم فعلاً حدود دويست متر از مقابل سد بهجنوب ميريزد.
[ در حاشيه سالشمار آمده است: ] راننده بيلمكانيكي سنگركني. راننده بلدوزر. جهاد سازندگي براي جاده. برادر [ محمود ] سلحشوري اجازه عبور نداده است، در مالكيه.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد