7/5/1361
جلسه با تیپ امام رضا (ع) (ساعت 30/9)
[حسن] کاظمی [قمی] فرمانده گردان حمزه: در چهار عملیاتی که از کرخهنور انجام دادیم و ناموفق بود، من بررسیهایی انجام دادم. حس کردم که تیپ از لحاظ برنامهریزی، مدیریت و خط دادن ضعیف است. ما را بهجای گردان شهید رجایی گذاشتهاند که خط را بشکند. وسط عملیات گفتند دست نگه دارید. [ولیالله] چراغچی از قبل گفته بود که گردان ادغامی بعدی اعلام آمادگی برای اجرای مأموریت گردان قبلی کرده ولی فرمانده گردان میگوید ساعت 45/20 [رجبعلی] آهنی به من گفت که فرمانده تیپ گفته تو باید عمل کنی، من گفتم که آمادگی ندارد و توجیه نیست.
[محسن] ربونپور فرمانده گردان هاشمینژاد: ما از قبل گردان مستقل بودیم ولی 24 ساعت قبل گفتند که شما ادغامی باشید و گردان شهید رجایی بهجای ما گذاشته شد. با طرح دوم، قرار شد که ما در شمال و جنوب جاده عمل کنیم ولی شب عملیات گفتند باید تماماً در جنوب جاده عمل کنید.
* تغییرات سریعی در مانور عملیات داده شد که بهاطلاع لشکر نرسیده است.
[ولیالله] چراغچی: گردان هاشمینژاد قرار بود که در سیلبند عمل کند و شناسایی هم کرده بود ولی به دلایل ضعیفی برای من و دلایل قوی برای [سعید] ثامنیپور، آن را تعویض کردیم و قرار شد که گردان تلفیقی باشد که بعد از گردان شهید بهشتی در محور جاده آسفالت (دو گردان) و جنوب جاده آسفالت (یک گروهان) عمل کند.
چهار روز قبل به گردان هاشمینژاد گفته شد که مأموریت شما عوض شده است ولی پیگیری نشد که آیا شناسایی کردهای یا خیر.
[محمدباقر] قالیباف: مشکلاتی که وجود دارد، مسأله نیروی کادر تیپ است که از زمان چزابه تا حالا بوده است. قرار بود نیروهای تیپ جایگزین شوند و ما هیچ زمانی برای بازسازی کادر تیپ نداشتیم و مشکل اصلی ما کادر تیپ میباشد.
فرمانده گردان ولیعصر: مسألهای که ما در تیپ داشتهایم، این بوده که با جنگ مقطعی برخورد کردهاند و مرتب میگفتند که جنگ بیست روز دیگر تمام میشود. نیرویی که برای تیپ آمده، برای مدت کوتاهی آمده و از منطقه به آنها گفتهاند که تو برای مدت محدودی میروی. فعلاً پیشنهاد من است که اول بازسازی کنیم، بعد عمل کنیم. ضمن اینکه شکست را ظاهری نمیدانیم. مسؤولیت این گردانها، گرفتن سرپل بوده در دوعیجی (ادغامی بوده است). الان که نیرو برمیگردد، توجیه نیست و حتی وقتی ما میخواهیم صحبت کنیم،
میگویند قاتلها بیایید پایین. از منطقه قول میدهند که شما سه ماه در خط باشید و شش ماه عقب باشید و آقای [جعفر حسینزاده] ملکی گفته ما برای هر گردان سه فرمانده تعیین میکنیم و این حالت سستی ایجاد میکند.
جو مرخصی در داخل کادرهاست که باعث فشار بهمنطقه میشود و باعث این چنین قول دادنها شده است. البته تشریفاتی کار کردن منطقه 4 که بهصورت برنامهریزی ایدهآل بوده نیز مطرح است.
گردان شهید بهشتی: فاصله افتادن بین نیروی خطشکن تا نیروی پشتیبانی.
مسؤول مهندسی: من 24 ساعت قبل، از طرحوبرنامه بهمهندسی منتقل شدهام. به من گفتند باید بپذیری. با این مسایل ما نمیتوانیم کار کنیم و مسؤول قبلی پس از دو ماه به مشهد برگردانده میشود، همان چیزی که او میخواسته است.
تدارکات: مشکل کمبود کادر و ضعف همکاری تدارکات منطقه 4 با تدارکات تیپ. تدارکات منطقه یک نفر هم به تیپ نداده است. به من گفتند که باید برای بیست روز بهتدارکات بروی که پنج ماه طول کشیده و خود من هم آمادگی ندارم.
مخابرات: کمبود کادر مسأله است. اینکه از منطقه بهکادر فشار میآوردند که باید مدت زیادی بماند و خسته کننده میشود. ضعفهایی هم در رابطه با دادن اطلاعات به مخابرات وجود دارد.
توپخانه: نیرویی که در اختیار توپخانه است، نیروی خسته گردانها بوده و مأموریتشان هم تمام شده و میخواهند بروند. مسؤول دیدهبانی هم پنج ماه است آمده و خسته شده است.
تخریب: ما نیروی تخریب نداریم. فعلاً یک نفر نیروی کیفی داریم و همه خسته شدهاند.
طرحوبرنامه: یکی، نداشتن شرح وظایف است و دوم، نبودن نیروی جایگزین.
پرسنلی: مسؤول تعاون، فرهنگی است و باید بهشهرستانش برگردد. ارزیابی پرسنلی نیز نمیتواند ادامه کار بدهد. وقتی نیرو برای واحدی میخواهیم، از منطقه درخواست میشود ولی منطقه برخورد فعال نمیکند.
زرهی: نیرویش از لحاظ بسیج دارد تسویه حساب میکند برود. فقط دو تا پاسدار ناوارد مانده است. مسأله دیگر این بوده کسانی که مسؤولیت داشتهاند، از طرف منطقه فشار میآمده که باید در همین سمت باقی بمانند.
آموزش: هیچ برنامهریزی برای آموزش نیست. ما فقط یک رزم شبانه انجام دادیم و حالا به ما میگویند فرمانده گردان شوید.
[ ؟ ] : فشار روی نیروها بوده که بعد از عملیات بیتالمقدس باقی بمانند. پیگیری در فرمانده وجود ندارد. گفته میشود ولی پیگیری نمیشود. شغلهایی که تعیین میشود، با فکر نیست و بچهها اعتراض میکردند که شغل ما متناسب با استعداد ما نیست. فرماندهی مقطعی برخورد میکند. فرماندهی قدرت انتقال ندارد و گاهاً نیز انتقالات صد درصد نمیباشد. فرماندهی ذهنیت کافی برای در نظر گرفتن وظایف واحدها ندارد. تجربیات گفته میشود ولی عمل نمیشود.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد