سید هاشم درچهای:
روز عملیات بین جادۀ خاکی و ارتفاعات میشداغ تا تنگة چزابه دست رزمندگان ما بود. ما هم یک گردان از پشت میشداغ وارد کردیم و روی توپخانه فرستادیم. با دو گردان هم از روبهرو، به خط دشمن زدیم که تا 17 کیلومتر جلو رفتند.
بعدازظهر شروع عملیات طریقالقدس، قرار بود که ما تانکها را یکونیم کیلومتر به جلو ببریم. منطقه رملی بود. اگر تانکها حرکت میکردند، گردوغبار میشد که در نتیجه، توپخانۀ عراق تانکها را میزد. در این عملیات، اصل غافلگیری مدنظر بود و گردوخاک، ما را لو میداد. مانده بودیم که چهکار کنیم. همین که خواستیم تانکها را روشن کنیم، بادی وزید. جهت باد از طرف دشمن بهطرف ما بود و فاصلۀ بین ما و دشمن را پر از گردوخاک کرد. شدت باد بهقدری زیاد بود که نمیتوانستیم 50 متری خودمان را ببینیم. دشمن هم هیچ دیدی نداشت و تمام سروصداها نیز خنثی شد. در پناه این طوفان، تمام تجهیزات را به پشت خط مقدم بردیم.
از معجزات دیگر این بود که در ابتدای عملیات، باران درشتی آمد. باران باعث سفت شدن رملهای زیر پای رزمندهها شد که توانستند بهراحتی از آن عبور کنند. از طرف دیگر، عراقیها با شروع باران تصور کردند که حملۀ ما منتفیست. به همین دلیل، آتش را رها کردند و به سنگرهایشان پناه بردند. نیروهای ما هنگامی که در مرحلۀ اول وارد خاکریز عراقیها شدند، آنها متوجه حضور نیروها نشده بودند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد