داود داود، از کادر مرزی امل در لبنان و مسؤول صور،شهر صور که همه شیعهنشین است، به همه شما خوشآمد میگویم.
شهر صور 30 کیلومتر از جنوب با اسراییل فاصله دارد. عمر شهر صور تقریباً به پنج هزار سال میرسد. شهر صور شهر معروفی است. بهخاطر اینکه وقتی اسکندر حمله کرد، از یونان تا اینجا هیچکس در مقابل او نایستاد و در اینجا 8 ماه در پشت محاصره ماند تا اینکه ساقط شد و صور ایستادگی را در مقابل اسکندر به یاد میآورد. صور دو قسمت است: یکی قسمت خشکی و دیگری دریایی. وقتی اسکندر صور را اشغال کرد، صور دریایی را از بین برد و صور خشکی ماند.
موضعگیریهای صور در مقابل استعمار معروف است. در سال 1985 اولین شراره انقلاب از اینجا سرچشمه گرفت و زمانی که [کامیل] شمعون با [دوایت] آیزنهاور همدست شد، صور علیه وی جنگید. بهخاطر اینکه صور به مرز اشغال شده نزدیک است، مردم صور از فلسطینیها پذیرایی کردند و خانه خود را دو قسمت کردند؛ یکی برای فلسطینیها و دیگری برای خودشان. لذا اکثر فلسطینیها در صور زندگی میکنند. از اردوگاههای فلسطینی، سه اردوگاه بزرگ اینجا وجود دارد: یکی برج شمالی، دیگری باص و سومی بشیریه. بزرگترین شهر در جبلعامل، صور میباشد. وضعیت صور در گذشته خود روشن است؛ مثلاً عبدالحسین شرفالدین [موسوی عاملی] که در مقابل فرانسویها ایستاد و جنگید. صور بیش از 70 هزار نفر جمعیت دارد که 20 درصد مسیحی و 80 درصد مسلمان هستند. مسیحیان و مسلمانان با هم بهطور مسالمتآمیز زندگی میکنند.
گروههای گوناگون در صور وجود دارند و نظامی هستند و مردمی نیستند؛ چپیها و فلسطینیها که مرکز اصلیشان صور است. سال 1960 امام موسیصدر به صور آمد و از اینجا کار خود را شروع کرد و شعاع فعالیتش را به سطح لبنان رساند. این هنرستان را امام موسی [صدر] در سال 1964 شروع به ساختن و در سال 1970 تأسیس کرد؛ البته به همراه یک مدرسه دیگر. وضع جنوب با بیروت خیلی فرق میکند و از همه تقاضا میشود (وقتی میگوییم جمع شوید) زیرا منطقه جنگی است.
خلیل حمدان، مسؤول فعالیت فرهنگی امل در صور
بعد از اینکه امام موسیصدر وارد صور شد، این مدرسه را تأسیس کرد تا به وضع مسلمانان جنوب رسیدگی شود. ایشان چند بار به آفریقا رفته بود و دید که مسلمانان به اسلام واقعی خودشان آگاهی ندارند. مسلمانان آفریقا نماز میخوانند ولی نمیدانند چگونه و کی و چرا. در فکر افتاد که مدرسهای برای طلاب علوم دینی تأسیس کند. سال 1966 اینجا کار را شروع کرد و 1967 وقتی که اسراییل بهجنوب لبنان حمله کرد، اینجا بمباران شد. بهخاطر اینکه خراب شد، مجبور بود مدرسه یک ماه متوقف شود و مجدداً ساختمانش را تعمیر کنند.
در سال 1973 اسراییل دوباره به لبنان حمله کرد و اینجا را مجدداً بمباران کرد که مسؤولان مجبور شدند که برنامه را متوقف کنند. تا سال 1976 این مدرسه کار میکرد ولی چون چپگرایان به این مدرسه حمله کردند، مدرسه مجبور شد که کارش را متوقف کند. باز هم شروع بهکار کرد و با این توضیح که بهداری هم درست کردند تا بچهها آموزش ببینند که در آن چند دکتر هم کار میکنند.
در سال 1979 دوباره سعد حداد آن را بمباران کرد که آثارش معلوم است. با آنکه این محل چند بار خراب شد، مسؤولان مأیوس نشدند و بهکار خود ادامه دادند و آقای [سیدعلیاصغر] غروی که ایرانی است، به این مدرسه اشراف دارد. میبینند که مردم اینجا از اهالی ویتنام قویتر هستند.
س: کنترل نظامی صور در دست کیست؟
ج: مقاومت فلسطین، همه گروههایشان، مخصوصاً سازمان آزادیبخش.
س: آیا مردم از حفاظت آنها راضی هستند؟
ج: مردم همیشه با مقاومت فلسطین بودند و هستند ولی تجاوزات و اشتباهاتی که میکنند، باعث شده از سوی مردم مؤید پیدا نکنند. حتی خود مردم فلسطین از کار گروههایشان ناراضی هستند.
س: چند نمونه از کارهای غلطشان؟
ج: منازل جنوب را اشغال میکنند و خود جایگزین میشوند و گاهی اوقات به دختران تجاوز میکنند و این انجام شده است.
س: آیا درگیری بین امل و مقاومت پیش آمده؟
ج: تا به حال، به شکل مستقیم با مقاومت فلسطین درگیری نشده ولی با گروههایی که ادعای فلسطینی بودن دارند، بیشتر از یک بار با آنها درگیری شدهاند. فتح گاهی اوقات دخالت میکرد (مستقیم و غیرمستقیم) و چپیها هم درگیریهای زیادی با امل داشتهاند.
س: چرا حفاظت شهر را امل به عهده نمیگیرد؟
ج: بهدلیل اینکه فلسطینیها وجود نظامی دارند و از امل قویتر هستند و اگر ما این کار را بکنیم، خواهند گفت که امل با فلسطین میجنگد و برای اینکه در تاریخ ننویسند که شیعیان اسلحه فلسطینیها را گرفتند، ما حاضر نیستیم با فلسطینیها بجنگیم.
س: صور ایستگاه رادیو و تلویزیون دارد؟
ج: ندارد.
تفسیر: قدری باید روی این فکر کار کرد که اینجا تا کی منبع فروش اسلحه شرق و غرب خواهد شد. واقعاً جای تعجب است، در کشوری که هر کسی یک کلت به کمر داشته باشد و اگر قدری هم شخصیت داشته باشد، دو نفر با کلاشینکف هم همراه داشته باشد. اکثر اتومبیل مسؤولین دارای بیسیم است و اختصاص به یک گروه خاص ندارد. خمپاره و تیربار کالیبر50 نیز به همین ترتیب. اگر واقعاً این وضع پیشرفت کند، آن وقت هر خانواده مجبور خواهد بود که موشک هم در خانهاش نگه دارد؛ یعنی بالاخره به زرادخانه کوچک تبدیل شود. این را نیز باید توجه کرد، پیروزی با اسلحه بهطور متقابل بسیار مشکلتر و با تلفاتتر است از پیروزی مشت بر شمشیر. البته باید همه موقعیتها را توجه داشت.
در اوضاع کنونی، در لبنان، همۀ گروهها حالت قیممأبانه پیدا کردهاند و با اسلحه محافظ جمعی از ملت شدهاند و امل نیز این چنین.
نکته قابل توجه اینکه، در اینجا آگاهی سیاسی بالاست ولی اطلاعات سیاسی و علمی و فرهنگی بالا نیست. یعنی بهدلیل برخورد بین گروهها و حمایت آنها توسط کشورهای گوناگون، مردم با سیاست بینالمللی و کارهای اسراییل و عکسالعمل دولت سابق لبنان آشنایی دارند. مثلاً زمانی که کامیل شمعون نخستوزیر سابق لبنان با [دوایت] آیزنهاور متحد شد، مردم صور بهمقابله با وی برخاستند ولی این ادامهدار نبوده و اکنون را شامل نمیشود. یا بهوجود آمدن مسأله سعد حداد در جنوب، مردم را آگاه کرده ولی تمام اینها دلیل بر داشتن اطلاعات سیاسی و ترسیم آینده خود نیست. یعنی آنگونه که عوض مسلح شدن در مقابل یک گروه و چند گروه، تشکل تودهای بین مسلمین و حداقل شیعیان اجرا کرد که اینها آمادگی ایجاد حکومت بیابند، نه اینکه در حالت انفعال از اسراییل عمل کنند.
روستای انصار سر راه نبطیه که همه شیعهنشین بودند و فلسطینی وجود نداشت. یک ماشین ناگهان جلوی ما شروع کرد بهدور زدن که محافظ ماشین، اسلحهاش را کشید و پیاده شد و بعد معلوم شد که نیروهای خودی است.
محل دیگری، بعد از دو روستا، محلی بود بهنام حردف که این نقطه دست چپیها بود.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد