گزارش توضیحی در مورد حمله آبادان
در مهرماه امسال و درست پس از گذشت سیزده ماه از جنگ تحمیلی رژیم وابستۀ عراق به جمهوری اسلامی ایران، بزرگترین حمله پیروزمندانه سپاه اسلام بر ارتش کفر بهوقوع پیوست. این حمله از جهات گوناگون امتیازات ویژهای داشت که باید بهطور مفصل و گسترده بهتشریح آن پرداخت. بیشک همه به این نکته اذعان دارند که باید تمام زوایای حمله از اولین مقدمات، انگیزه طرح حمله تا مراحل طراحی، آماده شدن نیروها و امکانات و تدارکات و غیره، ساعت شروع حمله، طول مدت نبرد، سازماندهی پس از پایان درگیری و نتایج حمله بهاطلاع ملت شهید پرور ایران (یعنی جنگجویان اصلی جبهه و حامیان رزمندگان) برسد و بیشتر از این ثبت شود تا آیندگان بدانند که انقلاب اسلامی با چه قیمتی بهدست آنها رسیده و چه مراحل حساسی را پشت سر گذاشته است.
جنگیدن برای کشوری که خود سازنده و تولیدکننده ماشینها و ابزار جنگی است و مهمات، لوازم یدکی و غیره را مرتباً تولید میکند یا قبلاً تولید و آماده جنگ کرده، یک نوع جنگ است و نبرد برای کشور و ملتی که دو سال در جنگ اقتصادی و جنگ سرد با ابرقدرتهای جهان بوده و وارث یک ماشین بیتحرک و وابسته بههمان ابرقدرتها بوده، مطلب دیگری است. اینکه میگوییم حمله بهشرق کارون در شمال آبادان، در ماه سیزدهم جنگ تحمیلی (در وسعت بیش از صدکیلومترمربع با داشتن حدود سی کیلومتر خطمقدم) با آن همه محدودیتهای ابزاری، مهماتی، انسانی و غیره، بهدنبال مسایل سیاسی داخلی مهمی چون شهادت رییسجمهور و نخستوزیر و کسب پیروزی چشمگیر در آن که پس از جنگ جهانی دوّم بیسابقه است، سخن گزاف و ناآگاهانهای نیست. مقایسه سادهای مطلب را روشن خواهد کرد.
پس از جنگ جهانی اول، دنیا تجربه زیادی در جنگیدن بهدست آورد. در پی آن، از سالهای 1930 بهبعد، [آدولف] هیتلر بهدنبال راهاندازی ماشین بزرگ جنگی برای یک تعرض وسیع رفت. حال که ما خاطرات و حوادث جنگ جهانی دوّم را مطالعه میکنیم، در مییابیم تا چه اندازه قساوت و بیرحمی صورت گرفته و تازه آقایان لقب فاتحان بزرگ و مردان تاریخی نیزگرفتهاند. [وینستون] چرچیل نخستوزیر انگلیس و اداره کننده این کشور در جنگ جهانی دوّم، در خاطراتش میگوید که [آدولف] هیتلر برای حمله به چکسلواکی، پس از اینکه اتریش را تصرف کرده بود، 35 لشکر تدارک دید و بعد هم ژنرالهای [آدولف] هیتلر نگران بودند که از سمت مغرب آلمان در خطر باشند. بعد هم نظر میدهند که اگر فرانسه صد لشکر خود را آماده میکرد، میتوانست جلوی آلمان را بگیرد و مانع جنگ جهانی دوم شود. فعلاً در اینجا کاری بهصحت و سقم این نظریات نداریم. موضوع این است که مشخص گردد دیکتاتورها چگونه با جان هموطنان خود بازی میکردهاند.
سیوپنج لشکر یعنی نیرویی حدود پانصد هزار نفر آموزش دیده، جدا از اسلحه و تجهیزات سبک و سنگین آنها. بعد [وینستون] چرچیل درباره خودش نظر میدهد که مردان بزرگ برای روزی ساخته شدهاند که ملّتها نمیتوانند تصمیم بگیرند، در چنین زمانهای حساسی مردان بزرگ باید وارد صحنه شوند و تحمل ایجاد کنند. حال اگر اشتباهی شد و زیانی وارد شد و اصلاً حمله آقای [آدولف] هیتلر از بیخ و بن غلط بود و 35 لشکر فقط برای اشغال یک کشور تلف شد و از بین رفت، مهم نیست و نباید به آن فکر کرد.
تعدادی از ارتش آلمان در روسیه، اصلاً بهدشمن نرسیدند و در سرمای شدید هلاک شدند. پاسخگوی این فجایع کیست و آیا کسی اصلاً رسیدگی میکند؟ این یک نوع جنگیدن و فرماندهی است و نوع دیگرش هم فرمانده اسلام بودن است که نسبت به یک قطره خون بهناحق ریخته شده، احساس مسؤولیت شرعی میکند و شب خواب به چشمش راه نمییابد و یک فشنگ ساده را هم بیهوده شلیک نمیکند. برای کسی که با کلمات گروهان، گردان، هنگ، تیپ، لشکر، سپاه، ارتش، ناوگان و اسکادران سروکار نداشته، ممکن است این کلمات نقشی را تعیین نکند. اما برای یک نظامی، 35 لشکر سخن کوچکی نیست. تمام دعوای ما با عراق بر سر حدود 15 لشکر از رستههای مختلف زرهی، مکانیزه و پیاده است که پس از 14 ماه هنوز ادامه دارد.
با مقایسه این حملات گسترده در جنگهای مهم دنیا، با رشادت، جانبازی و پیروزیهای رزمندگان اسلام درکربلاهای ایران و نتایج و بازده هرکدام است که ما میگوییم باید همه زوایا برای مردم مسلمان و مبارز و قهرمان ایران بیان و تشریح گردد.
ذکر فداکاریهای فردی سربازان اسلام در جبهههای حق علیه باطل در ایران یک حادثه عادی و توقع عمومی است. اکنون دیگر روی میدان مین رفتن یک نفر برای باز شدن راه جهت عبور دیگران، مطلب شگرفی نیست. باید زمینههای کلی هر نبرد را مطرح کنیم و تجربیات حاصل از آن را برشمریم تا معلوم شود نکات برجسته حملات چه بوده است. در مورد حمله پیروزمندانه حضرت ثامنالائمه بر آن شدیم که از اول تا آخر مطلب را بازگو کنیم و هرکس بنا به عقاید خویش و دید و نظری که دارد، تفاوتها را برداشت کند.
سخن گفتن از طرحی که ده ماه بر سر زبانها میباشد و پیچوخمهای زیادی طی کرده، کار آسانی نیست. بهخصوص که تاریخها بهزودی فراموش میشود و گاه مشغله آنقدر زیاد است که زمان ثبت آنها نیز باقی نمیماند.
انگیزه طرح شکستن محاصره آبادان
اولین موضوعی که میخواهیم مطرح کنیم، این است که چه انگیزهای باعث این حمله وسیع شد و این انگیزه از کی آغاز شد.
پس از حمله همهجانبه نیروهای عراقی، نیروهای مسلح و ملت قهرمان سعی کردند بههر وسیله ممکن جلوی پیشروی دشمن را سد کنند. هر کس بنا به ضرورتی به نقطهای روی آورد. یکی سوسنگرد، دیگری دزفول و سومی بهغرب کشور. بههمین ترتیب، از داغترین حادثهها، خونینشهر و بعد هم عبور عراقیها از کارون و حرکت بهسوی آبادان بود. بهخصوص وقتی که درگیری از سوی خونینشهر متکی بهاجرای آتش از سوی بهمنشیر و بخشهای شرقی و غربی خونینشهر شد و آبادان و نقش اصلی و حیاتی آن در زمینههای مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی، استراتژیک و روانی داخلی مطرح شد. در این زمان بود که امام صحبت تاریخی خود را در مورد شکستن محاصره آبادان ایراد فرمودند. این سخن آویزه گوش هر پیرو ولایت فقیه شد که «حصر آبادان باید شکسته شود». باید صریحاً این را اذعان کنیم که حتی پس از گذشت ده ماه، مهمترین انگیزه طرح حمله بهشرق کارون فقط و فقط در کنار مسأله کلی جنگ، عمل به فرمایش امام امت بود که رزمندگان آن را وظیفه سنگین و شرعی بهدوش خود احساس میکردند.
در پس این انگیزه، موقعیت سیاسی صدام آمریکایی نیز در مورد اشغال نظامی ایران اسلامی مطرح بود. بزرگترین امتیازی که صدام داشت، محاصره آبادان و تبلیغاتی بود که بهراه انداخته و میگفت هر وقت اراده کنم، میتوانم آبادان را تصرف کنم. اگر حصر آبادان میشکست، این تیر صدام بهسنگ میخورد. مسأله بعدی، موقعیت جبهه بود و استعدادی که از دشمن وجود داشت و در یک حمله برقآسا میتوانستیم آنها را منهدم و یا اسیر سازیم که 75 درصد نیز چنین شد.
عمل به این انگیزه از ماههای اول محاصره آبادان آغاز شد اما چه سود، با سنگاندازی و کمکاری بسیار زیاد از سوی عوامل داخلی امپریالیسم آمریکا و در رأس آنها شخص [ابوالحسن] بنیصدر خائن مواجه شد.
اولین طرح نظامی برای شکسته شدن محاصره آبادان از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ماه [در متن نام ماه ذکر نشده است] در شورای عالی دفاع که به ریاست [ابوالحسن] بنیصدر در زیرزمین معروف دزفول تشکیل میشد، ارائه گردید که مورد تصویب قرار گرفت و مقرر شد که هر چه سریعتر برای اجرا و آماده کردن نیروهایی که باید در حمله شرکت کنند، پیگیری شود. کارشکنی و ایجاد دعواهای سیاسی در داخل کشور توسط [ابوالحسن] بنیصدر، مدت زیادی زمینه مطرح شدن حمله به آبادان را تحتالشعاع قرار داد. اصلاً کسی نبود بهنیروی زمینی و دیگر ارگانهای مسؤول درباره عملی شدن طرح فشار بیاورد. بهخصوص که هر وقت به [ابوالحسن] بنیصدر گفته میشد حمله به آبادان بهکجا رسیده، سریعاً بلواهای سیاسی را که خود بهوجود آورندۀ آنها بود، مطرح میکرد. بهاضافه اینکه بله، نمیگذارند من به مسأله جنگ برسم و تضمین میکنم که اگر بگذارند بهجنگ بپردازم، آن را با پیروزی بهپایان میرسانم.
نکته دوم کارشکنی [ابوالحسن] بنیصدر، اصالت ندادن بهنیروهای مردمی تحت قالب سپاه در کنار برادران ارتشی بود. اولاً امر امام، انسجام و هماهنگی بین این دو لشکر الهی بود. ثانیاً این موضوع احتیاج واقعی خطوطمقدم جبهه در دفاع و حمله بود. هر کس که حتی یک روز در جبهه بهسر برده باشد، لزوم تشدید ترکیب سپاه و ارتش را حس کرده. [ابوالحسن] بنیصدر صریحاً از فعال شدن این ترکیب هراس داشت. حتی شرکت مشترک مسؤولین ارتش و سپاه در مناطق جنگی درست از زمانی شروع شد که [ابوالحسن] بنیصدر در تهران ورشکسته سیاسی شده بود، یعنی بعد از توطئه 14 اسفند 1359.
بالاخره این مسأله آنقدر به فراموشی سپرده شد که [ابوالحسن] بنیصدر از فرماندهی کل قوا معزول شد و بهلطف خدا، درست دو روز بعد از عزل او در 21/3/1360 اولین حمله نسبتاً گسترده به یکی از جبهههای محاصره آبادان یعنی دارخوین توسط افراد بسیج و سپاه پاسداران آماده و اجرا گردید. با اینکه از قبل نامی برای آن حمله تعیین شده بود، اما بهمناسبت برکناری [ابوالحسن] بنیصدر بهحدی رزمندگان جبهه خوشحال شدند که همه پیشنهاد کردند که نام حمله، خمینی روح خدا فرمانده کل قوا اعلام شود. چنین هم شد.
نکتهای که باید اینجا ذکر شود، این است که روی این حمله کار زیادی کرده بودند. بهعنوان نمونه 1300 متر در داخل زمین کانال کنده شده بود و خاک آن را بیرون آورده و خالی کرده بودند. کار فقط در شبها انجام میشد. چهار ماه این کار زمان برد و کسی از ماجرا خبر نداشت. حتی معاون فرمانده وقت نیروی زمینی وقتی چند روز قبل از حمله بهمناسبتی به بازدید جبهه دارخوین آمده بودند، فقط با دیدن چند صد متر از این کانال بهوجد آمد که چرا حمله نمیکنید! [ابوالحسن] بنیصدر نیز بهطور کامل و دقیق از این حمله اطلاع نداشت. افراد پیاده شرکت کننده از بسیج و سپاه بودند و [ابوالحسن] بنیصدر هم اهمیت نمیداد که پیگیری کند. حتی برای گرفتن مهمات نیز مشکل زیادی پشت سر گذاشته شد.
بهلطف خدا، این حمله (با توجه به انگیزههایی که گفته شد و توکل بر خداوند و فقط بهخاطر اسلام) با پیروزی چشمگیری مواجه شد. با اینکه فقط از یک جبهه حمله انجام شده بود، حدود سهونیم کیلومتر پیشروی شد. ضمن کشته و زخمی شدن بسیاری از مزدوران 240 نفر اسیر گرفته شد، بهاضافه غنیمتهای بسیار.
در آخر خرداد و یک روز قبل از شهادت دکتر [مصطفی] چمران جلسهای با حضور مرحوم آیتالله [شهابالدین] اشراقی نماینده اعزامی از سوی امام، شهید [ولیالله] فلاحی، شهید [جواد] فکوری تیمسار [قاسمعلی] ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی، فرماندهان لشکرهای منطقه و نمایندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مورد تعیین استراتژی جنگ (بعد از خلع [ابوالحسن] بنیصدر از فرماندهی کل قوا) تشکیل شد. در آن جلسه نیز سپاه استراتژی خود را عملیات محدود در مناطق دزفول و اهواز و حمله گسترده در جبهه آبادان اعلام نمود که تا حدود زیادی مورد قبول واقع گردید. البته با حق تقدم در مورد عملیات در جبهه کرخهکور، قرار شد انجام گیرد؛ برای از بین بردن تهدید موجود بر روی جاده حمیدیهـ سوسنگرد.
این حمله علیرغم پاتکهای دشمن و شهدایی که دادیم، تست مفیدی برای حمله سراسری بهنیروهای عراق در شرق کارون بود. پس از این حمله، عراق در 31/3/60 حدود هفت کیلومتر از جنوب جاده ماهشهر عقبنشینی کرد، آن هم با عجله خیلی زیاد که مهمات خود را نیز جا گذاشت. حتی در عقبنشینی نیز متحمل خسارات زرهی و پیاده شد.
در اوایل تیر 1360 برنامه مختصری برای آزاد شدن جاده آبادانـ ماهشهر تهیه شد که بهخوبی بهاجرا در نیامد. از این تاریخ، مجدداً برادران مستقر در جبهههای آبادان، ماهشهر و دارخوین درصدد تهیه طرح جامع دیگری برای حمله سراسری برآمدند.
درست در اواخر تیر بود که از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان طرحی بهصورت کلی از اوضاع سیاسی جنگ، برآورد نیروهای دشمن و راههای حمله و نیرویی که لازم است، بهنام طرح حضرت حمزه (ع) تهیه و در شورای عالی دفاع در مرداد توسط برادر پاسدار شهیدمان یوسف کلاهدوز بیان گردید که بهتصویب رسید و برای اجرا به ستاد مشترک و سپس نیروی زمینی ابلاغ شد. نیروی زمینی اعلام نمود که سیاست کلی نیرو و از جمله لشکر 77 خراسان که در منطقه مستقر است، در مورد حمله تقریباً مانند طرح ارائه شده سپاه پاسداران است و فقط هماهنگی و همکاری سپاه و ارتش لازم است.
از این مرحله بهبعد همکاری صمیمانهای بین سپاه و ارتش آغاز شد و اکنون نیز برقرار است. طی جلسات طولانی و متعدد، با همفکری و بحثهای دو طرفه سپاه و ارتش، مکانیسم عمل و انسجام و ادغام نیروها مشخص گردید، حتی روز عملیات و ساعت آن. البته نام طرح بنا به پیشنهاد لشکر 77 خراسان بهنام حضرت ثامنالائمه علیهالسلام تعیین گردید.
پشتیبانی ملت مسلمان
موضوعی که باید در سیر جنگ تحمیلی و از جمله حمله به آبادان دقیقاً مشخص و بیان گردد، نقش حمایت و کمک مردم بهجنگ است که ما این را در پنج بخش متذکر میشویم.
الفـ حمایت رهبری و روحانیت: ممکن است آوردن حمایت امام امت از جنگ و رزمندگان تحتعنوان پشتیبانی مردم مأنوس نباشد ولی این را نباید از نظر دور کنیم که پشتیبانی و راهنمایی امام امت از جنگ و رزمندگان اسلام، بهعنوان رهبر این مردم، بزرگترین حامی و اصلیترین عامل مؤثر در پیشبرد جنگ و حصول پیروزی در جبههها بود. در ظل آن، حمایت روحانیت متعهد و مسؤول در زمینههای مختلف مانند آگاه کردن مردم، بسیج آنها در آمدن بهجبههها، کمک مالی و غیره تا حضور فعال در صحنههای نبرد حق علیه باطل که نمودهای آن زیاد بوده است.
حضور روحانیت بهعنوان معلمان انقلاب اسلامی در جبههها جنبههای گوناگون داشته است، از جمله بالا بردن جو مذهبی در جبههها و فراموش نشدن این نکته که ما برای چه میجنگیم. مگر نه این بود که وقتی در صحنه جنگ از حضرت علیبنابیطالب علیهالسلام از نماز میپرسند، حضرت میایستد و جواب میدهد و در اعتراض یکی دیگر از اصحاب میفرمایند ما برای همین میجنگیم، یعنی برای حاکمیت عملی اسلام. این مسأله در جبههها با حضور برادران روحانی طراوت همیشگی داشته و دارد. تا جایی که نمازهای جماعت در خطوطمقدم نیز تعطیل نمیشود و در کنار سنگرها، سنگری بهعنوان مسجد وجود دارد. بسیاری از نماز شب رزمندگان جبههها با توصیه و آموزش برادران روحانی است. بهطور خلاصه، بُعد سازندگی یعنی جهاد اکبر در بطن جهاد اصغر بهطور فعال ادامه دارد. ثانیاً حضور ایشان در حملهها و در خطوطمقدم است و شهدایی که روحانیت در جنگ داشته، مؤید این نکته است. و چه زیباست بههم آمیخته شدن خون ارتشی، پاسدار، بسیج و روحانی.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد