قبل از جنگ مسؤول اطلاعات برون مرزی بودم. برادر باقری قبل از اینکه وارد جنگ بشود در شاخة اطلاعات داخل کشور سپاه همکاری میکرد. آن زمان درگیری با گروهکهای مختلف در داخل کشور زیاد بود. محسن رضایی چنان توصیفی از حسن باقری میکرد که به قیافة کمسنوسال او نمیخورد و نمیتوانستیم باور کنیم. بعدها اطلاعاتی که حسن راجع به نهضت آزادی، جبهة ملی و سایر گروهها به دست آورد، باعث شد نظرمان نسبت به او تغییر کند.
حسن باقری با شروع جنگ به اهواز رفت و اطلاعات برونمرزی خود را نیز با اطلاعاتی که ما داشتیم چک میکرد. اطلاعاتش همیشه بهروز بود. روش جمعآوری اطلاعات او خیلی مهم است. برای همین است که او را نابغه مینامند. گردش خبر و تبدیل شدن به اطلاعات و رسیدن به دستورالعمل عملیاتی لازمهاش آن است که شواهد و قرائن در بحث اطلاعات، شفاف و ثابتشده باشد. فعالیت برادر حسن باقری در سه، چهار ماه اول جنگ، منابعشناسی بود. یعنی از منابع و نفوذیهایی که داشتیم به صحت و سقم خبرها پی میبرد. ارتش این منابع را نداشت و اگر هم داشت به ما نمیداد.
ما با حزبالدعوه عراق و امل لبنان کار میکردیم و یکی از منابع برادر حسن باقری بودیم. من بعدها چند نفر از هممحلیهای حسن باقری مثل احمد حقطلب، محمدرضا وکیلی و حسن مقدم را داخل این مجموعه آوردم. یعنی علاوه بر منابعشناسی، افرادی که از جانب ما خبر را تبدیل به اطلاعات میکردند کسانی بودند که حسن باقری آنها را از جوانی میشناخت.
برادر حسن باقری به خاطر شجاعتش خودش برای شناسایی وارد کار میشد. آقا محسن همیشه صحبتهای حسن باقری را قبول داشت و میدانست که وقتی کسی به او اطلاعات میدهد تا خودش از نزدیک نرود و گزارش را چک نکند، اطلاعات را نمیپذیرد. در طراحیها خودش میرفت و از خط بازدید میکرد. خصلت دیگرش این بود که سند تهیه میکرد، عکس میگرفت و خودش نقشه میکشید.
ما اطلاعات دقیق و کامل از خط و جبهۀ دشمن داشتیم. خط را از طریق دیدهبان و داخل جبهة دشمن را از طریق نفوذیهایی که داشتیم کنترل میکردیم. طوری بود که با فاصلة یک روز متوجه میشدیم که دشمن چه استعداد و توانی دارد. حتی میدانستیم که فرماندة آنها چه زمانی به مرخصی رفته است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد