21/مهر/1359
اهواز: ستونپنجم دشمن در اين منطقه شديداً فعاليت ميكند كه تعدادي از آنها شناسايي و دستگير شدند. در حمله هوايي امروز در ساعت 10:30 راكتهاي رها شده، كنار پل نادري روبهروي دانشكده ادبيات منفجر شدند كه يك ريوي ارتش متلاشي شد و 2 نفر كه روبهروي در دانشكده بودند، مجروح شدند. در اثر حمله هوايي در ساعت 10:55 خانهاي در منطقه كيانپارس در نزديكي بنياد مسكن ويران شد. بمب ديگري در كنار پل چهارم در محوطه آبوبرق منفجر شدكه چند اتومبيل بهآتش كشيده شد و چند نفر كشته و زخمي شدند.
تكاوران در دهات مارد پايينتر از دارخوين بهنيروهاي عراقي حملهور شدند كه يك نفر شهيد شد و 4 مجروح دادند و 2 تانك عراقي منهدم شد. نيروهاي خودي بهعلت نرسيدن نيرو عقبنشيني كردند. در درگيري امروز صبح بين نيروهاي خودي و نيروهاي عراقي در جنگل پشت نورد يك دستگاه لودر و يك تانك دشمن منهدم شد و 2 نفر از افسران ارتش شهيد شدند. بنا بههمين گزارش، دشمن در منطقه فوق در حال پيشروي است. امروز توپخانههاي دشمن چند نقطه شهر را بمباران كردند كه از تلفات جاني و مالي اطلاع دقيقي در دست نيست. در درگيري منطقه دارخوين يك گروه 10 نفري از افراد بسيج بهدست دشمن دستگير و اعدام شدند.
آبادان: طبق گزارش تأييد شده هنگامي كه نيروهاي عراقي در 4 كيلومتري دارخوين مشغول نصب پل بودند و به اينطرف آب ميآمدند، بهوسيله هليكوپترهاي هوانيروز پل شكسته شد. پس از 5 ساعت درگيري برادران ارتشي و پاسدار حدود 40 نفر از آنان را دستگير كردند و در حدود 20 نفر را بههلاكت رساندند. دستگيرشدگان به اهواز و خرمشهر منتقل شدند. لازم بهذكر است كه نيروهاي عراقي كه عبوركرده بودند، حدود 60 نفر بودند.
آبادان و خرمشهر: نيروهاي عراقي از دارخوين، آبادان و خرمشهر را ميكوبند. پالايشگاه آبادان در حال سوختن است. نيروهاي عراقي تا صددستگاه پيشرويكردهاند و داخل گمرك خرمشهر شدهاند. از جانب پليسراه خرمشهر هم بهپيشروي مشغول هستند. آنها از جانب سلمانيه بهطرف آبادان درحال پيشروي هستند. در آبادان منطقه تانكفارم مورد هدف قرار گرفته است.
خارك: ديشب ساعت 24:00 تا 5:00 حدود 12 فروند ميگ به خارك حملهكردند. هواپيماها در ارتفاع زياد پرواز ميكردند كه حمله آنها دفع شد. ضمناً در حمله هوايي ديگر 5 ميگ سقوطكرد.
دشت آزادگان: يكي از برادران روحاني بهنام آلصافي كه نماينده آقاي [ صادق ] خلخالي است، براي بسيج عشاير بهمنطقه دشت آزادگان رفت.
بستانـ سوسنگرد: در تماسي كه با واحد اطلاعات سوسنگرد گرفته شد، اوضاع شهر بستان وخيم توصيف شد. آنها اظهار داشتند كه شهر از 2 طرف كوبيده ميشود و نيروهاي پياده دشمن وارد شهر شدهاند و جنگ تبديل بهجنگ تنبهتن شده است. سوسنگرد هم شديداً توسط توپخانه دشمن كوبيده ميشود و احتمال دارد بستان و سوسنگرد تصرف شود.
حميديه: عصر امروز عراقيها جاده قديم حميديه(مقابل روستاي آزادي) را با توپ زدهاند كه جاده خراب شده است. در ضمن بين جاده قديم و جديد را با آنتن مينگذاري كردهاندكه30 تا40 مين كشف شد. هنوز مشخص نيست كه همه مينها خنثي شده باشند. لازم بهذكر است مينها بهصورت زيگزاگ كار گذارده شده است.
اميديه: طبق اطلاع واصله و تأييد نشده، در فرودگاه اميديه عدهاي ازطرفداران بعثيها جمع شدهاند و قصد تخريب دارند.
پيوست گزارش نوبهاي شماره 15 تاريخ 21/7/1359
نام خبردهنده: ناصر سعيدي.
منبع: اطلاعات عمليات.
ساعت وقوع خبر: 9:30
ساعت درج خبر: 14:15
حدود ساعت 7:20 از اهواز بهمقصد بستان حركت كرديم. وقتي به سوسنگرد رسيديم، چند توپ به سوسنگرد و اطراف ساختمان سپاه و جلوي ساختمان ژاندارمري خورد كه باعث وحشت عجيبي شد، بهطوريكه تمام افراد سپاه ساختمان را براي چند لحظه ترك كردند و 3 زنداني از اين موقعيت استفاده كرده و فرار كردند. درآنجا شايع شده بود كه بستان در حال سقوط است و احتياج بهنيرو دارد. لذا راه بستان را در پيش گرفتيم. در حدود پل سابله در 9 كيلومتري بستان حدود 7 نفر از ژاندارمري بستان را ديديم كه از راه بيابان ميآمدند. وضعيت را پرسيديم. يكي از آنها كه گروهباني قدكوتاه حدود 30 تا 35 ساله با سبيل نسبتاً متوسط بود، گفت: به بستان نرويد. عراقيها وارد شهر شدهاند و همه پاسداران و نيروهاي انتظامي را كشتهاند و حتي يك نفر هم زنده نمانده است. وقتي سؤال كرديم اسلحههايتان كجاست، گفتند: اسلحههايمان جا مانده. در همان حين يك جيپ ارتشي كه چند گروهبان و سرگرد در آن بودند، از طرف سوسنگرد آمد و با ژاندارمها شروع بهصحبت كردند.
ما بهطرف بستان حركت كرديم و از فنيخي به آنطرف رودخانه نگاه كرديم. گردوغبار نيروهاي عراقيكه از كنار تپههاي شني شرق بستان در حال حركت بودند، از دور پيدا بود. چون سطح آن منطقه پايين بود، جهت حركت آنها مشخص نبود. بهطرف بستان حركت كرديم. حدود يك كيلومتري بستان تعدادي نفرات نظامي مستقر بودند كه مانع از رفتن ما بهشهر شدند ولي بهراه خود ادامه داديم. جيپ ارتشي كه با ما بود، وارد شهر نشد.
به بستان رسيديم و ماشين را در فلكه اول شهر پارك كرديم و پياده بهطرف لب رودخانه رفتيم. اول شهر خلوت بود ولي صداي خمپاره و توپ شهر را ميلرزاند. صداي رگبار مسلسل سبك و آر.پي.جي از انتهاي شهر ميآمد. بهطرف انتهاي شهر حركت كرديم. نرسيده بهپل بهچند تن از برادران پاسدار برخورد كرديم و قضيه را از آنان پرسيديم. گفتند كه عراقيها با جبههايها(جبههالتحرير)كه دشداشه پوشيده بودند، تمام شب از آنطرف رودخانه سنگرهاي ما را كه در اينطرف رودخانه بود، بهرگبار بستند. با اين كار، ما را مشغول كردند و از طرف خرابه يك پل روي رودخانه زدند و نزديكيهاي صبح هنگام طلوع آفتاب بهشهر حمله كردند و بهكورههاي آجرپزي در 2 كيلومتري بستان رسيدند كه با مقاومت نيروهاي پاسدار و انتظامي و ارتش(با ژـ3، تيربار ژـ3 و آر.پي.جي) مواجه شدند. يكي از تانكهاي آنها مورد اصابت قرارگرفت و از بين رفت و يكي از سربازانشان كه تكبيرگويان بهطرف نيروهاي خودي ميآمد، مورد اصابت گلوله قرارگرفت كه فوراً بهبيمارستان سوسنگرد منتقل شد. طبق آخرين خبر، نيروهاي عراقي مقداري عقبنشيني كردهاند.
ما تصميم گرفتيم بهمحل درگيري كه انتهاي شهر بود، برويم ولي ناگهان يك خمپاره در نزديكي ما منفجر شد و برادري كه همراه من بود، از ناحيه پا مجروح شد. چون ديگر نتوانست راه برود، مجبور شديم كه برگرديم. در بين راه كه بازميگشتيم، حدود 3 خودرو مسلح بهكاليبر50 و نيز 2 ريو حامل مهمات، 2 تفنگ 106 و يك خمپاره 120 به بستان ميرفتند. وقتي به سوسنگرد رسيديم، گفتند كه 6 هليكوپتر بهطرف بستان رفتهاند(موقعي كه از بستان خارج ميشديم، جيپ ارتشي مذكور را در فنيخي ديديم. جلوي ما را گرفت و از ما گراي دشمن را خواست و ميگفت كه ميخواهيم هليكوپتر خبر كنيم تا دشمن را بكوبد). سپس بهطرف اهواز حركت كرديم و حدود ساعت 13:15 به اهواز رسيديم.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد