سیدسعد حسینی[1]:
در شروع جنگ، حسن باقری بههمراه محسن رضایی به سپاه اهواز که در فلکۀ چهارشیر بود، آمدند. ما در خانهای در همان حوالی کارهای مربوط به جنگ را انجام میدادیم. حسن از همکارانم پرسید: «چه کسی اطلاعاتی از مرزها و روستاهای منطقه میداند؟»
بچهها مرا به اسم سید فارِس صدا میزدند. به او گفتند: «سید فارس میداند.»
من برایشان مناطق و نقاط مرزی را بهطور کامل توضیح دادم. وقتی توضیحاتم بهاتمام رسید، حسن باقری به رضا رضوی مسئول اطلاعات و تحقیقات اهواز گفت: «چون ما میخواهیم واحد اطلاعاتعملیات راه بیندازیم، سید فارس را میخواهیم.»
او قبول نکرد و گفت: «سید روی این مناطق کار میکند و اگر برود کار ما مختل میشود، ولی میتواند کارش را تقسیم کند تا در کنار شما نیز باشد.»
این بود که ارتباط ما با او شکل گرفت.
وقتی عراقیها به هویزه نزدیک شدند، من بههمراه حسن، شهید]جواد] داغری و] محمد [بلالی بهسمت کرخهنور رفتیم تا خط مقدم عراق و موقعیت آنها را از نزدیک ببینیم و بررسی کنیم. وسیلۀ نقلیهمان پیکانی بود که سپاه در اختیارمان گذاشته بود و هنوز بلیزر و لندکروز وارد عرصه نشده بود. وارد پیچ کرخه شدیم. گودالی در کنار جادۀ خاکی قرار داشت که بوتههای گاگِلِه روی آن را پوشانده بود. ماشین را به آنجا بردیم. آقا جواد بههمراه بلالی بالای درخت رفتند و دیدند که تانکهای عراقی بهطرف کرخه درحال حرکت هستند. آنها ابتدا داخل بوتهها را به رگبار بستند. من و حسن کف گودال دراز کشیدیم. شدت گلولهباران بهقدری زیاد بود که سر بوتهها بریده میشد و روی سر ما میریخت. حتی چند تیر هم به موهایمان خورد. وقتی تانکها مستقر شدند و سروصدا خوابید، سوار ماشین شدیم و بهراه افتادیم. جواد رانندگی میکرد. نیروهای عراقی در رودخانه شنا میکردند. نزدیکتر که شدیم به زبان عربی شروع به احوالپرسی با آنها کردم. جاده هم خاکی بود و پیچوخم زیادی داشت. تا آنها بخواهند لباسهایشان را بپوشند و بهطرف تانکها بروند، حدود یک کیلومتر دور شده بودیم. در همین موقع، گلولهباران شدیدی بهطرف ما شروع شد. حسن باقری خیلی صبور و شجاع بود.
[1]- سید سعد حسینی (سید فارِس) به سال 1340 در روستای حفیره از توابع اهواز متولد شد. از ابتدای تشکیل سپاه اهواز به عضویت این نهاد درآمد. او از نیروهای حسن باقری در شروع جنگ بود. سپس فعالیت خود را با شهید مهدی زین الدین در قرارگاه نصر ادامه داد.
حسینی تا پایان جنگ در قرارگاههای نصرت، خاتمالانبیاء(ص) و سپاه ششم امام صادق(ع) انجام وظیفه نمود و از سال 1368 از مشاغل دولتی کناره گرفت.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد