شهید

شهید باقری

شهید حسن باقری

حسن باقری

سردار

پایگاه نشر آثار,دفاع مقدس

فرمانده

اطلاعات عملیات

موسسه شهید حسن باقری

غلامحسین افشردی

یادداشت های شهید حسن باقری
نرم افزار چندرسانه ای معجزه انقلاب
مستند آخرین روزهای زمستان
کتاب روزنوشت
کتاب یادداشت ها
عملیات والفجر مقدماتی
عملیات مولای متقیان
یادگاری
  • باید به خود جرأت داد .... ... شهید حسن باقری
  • برادران علی‌الخصوص فرماندهان مسئول توجه داشته باشندکه کنترل زبان خود را در دست گیرند تا لازم نشده است مطلبی را نگ ... شهید حسن باقری
  • هرگز نباید به دشمن آسایش فکری داد تا بتواند طرح‌ریزی کند؛ باید متکی به تخریب ابتکار عمل دشمن قبل از وقوع هر حمله& ... شهید حسن باقری
  • فرماندهان با برنامه‌ریزی صحیح اوقاتی را برای سخنرانی و صحبت کردن برای نیروهای خود اختصاص بدهند تا حجت را تمام کرد ... شهید حسن باقری
  • یکی از بزرگ‌ترین اشکالات که در کار ما وجود دارد این است که فرماندهان کمتر با افراد و نیروهای خود تماس می‌گیر ... شهید حسن باقری
  • بی‌تعارف بگویم؛ آن نیرویی که نمازش را اول وقت نمی‌خواند، خوب هم نمی‌تواند بجنگد. ... شهید حسن باقری
  • شکست وقتی است که ما وظیفه‌مان را انجام ندهیم. ... شهید حسن باقری
  • اگر شهید نشویم هیچ جوابی نداریم که در روز قیامت بدهیم. ... شهید حسن باقری
  • مگر نه این بود که وقتی در صحنه جنگ از حضرت علی‌ابن‌ ابیطالب مسأله نماز می‌پرسند جواب می‌دهد و در ا ... شهید حسن باقری
  • تا زمانی که این بانگ الله‌اکبر هست مبارزه هم هست، تا زمانی که ظلمتی هست تا زمانی که کفر هست مبارزه هم هست شکلش فر ... شهید حسن باقری
تاریخ : 16 - آبان - 1361

16/آبان/1361

 

قرارگـاه فجــر؛ تـاریخ 14/8/1361، پیـــاده: 1ـ در سـاعت 11:15 در مختـصات 86100ـ03200 تعداد زیادی از نفرات دشمن، مشغول تکان دادن پتو و وسایل خواب بودند.

2ـ در ساعت 14:28 در مختـصات 85740ـ00300 تعدادی از نیروهای دشمن در رفت‌وآمد بودند و تعدادی مشغول کار بودند. به‌طرف مشرق، نفرات بیشتری مشاهده می‌شد.

3ـ در سـاعت 8:15 در مختـصات 85420ـ03200 تعداد زیادی از نیروهای دشمن، مشغول کار بودند.

4ـ در ساعت 15:50 در مختصات 85420ـ03200 تعدادی از نفرات دشمن که تقریباً 300 نفر می‌شدند، با خودرو رفت‌وآمد می‌کردند.

توپخانه: آتش دشمن در طی دوره ادامه داشت و بعدازظهر بیشتر شد و 8 گلوله فسفری شلیک کردند.

مهندسی: 1ـ در ساعت 9:20 در مختصات 85100ـ02430 یک دستگاه لودر، مشغول فعالیت بود.

2ـ در ساعت 8:00 در مختصات 84270ـ02600 یک بیل‌مکانیکی مشغول کار بود.

3ـ در ساعت 8:15 در مختصات 85420ـ02640 یک دستگاه بلدوزر مشغول فعالیت بود.

4ـ در ساعت 8:50 در مختصات 85120ـ02270، 20 تا 30 نفر از نیروهای دشمن در میدان مین، مشغول کار بودند.

5ـ در ساعت 14:00 در مختصات 85900ـ0410 یک بیل‌مکانیکی، مشغول کار بود.

6ـ ارتفاع سنگرها بیشتر بوده و مواضع، مستحکم گشته است.

نقل‌و‌انتقالات: 1ـ تردد و انتقال خودروها زیاد بود. بیشتر ماشین‌ها از نوع ایفا و چند تریلر در حال رفت‌وآمد مشاهده شد.

2ـ در ساعت 8:15 در مختصات 85500ـ01100 یک خودرو با الوار مشاهده شد که توقف کرد.

جو: هوا صاف و نسبتاً سرد بود.

قـرارگـاه فجـــر؛ تــاریخ 15/8/1361، پیـــاده: در مختـــصات 03280ـ85700 و 01800ـ84800، 2 سنگر دیده‌بانی دشمن مشاهده شد.

توپخانه: آتش دشمن به‌طور متناوب ادامه داشت که در ساعت 14:00 شدید بود. دشمن 2 گلوله فسفری شلیک کرد.

مهندسی: 1ـ در ساعت 8:40 در مختــصات 02700ـ84900 و در ساعت 13:00 در مختصات 02400ـ84400 بیل‌مکانیکی دشمن، مشغول فعالیت بود.

2ـ در ساعت 13:30 در مختصات 024ـ847 یک بیل‌مکانیکی، مشغول کار بود.

3ـ در سـاعت 14:15 در مختـصات 024ـ864، 7 نفر از نیروهای عراقـی در حال مین‌گذاری مشاهده شدند.

4ـ در ساعت 8:55 در مختصات 022ـ848 تعدادی از نیروهای دشمن، مشغول بازرسی میادین مین بودند.

استعداد: 2 دستگاه تانک در مختصات 013ـ837 در حال تیراندازی مشاهده شدند. همچنین در مختصات 024ـ864 یک سنگر تیربار موقت که هنگام غروب در آن تیربار کار گذاشته می‌شود، مشاهده شد.

جو: در طی دوره، هوا صاف بود و در نزدیکی‌های عصر، هوا نسبتاً خاک‌آلود شد.

اطلاعات‌عملیات آبادان؛ تاریخ 12/8/1361، زرهی و مکانیزه: ساعت 11:00، دشمن 10 دستگاه تانک را در 2 محل استقرار داده است که مختصات دقیق آن‌ها گزارش خواهد شد.

توپخانه: 1ـ دشمن، 3 قبضه توپ در مختصات 615ـ237، 4 قبضه توپ 130 میلیمتری در مختصات 63000ـ21200 و همچنین 2 قبضه توپ 130میلیمتری دیگر در مختصات 646ـ216 دارد که 6 قبضه توپ فوق، طبق اظهارنظر برادران دیده‌بان به‌طرف شلمچه شلیک می‌کنند. 3 قبضه توپ 152 میلیمتری در مختصات 682ـ209 وجود دارد.

2ـ ساعت 9:15 با آتش تانک‌های خودی، یک موضع ضدهوایی در مختصات                       55500ـ37000 زیر آتش گرفته شد که ضدهوایی منهدم و خدمه‌ آن کشته و زخمی شدند.

مهندسی: دکل تقویت شده دشمن به‌ارتفاع 80 تا 90 متر در مختصات 656ـ259.

حرکات: 1ـ تعداد 43 دستگاه ایفا و زیل، 16 دستگاه کمپرسی، 17 دستگاه جیپ،                    8 دستگاه تانکر، 2 دستگاه تریلی، 20 دستگاه کامیون، 6 دستگاه آمبولانس، 24 دستگاه متفرقه به‌سمت فاو و همچنین 56 دستگاه ایفا، 14 دستگاه کمپرسی، 12 دستگاه جیپ، 9 دستگاه تانکر، 3 دستگاه تریلی، 25 دستگاه کامیون، 8 دستگاه آمبولانس و 24 دستگاه خودروی متفرقه به‌سمت بصره در حال حرکت مشاهده شدند.

2ـ در ساعت 12:00، سه دستگاه تانکر و ساعت 13:20، سه دستگاه کمپرسی ستونی به‌طرف بصره در حال حرکت بودند.

3ـ در ساعت 13:31 چهار ایفا که به‌طور ستونی به‌سمت فاو حرکت می‌کردند، مشاهده شدند.

4ـ در ساعت 13:40 یک دستگاه ایفا حامل نفرات به‌طرف فاو در حرکت بود.

5ـ از سه‌راهی به‌مختصات 55ـ 38 یک کمرشکن حامل لودر مشاهده شد. همچنین از این سه‌راهی، کمپرسی زیاد تردد می‌کرد که مسیر را گزارش نکردند.

6ـ ساعت 15:30 یک دستگاه کمرشکن که حامل لودر بود، به‌سمت بصره مشاهده شد.

توپخانه سپاه؛ تاریخ 13/8/1361 تا 16/8/1361، زرهی و مکانیزه: در مقابل مختصات 08350ـ14850 دشمن تانک‌های بیشتری دارد، به‌طوری که 6 دستگاه تانک در پشت میدان مین مستقر هستند و فعالیت آن‌ها بسیار زیاد بود.

توپخانه: در چند روز گذشته، حجم آتش توپخانه دشمن، بسیار کم بود و فقط تفنگ 106 میلیمتری و خمپاره‌اندازها فعال بودند.

مهـندسی: 1ـ در مقابل مختـصات 00230ـ86160 افرادی از دشمن که جعبه‌های زرد‌رنگی را در وسط میدان مین قرار می‌دادند، دیده شدند. همچنین مانند روزهای گذشته، نیروهای دشمن مشغول بررسی میادین مین و سیم‌های خاردار بودند. روی‌ هم‌رفته،2 دستگاه لودر در حال زدن خاکریز، 3 دستگاه بیل‌مکانیکی که مشغول زدن کانال بودند و تعدادی کمپرسی، مشغول خاک‌برداری مشاهده شدند.

2ـ در ساعت 20:15 روز 14/8/1361 یک ستون خودرویی با چراغ روشن به‌استعداد 50 دستگاه از حوالی مختصات 01ـ73 به‌طرف شرق در حرکت بود که پس از طی مسافتی، مسیر خود را تغییر داده و به‌موازات خط کانال به‌طرف شمال به‌حرکت خود ادامه داد. در ساعت 21:15 روز 14/8/1361 نیز 30 دستگاه خودرو همین مسیر را طی کردند.

3ـ در ساعت 24:00 روز 14/6/1361 دو ستون خودرویی دشمن با چراغ روشن، حوالی مختصات 01ـ73 به‌طرف شمال در حرکت بودند. توضیح این‌که استعداد هر ستون، حدود 40 دستگاه و فاصله دو ستون از یکدیگر، یک کیلومتر بود.

4ـ در طول دوره، فعالیت لودرهای دشمن در جنوب و غرب پاسگاه کوت‌‌سواری، مشهود بود.

5ـ در طول روز 14/8/1361 در حوالی مختصات 84ـ87، 8 دستگاه لودر و 4 دستگاه بلدوزر، مشغول تهیه خاکریز و موضع بودند.

6ـ برابر گزارش دیده‌بانان گروه 22 توپخانه، دشمن اخیراً در حوالی مختصات 41ـ27 با استفاده از 3 دستگاه جرثقیل بزرگ که جهت احداث آپارتمان به‌کار می‌رود، مشغول ساختن 4 مخزن بزرگ شبیه سیلو می‌باشد که شب‌ها در آن، چراغ روشن است(این تأسیسات فقط در شرایط بسیار خوب دیده‌بانی، قابل رؤیت است).

7ـ در ساعت 14:00 روز 13/8/1361 ستونی از دشمن(استعداد نامعلوم) در مختصات 02ـ86 نقشه حسینیه به‌طرف شمال در حرکت مشاهده شد.

8ـ از ساعت 5:15 تا 6:20 روز 14/8/1361 صدای جابه‌جایی تانک‌های دشمن در مختصات 25ـ 16 نقشه جفیر شنیده شد.

9ـ در ساعت 16:20 روز 15/8/1361 در حــوالی مختـصات 18ـ84 نقشه حسینیه، نقل‌وانتقالات دشمن از بصره به‌سمت کوشک مشاهده شد که به‌نظر می‌رسد مشغول حمل‌ونقل نفرات بودند و نسبت به‌روزهای قبل، افزایش داشته است. ضمناً تعداد زیادی کامیون در حوالی مختصات مزبور مشاهده شد.

10ـ در ساعت 22:00 روز 15/8/1361 یک ستون خودرویی دشمن به‌استعداد 15تا 20 دستگاه با چراغ روشن از سمت پاسگاه زید به‌طرف پاسگاه کوشک در حال حرکت مشاهده شد.

11ـ در ساعت 19:00 روز 15/8/1361، 10 دستگاه خـودرو با چراغ روشن در مختصات 10ـ84 نقشه حسینیه، به‌طرف غرب در حال حرکت مشاهده شد. همزمان، صدای جابه‌جایی تانک‌های دشمن در مختصات 00ـ86 نقشه حسینیه، شنیده شد.

12ـ در ساعت 15:30 روز 13/8/1361 یک دستگاه لودر دشمن در حوالی مختصات 765ـ 145 نقشه شلمچه در حال بازکردن راه عبور از خاکریز مرزی بود.

13ـ گردان 243 توپخانه 130 میلیمتری لشکر 15 در حدود تاریخ 8/8/1361 از خانقین وارد منطقه عمومی طیب گردید. آتشبار سوم آن به‌گردان تانک صدام که در منطقه شرهانی در فاصله 4 تا 5 کیلومتری مرز مستقر بود، مأمور شده است.

14ـ آتشبار یکم گردان 243 توپخانه در پشتیبانی گردان 3 مکانیزه تیپ 24 است.

15ـ آتشبار دوم گردان 243 توپخانه در پشتیبانی گردان 2 تیپ لشکر 15 است.

 

پیوست الف گزارش  شماره 132 تاریخ 16/8/1361

خلاصه اطلاعات به‌دست آمده از اسرای عملیات محرم:

1ـ تیپ 606 احتیاط زیر امر لشکر 10 زرهی مستقر در منطقه بیات:

فرمانده: سرهنگ ناطق‌الوینداوی

معاون: سرهنگ ستاد عبدالرضا عبدالهادی(اسیر)

سازمان: از سه گردان پیاده تشکیل شده است.

گردان یک: فرمانده: سرگرد احمد خلیل‌مجید(اسیر)

گردان دو: فرمانده: سرگرد رعد حامد(اسیر)

توضیح: هر گردان از چهار گروهان تشکیل شده است.

گسترش قبل از انهدام: گردان یک در شرق رودخانه میمه در شمال پاسگاه حماد‌ شهاب. گردان 2 در جنوب‌شرقی گردان یک. گردان 3 در جنوب‌شرقی گردان 2 و احتیاط تیپ 606.

تیپ 606 حدود تیرماه در منطقه شرهانی، تیپ 42 زرهی را تعویض و تیپ 42 به‌منطقه عملیات رمضان در جنوب اعزام گردید. سپس حدود یک ماه پیش، تیپ 505، تیپ 606 را تعویض و این تیپ به‌منطقه ارتفاع 293 و بیات اعزام گردید.

استعداد: هر گروهان از گردان‌های تیپ 606، استعدادی بین 50 تا 90 نفر یعنی حدود 50 درصد سازمانی پرسنل داشته است.

سازمان افسری: این گروهان تقریباً کامل و اکثر پرسنل آن احتیاط هستند. استعداد سازمانی هر گردان، حدود 700 نفر می‌باشد.

ـ روحیه پرسنل به‌علت مداومت جنگ، درحد متوسط است.

ـ تیپ 606 تقریباً منهدم گردیده(حدود 526 نفر اسیر شدند).

2ـ تیپ 505 احتیاط زیر امر لشکر 10 زرهی مستقر در منطقه شرهانی:

فرمانده تیپ: سرهنگ ستاد ماد محمد حسین(کشته شده)

معاون: سرهنگ‌2 ستاد موفق حسن

سازمان: از سه گردان پیاده تشکیل شده که فرمانده گردان یک، سرهنگ صلاح‌الدین حسن می‌باشد.

گسترش قبل از تاریخ 10/8/1361: در منطقه شرهانی مستقر بوده است. گردان یک در قسمت جنوبی جاده آسفالت شرهانی. گردان 2 در قسمت شمالی گردان یک. گردان 3 در قسمت شمالی گردان 2.

توضیح: گردان تانک التحریر از تیپ 60 احتیاط: این تیپ در غرب گردان 2 مستقر بود.

استعداد: تیپ از سه گردان پیاده احتیاط و هر گردان از چهار گروهان تشکیل شده است. هر گروهان، بین 70 تا 90 نفر یعنی حدود 50 درصد پرسنل دارد. پرسنل اکثراً احتیاط و فاقد روحیه می‌باشند.

ـ تیپ 505 حدود 30 درصد در عملیات محرم، تلفات و ضایعات داشته است.

ـ تجهیزات هر دسته پیاده از گردان‌های تیپ فوق که مشابه کلیه تیپ‌های احتیاط می‌باشد، به‌شرح زیر است: موشک‌انداز آر.پی‌.جی7، 3 قبضه. تیربار آر.بی.‌کی، 3 قبضه. تیربار بی‌.کی‌.جی، یک قبضه. تفنگ فاز، 3 قبضه. خمپاره‌انداز 60 میلیمتری، یک قبضه. تفنگ کلاشینکف.

3ـ آتشبار 483 مستقل توپخانه 105 میلیمتری زیر امر لشکر 10:

گسترش: در جنوب شهرک طیب و کمک مستقیم تیپ 606 پیاده.

سازمان: از 5 قبضه توپ 105 میلیمتری که حدود دو ماه قبل در الزبیر تشکیل شده و بعداً به لشکر 11 پیاده مأمور و در تاریخ 14/8/1361 از منطقه شلمچه خارج و به‌منطقه طیب، تغییر مکان داده است.

فرمانده آتشبار: ستوان‌یکم محمد احمدحمادی که در تاریخ 11/8/1361 به‌دست رزمندگان اسلام به‌اسارت درآمد.

توضیح: افسر مذکور جهت ملاقات با پرسنل تیپ 606 به‌جلو آمده بود که اسیر شد.

4ـ تیپ 703 پیاده احتیاط زیر امر لشکر 10 مستقر در منطقه بین طیب و چیلات:

تیپ مذکور که به‌عنوان احتیاط منطقه موسیان و بیات نیز بود، در موقع درگیری عملیات محرم، شبانه به‌منطقه بیات منتقل و 173 نفر از پرسنل آن به‌دست توانای رزمندگان اسلام اسیر شدند.

سازمان: تیپ 703 از سه گردان تشکیل شده است که فرمانده گردان یک، سرهنگ2 فال محمد خلیل است.

فرمانده تیپ: سرهنگ حسن عبدالله

گسترش قبل از درگیری: گردان یک در منطقه چیلات. گردان 2 شرق گردان یک. گردان 3 شرق گردان 2 در مجاور رودخانه طیب.

توضیح: تیپ 703 قبلاً در الدویب در غرب اروندرود مستقر بود و در حدود 28/8/61 به‌منطقه چیلات‌ـ طیب تغییر مکان داد.

استعداد: تیپ 703 از سه گردان و هر گردان از چهار گروهان تشکیل شده است. استعداد هر گردان حدود 400 نفر می‌باشد.

5ـ تیپ 60 زرهی لشکر 10 زرهی مستقر در منطقه چم‌سری:

فرمانده تیپ: سرهنگ ستاد ریاض.

سازمان: تیپ 60 زرهی از دو گردان پیاده و گردان‌های تانک التحریر و 33 دستگاه تانک تشکیل شده است.

فرمانده گردان یک تیپ 60: سرهنگ‌2 عبدالسلام نعمان می‌باشد.

6ـ تیپ 423 پیاده زیر امر لشکر 10 زرهی مستقر در منطقه موسیان:

فرمانده تیپ: سرهنگ عدنان.

سازمان: تیپ از سه گردان پیاده تشکیل شده که فرمانده گردان یک پیاده، سرگرد سگر هاشم می‌باشد.

گسترش: تیپ 423 در منطقه شرق تیپ 606 در منطقه موسیان مستقر بوده است.

گردان 2 در شرق تیپ 606(حد غربی).

گردان یک در شرق گردان 2(وسط).

گردان 3 در شرق گردان یک(حد شرق و مجاور منطقه تیپ 505 پیاده).

استعداد: هر گردان این تیپ، استعدادی بین 50 تا 90 نفر یعنی حدود 50 درصد استعداد را داشت.

سابقه: تیپ 423 با نام تیپ 603 از تیپ 109 گارد مرزی در سال 60 برداشت و تشکیل گردید. سپس با نام تیپ 423 و بدواً در سازمان لشکر 5 درآمد.

هویت قدیم                      هویت جدید

گردان 39 تیپ 109              گردان یک تیپ 423

گردان 37 تیپ 109              گردان 2 تیپ 423

گردان 38 تیپ 109              گردان 3 تیپ 423

 

پیوست ب گزارش  شماره 132‌ تاریخ 16/8/1361

خلاصه بازجویی از سرهنگ‌2 پیاده عبدالرضا الشیخ عبدالهادی، فرمانده گردان 2 تیپ 606 که در تاریخ 11/8/1361 به‌اسارت درآمد و یک پناهنده از تیپ 38 پیاده لشکر 7:

1ـ تیپ 17 زرهی در منطقه مندلی بوده که حدود یک هفته قبل، وارد منطقه عمومی فکه شد و یگان‌های آن در منطقه فکه گسترش یافتند(احتمالاً تاریخ 8/8/1361).

2ـ تیپ 24 مکانیزه: گردان‌های یک و 2 مکانیزه و گردان تانک یک حزیران در منطقه طیب و در عملیات شرکت داشتند. گردان 3 مکانیزه تیپ 24 زیر امر تیپ 17 زرهی قرار گرفت.

3ـ قرار است تیپ 30 زرهی با تیپ 20 مکانیزه و احتمالاً تیپ 17 زرهی به‌ترتیب از لشکر 6 زرهی و 5 مکانیزه و 10 زرهی خارج و یک لشکر زرهی طلایی با شماره 17 تشکیل دهند. فرمانده این لشکر، فرمانده قبلی تیپ 42 زرهی که سرهنگ ستاد بوده و پس از عملیات رمضان، سرتیپ ستاد شده، به‌نام ایاذ فتیح‌ راوی می‌باشد.

4ـ تیپ 46 مکانیزه از مندلی به‌منطقه طیب احضار شد.

5ـ تعدادی از متواریان ایرانی که در عراق به‌سر می‌برند، به‌کشور جمهوری اسلامی ایران نفوذ و اخبار نظامی را جمع‌آوری کرده و به‌سازمان امنیت و استخبارات گزارش می‌کنند. محل این متواریان در عماره می‌باشد. ارتش عراق از افراد عرب‌زبان ایرانی که فعلاً در عراق به‌سر می‌برند، به‌عنوان راهنما و برای شناسایی استفاده می‌کند. محل نفوذ افراد عربستانی(منظور افراد به‌اصطلاح جبهه آزادی‌بخش خوزستان) از هورالعظیم می‌باشد.

6ـ ارتش عراق پیش از حمله نیروهای اسلام با استفاده از امکانات مخابرات و استراق‌سمع، مراتب حمله را به‌یگان‌های مربوطه‌اش اطلاع می‌دهد و برای این کار، افراد متخصص تربیت کرده‌اند.

7ـ گردان 49 توپخانه در منطقه شرهانی، تابع توپخانه لشکر 10 زرهی. در نزدیکی پاسگاه‌ حماد شهاب، بین شهرک طیب و پاسگاه‌ حماد شهاب، یک دستگاه خمپاره‌انداز 120 میلیمتری با این آتشبار در منطقه مستقر بود.

8ـ گردان 28 توپخانه 152 میلیمتری تابع لشکر یک درغرب شهرک طیب.

9ـ یک گردان موشکی(کاتیوشا) در منطقه لشکر 10 زرهی وجود دارد. احتمال می‌رود یک واحد توپخانه دیگر وارد منطقه شود.

10ـ لشکر 8 زرهی بعد از عملیات رمضان بر اثر ضربات وارده، منحل شد و بین سایر لشکرهای عراق تقسیم شد.

11ـ فرمانده لشکر 10 زرهی، سرلشکر ستاد ثابت سلطان التکریتی. فرمانده تیپ 17 زرهی، سرهنگ‌2 ستاد فاروق توفیق. فرمانده تیپ 42 زرهی، سرهنگ ستاد برهان جوادکاظم. فرمانده لشکر یک مکانیزه، سرتیپ ستاد محمد رشید. فرمانده توپخانه لشکر یک، سرهنگ ستاد خلیل. افسر استخبارات لشکر 10 زرهی، سرهنگ‌2 ستاد ماجد عبدالحمید. مسؤول حزب بعث در لشکر 10 زرهی، سرهنگ‌2 عدنان طرقان‌التکریتی. افسر توجیه سیاسی لشکر 10 زرهی، سرهنگ‌2 احمد.

12ـ در منطقه قـرارگاه لشکر 10 زرهی و تأسیسات نفتی بزرگان، پایگاه موشـک سام‌ـ6 وجود دارد.

13ـ حدود یک ماه قبل، تعدادی موشک زمین‌به‌زمین وارد عراق شده است. این موشک‌ها از طریق کشور سعودی وارد شده و ساخت روسیه است.

14ـ لشکر یک مکانیزه در منطقه فکه می‌باشد. قرارگاه اصلی لشکر یک در 8 کیلومتری شمال عماره به‌سمت جاده مشرح‌ـ حلفاییه می‌باشد.

15ـ اطلاعات نظامی زیادی از نیروهای ایرانی توسط عوامل اطلاعاتی عراق که در پوشش معاودین از عراق رانده شده، جمع‌آوری و به‌استخبارات عراق(از خاک جمهوری اسلامی ایران) گزارش می‌شود. خصوصاً هر جا نیروهای ایرانی قصد حمله به‌ارتش عراق را داشته باشند، عوامل اطلاعاتی در آن منطقه زیاد فعالیت می‌کنند و کیفیت نیروها را به‌خوبی اعلام می‌کنند. این موضوع را پناهنده از افسر استخبارات ستاد کل که با یکی از دوستانش در حال بحث بوده، شخصاً شنیده است.

16ـ قرارگاه عملیاتی لشکر یک در 3 کیلومتری جنوب‌غربی پاسگاه صدام مستقر می‌باشد.

17ـ گردان تانک البعث از تیپ 42 زرهی به‌طور کامل در ارتفاعات جبل‌فوقی و غرب سمیده گسترش دارند.

18ـ قسمتی از یگان‌های لشکر 9 زرهی به لشکر 15 پیاده اختصاص دارند و لشکر 15 در منطقه بصره به‌سر می‌برد.

 

پیوست ج گزارش  شماره 132 تاریخ 16/8/1361

خلاصه بازجویی از چند تن از اسرای عراقی عملیات محرم(مرحله سوم) در تاریخ 16/8/1361: 1ـ تیپ 42 زرهی حدود یک ماه پیش از منطقه شرق بصره به‌منطقه فکه آمده و در حوالی پاسگاه فکه مستقر شده است. علت آن، این بود که دشمن احتمال حمله را در منطقه عمومی فکه‌ـ طیب می‌داده است.

2ـ گردان تانک البعث(منهای یک گروهان تانک) با یک گروهان مکانیزه از گردان 9 تحت فرمان تیپ 423 پیاده قرار گرفتند. گردان 9 مکانیزه به‌اضافه یک گروهان تانک البعث برای تأمین جناح چپ تیپ 60 زرهی که در آن منطقه، ضربات سنگینی از نیروهای رزمنده اسلام بر آن وارد شده بود، مأمور شد.

3ـ دیروز صبح تاریخ 15/8/1361 گردان تانک التحریر به‌اضافه گردان 3 مکانیزه از تیپ 24 مکانیزه مأموریت یافتند تا مواضع از دست رفته تیپ 505 پیاده را باز پس گیرند که این مأموریت با دادن خسارات فراوان، به‌شکست منجر شد که با دستور فرماندهی، عقب‌نشینی کردند.

4ـ تدارکات واحدهای منطقه پاسگاه شرهانی از جاده پاسگاه فکه به‌شرهانی انجام می‌گیرد.

5ـ از گردان تانک البعث در 3 مرحله عملیات محرم، 20 تانک منهدم شد و از گروهان پیاده‌مکانیزه که به این گردان مأمور شده بود، 11 دستگاه نفربری که داشته، منهدم شدند و یا بر جا ماندند.

6ـ گردان تانک صدام، حدود 23 دستگاه تانک از دست داده است.

7ـ از تیپ‌های تازه وارد منطقه، تیپ 704 پیاده می‌باشد که در منطقه پمپ‌های آب رود کتیبان در شرق بصره مستقر بود. در ساعت 9:00 تاریخ 15/8/1361 از آن‌جا حرکت و ساعت 21:30 همان روز در منطقه عمومی شرهانی مستقر گردید که بر اثر حمله مرحله سوم رزمندگان اسلام، ضربات سنگینی را متحمل شد و تعدادی اسیر دادند.

8ـ گروهان‌های کماندو لشکر 10 که به‌نام نیروهای کماندو و قادسیه 10 معروف هستند، همگی در منطقه بین شرهانی و طیب مستقر می‌باشند که از گروهان‌‌های کماندو 394، 392 و علی مشهدانی در سه مرحله اسیر داشتیم.

10ـ نیروهـای کمانـدو لشـکر 10 بـه‌تـرتیب زیـر بـه‌واحـدهای دیگر مأمـور شـده‌اند:

الف: گروهان کماندو 392 مأمور به‌گردان 2 تیپ پیاده.

ب‌ـ گروهان کماندو 393 مأمور به‌تیپ 423 پیاده.

ج‌ـ گروهان کماندو 394 مأمور به‌تیپ 606 پیاده.

دـ گروهان کماندو 395 مأمور به‌تیپ 108 گارد مرزی.

ه‌ـ گروهان کماندو رساله، مأمور به‌تیپ 423 پیاده.

وـ گروهان کماندو جهاد، مأمور به‌تیپ 606 پیاده.

زـ گروهان کماندو قعقاع، مأمور به‌تیپ 60 زرهی.

رـ گروهان کماندو علی مشهدانی مأمور به‌تیپ 505 پیاده.

11ـ تیپ 17 زرهی که در مناطق بدره عراق، سومار و مندلی گسترش داشته، بعد از عملیات محرم جمع‌آوری شده و در منطقه بزرگان، گسترش پیدا می‌کند.

12ـ گردان تانک 30 تموز(منهای یک گروهان تانک) به‌همراه گردان 6 مکانیزه از تیپ 17 زرهی ساعت 13:00 تاریخ 15/8/1361 به‌قصد تک به‌منطقه مقابل پاسگاه شرهانی حمله می‌کنند که با مقاومت شدید رزمندگان اسلام مواجه شده و با از دست دادن 8 تا 9 دستگاه تانک، عقب‌نشینی می‌کند.

13ـ گردان تانک 30 تموز در عملیات مرحله سوم به‌محاصره رزمندگان اسلام در‌آمد که فرمانده آن، سرهنگ‌2 احمد عبدالکریم بود که نشان شجاعت دریافت کرد. او تانک‌ها و نفربرهای به‌محاصره در آمده را که حدوداً 20 دستگاه بود، به‌خط آورد و جهت عقب‌نشینی، فرماندهی کرد. اسیر اظهار می‌دارد تانکش بر اثر اصابت توپ منهدم شد و از بقیه اطلاعی ندارد.

14ـ یکی از اسرا به‌نام جواد عبدالله موسی از تیپ 17 زرهی اظهار داشت که گردان تانک 7 نیسان نیز در منطقه می‌باشد که از هویت تیپ آن اطلاعی نداشت.

15ـ تیپ‌های 505 و 606 به‌کلی منهدم شده‌اند و تیپ 423 نیز تقریباً منهدم شده است.

16ـ منطقه عمومی شیب، تحت‌‌حفاظت لشکر 14 می‌باشد چون لشکر 14 بعد از عملیات منطقه مندلی به مندلی رفته بود، منطقه شیب زیر نظر لشکر یک قرار گرفت و حدود 15 روز است که لشکر 14 به‌شیب برگشته است.

17ـ نیروهای مستقر در منطقه شیب: گردان تانک سیف‌سعد، تیپ 421، تیپ 30 مأموریت‌های ویژه و یک قاطع جیش‌الشعبی.

 

پیوست د گزارش  شماره132 تاریخ 16/8/1361

شرح واقعه(پیام): [ گزارش لحظه‌به‌لحظه عملیات محرم ]: تاریخ و زمان 15/8/1361:

22:00  تیپ نجف: احمد [ کاظمی ] اظهار می‌دارد که آمادگی لازم را ندارد چون با او هماهنگی نشده است و نمی‌تواند عمل کند.

حسین [ خرازی ] به احمد [ کاظمی ]: کلیه برادران، حاضر و آماده هستند و شما توکل بر خدا کنید و حرکت کنید.

برادر [ حسن ]باقری به احمد [ کاظمی ]: احمد [ کاظمی ]، هر چه حسین [ خرازی ]گفت، شما انجام دهید.

22:45  تیپ نجف: احمد [ کاظمی ]: تا نیم ساعت دیگر به‌هدف خود می‌رسیم، ان‌شاءالله

23:05  مرتضی [ قربانی ] درگیر شده است.

23:06  مهدی [ زین‌الدین ] درگیر شده است و عملیات را شروع کرده.

23:10  احمد [ کاظمی ]: به‌علت عدم هماهنگی، کاری را که باید انجام می‌شد، دیگر نمی‌شود.

23:12  احمد [ کاظمی ]: مرتضی [ قربانی ] آهسته حرکت کند تا با همدیگر برویم.

23:30  مرتضی [ قربانی ]: برادران خوب عمل کرده‌اند و دشمن در حال فرار است.

23:31  مرتضی [ قربانی ]: جویای حد احمد [ کاظمی ] می‌باشد.

حسین [ خرازی ]: برادران، نارنجک‌ها را زیر تانک‌ها بیندازند که دشمن زیر تانک‌ها موضع نگیرد.

حسین [ خرازی ]: هوای خوب باعث شده که برادران، احساس خستگی نکنند.

23:35  حسین [ خرازی ] به مهدی [ زین‌الدین ]: چه‌کار کردی؟ مرتضی [ قربانی ] خیلی وقت است که شروع کرده.

مهدی [ زین‌الدین ] به حسین [ خرازی ]: ما هم عمل کرده‌ایم.

23:37  حسین [ خرازی ] به مهدی [ زین‌الدین ]: [ محمد ابوشهاب ] شهاب اظهار می‌دارد که کمی به‌دست چپ بیایید تا هماهنگ شویم.

حسین [ خرازی ] به احمد [ کاظمی ]: وضع [ محمد ابوشهاب ] شهاب و مهدی[ زین‌الدین ] خوب است. شما چطور هستید؟

احمد [ کاظمی ] به حسین [ خرازی ]: ان‌شاءالله وارد عمل می‌شویم.

23:41  مرتضی [ قربانی ] به حسین [ خرازی ]: برادران به‌طرف جاده سرازیر شده‌اند.

23:44  کربلا(مرتضی [ قربانی ]): گردان پیاده، فرار کرده و گردان تانک هم در حال فرار می‌باشد.

مرتضی [ قربانی ] به حسین [ خرازی ]: برادران، خوب جلو رفته‌اند و دارند عمل می‌کنند.

23:46  واحد به واحد: پیاده فرار کرده تا مقر فرماندهی دشمن، پیش رفته.

مرتضی [ قربانی ]: یک منور روی جاده بیندازید تا برادران، جاده را ببینند و به‌طرف جاده حرکت کنند.

23:47  [ تیپ ] امام حسین: به‌کلیه واحدها اعلام آماده‌باش نمایید.

23:48  مرتضی [ قربانی ]: تقاضای منور روی جاده کرد تا برادران، خودروهای روی جاده را منهدم کنند.

23:52  مرتضی [ قربانی ]:(حر) در حال پیشروی است.

23:54  مهدی [ نصر] به جعفری: 25 اسیر گرفته شده را چه‌کار کنند؟

جعفری: اسرا را لخت کنید و روی زمین بخوابانید.

23:57  مرتضی [ شریعتی ] به حسین [ خرازی ]: برادران اسیر گرفته‌اند، چه کنیم؟ جواب: تخلیه کنید.

23:59  مهدی [ نصر ]: اسرا را چه کنیم؟جعفری: فرمانده را اسیر کنید.

[ تیپ ] امام حسین(علیه‌السلام): وارد عمل شده است.

شرح واقعه: تاریخ 16/8/1361

00:00 [ علی ] جعفری به مهدی [ نصر ]: فرمانده اسیر را راضی کنید که با شما همکاری و راهنمایی کند. طیب، چراغ‌ها را خاموش کرده است.

جعفری: یک گروهان روی جاده است و منتظر حر می‌باشد.

00:02  مهدی [ نصر ]: اسرا را لخت کردیم. 2 نگهبان برای آن‌ها گذاشتیم و در حال پیشروی هستیم.

00:05 [ علی ] جعفری: چند اسیر را لخت کنید و به‌عقب بیاورید و مجروحین را به‌وسیله اسرا تخلیه کنید.

    به مرتضی [ شریعتی ]: تعدادی از برادران حر را پیدا کردیم ولی از بیسیم‌چی آن‌ها خبری نیست.

00:06  حسین [ صادقی ] به احمد [ صداقت ]: وارد شدید؟ جواب: بله.

   حسین [ کریمی ] به محسن: چند دفعه صدا کنیم؟ مهدی [ شاهین ] جلوی دست شما به‌جاده رسید و شما هم زودتر خود را برسانید.

00:07  حسین [ کریمی ] به مهدی [ شاهین ]: به برادران بگویید که وارد زمین‌های رملی نشوند.

حبیب [ مظاهری ] به [ علیرضا ]ملاقلی: پتو خواستید، از سمت راست خود بگیرید.

00:10  باقر[ علی باقری ] از [ علی ] جعفری: دست بدهید به صاحب‌الزمان تا بچه‌ها برسند و برو به‌جاده آسفالت. زخمی‌ها را پانسمان و تخلیه کنید.

00:11  قائم2: به‌نیروهای خود اعلام می‌دارد که در موقعیت خود باشند.

شاکری به جعفری: به‌جاده خاکی رسیده و به‌سوی آسفالت در حرکت می‌باشد.

00:17  حسین [ خرازی ] به امام حسین(علیه‌السلام): چرا درگیر نمی‌شوید؟ امام حسین(علیه‌السلام): نزدیک هستند و شروع می‌شود.

00:18  واحد به مرتضی [ شریعتی ]: پشت جاده، یک نیروی مکانیزه مستقر می‌باشد. مرتضی [ شریعتی ]، پاکسازی کنید و برگردید سرجای خود.

00:20  واحد حسین [ کریمی ] به مرتضی [ شریعتی ]: به‌میدان مین رسیده‌ایم. جواب: بچه‌های تخریب با شما هستند؟

00:25  قائم‌3 : تیپ یک سمت راست نزدیک به‌آسفالت است ولی سمت چپ، بیشتر فاصله دارد.

امام حسین(علیه‌السلام): بچه‌ها در طرف پاسگاه در حرکت هستند.

مرتضی [ قربانی ] به واحد: نرسیده به‌جاده، امکان مین‌گذاری می‌باشد. برادران مواظب باشند.

00:27  مرتضی [ قربانی ]: تقاضای نیروی مهندسی رزمی کرده است.

00:34  مهدی [ نصر ] از [ علی ] جعفری: به‌جاده رسیدید؟ بروید، باقر [ علی باقری ] هم می‌آید.

مهدی [ نصر ] از [ علی ] جعفری: به‌حر دست بدهید و بروید جلو.

00:36  [ علی ] جعفری از شاکری: برو به‌طرف جاده.

[ علی ] جعفری به حسین [ کریمی ]: [ محمد ابوشهاب ] شهاب چه‌کار کرده؟ جواب: دست راست شما منتظر شما هستند.

00:42  [ محمد ابوشهاب ] شهاب به [ ابراهیم ] خلیلی: بچه‌ها رد شده‌اند یا نه؟ آماده کامل هستند. [ محمد ابوشهاب ] شهاب بگویید سریع وارد عمل شوند.

00:45  مرتضی [ قربانی ] به واحد: دشمن پشت جاده موضع گرفته. بروید نابود کنید و برگردید سرجای خود.

00:50  [ محمد ابوشهاب ] شهاب به خلیلی: برادران، سریع عمل کنند و بروند جلو.

00:52  صدا نامفهوم: یک گردان تانک محاصره شده در پاسگاه شیرآباد مستقر شده.

00:52  حسین [ کریمی ] به مرتضی [ شریعتی ]: برادران همه رد شده‌اند؟ بله، همه درگیر شده‌اند. [ ابراهیم ] خلیلی، یک مقدار زودتر.

00:54  قائم‌3: سمت چپ آن‌ها به میدان مین خورده و پس از نیم ساعت حرکت کرده‌اند و سمت راست، نزدیک آسفالت است.

00:55  مرتضی [ قربانی ] به حسین [ خرازی ]: احمد [ کاظمی ] به‌گوش نیست.

00:55  شنود: گردان زرهی و یک گردان(نامفهوم) محاصره شده‌اند و با لشکر 10 تماس گرفته و تقاضای کمک کرده‌اند.

00:59  فرمانده قائم به تیپ 84: تماس گرفته و از دست راست آن جویا شد و تقاضا کرد که با یکدیگر هماهنگ کنید و اطلاع دهید.

[ محمدرضا ] ریاحی به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: ما وارد عمل شدیم.

1:00  امام حسین(علیه‌السلام): دشمن خیلی عقب کشیده و در حال فرار است.

[ محمد ابوشهاب ] شهاب به [ محمدرضا ] ریاحی: توکل کنید به‌خدا و عمل کنید.

1:05  [ محمدرضا ] خلیلی به [ حسن ] باقری: با الله‌اکبر بت‌شکن، یا‌علی. جواب: داریم می‌رویم به‌جلو.

1:06  فرمانده قائم به فرمانده فتح: از قائم‌یک چه خبر؟ جواب: هنوز تماس نگرفتند.

  تیپ یک و تیپ 84 هماهنگ و در حال پیشروی هستند.

  حسین [ صادقی ] به احمد [ صداقت ]: چرا با دستگاه دیگری(کانال دوم) تماس نمی‌گیرید؟

  حسین [ خرازی ] به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: وضع چطور است؟ [ محمد ابوشهاب ] شهاب: وضع خوب است و بچه‌ها جلو می‌روند. حسین [ خرازی ]: دست راست خود را زود برسانید.

1:10  مرتضی [ قربانی ] با مهدی [ زین‌الدین ] دست داد.

  مرتضی [ قربانی ] به احمد [ کاظمی ]: با ما دست بدهید. ما از مسیری دیگر در حال حرکت هستیم و به شما خواهیم رسید.

1:13  مهدی [ زین‌الدین ] به مرتضی [ قربانی ]: مرتضی [ قربانی ] با مهدی [ زین‌الدین ] قاطی شدند. ما با رضا دست دادیم. مرتضی [ قربانی ]: باید با یکی دیگر دست می‌دادید. جواب: حتماً قاطی شده‌اند.

1:15 [ ابراهیم ] خلیلی به ریاحی: می‌روید جلو؟ سریع بکشید جلو. جواب: به‌یاری خدا روی تپه‌ها رسیده‌ایم.

1:17  [ محمد ابوشهاب ] شهاب به [ محمدرضا ] ریاحی: ما رسیدیم به تپه باز، برویم جلو؟ جواب: وقتی رسیدید به تپه و جاده، پدافند کنید.

1:18 [ محمدرضا ] ریاحی به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: روی جاده، تعدادی تانک است و می‌خواهیم منهدم کنیم. جواب: وقتی کار را انجام دادید، دست چپ پدافند کنید.

1:19  قائم‌3 به حسین [ خرازی ]: دست راست ما زیر پاسگاه ابوغریب است و سمت چپ ما در حال پیشروی است.

1:20  فرمانده قائم به قائم‌3: تانک‌ها را تعقیب کنید که فردا مزاحمت ایجاد نکنند. قائم‌4(تیپ 84): تانک‌های دشمن در حال فرار هستند

1:25  مهدی [ زین‌الدین ]: در حال دور زدن دشمن هستیم.

حسین [ خرازی ] به مهدی [ زین‌الدین ]: بچه‌ها رسیده‌اند و منتظر شما هستند.

احمد [ خسروی ] به مرتضی [ شریعتی ]: چه می‌خواستید که گفتند برای ما مقدور نیست؟

فرمانده تیپ 84: سمت راست ما دست داده‌اند ولی طرف ما دست نداده‌اند.

نامفهوم: تانک منفجر شده است. می‌بینید یا نه؟

1:27  مرتضی [ قربانی ]: تقاضای آمبولانس کرده است.

[ علی ] باقری به [ محمدرضا ] ریاحی: این‌ها کی هستند که پشت سر ما حرکت می‌کنند. از خودی هستند یا دشمن؟ جواب: خودی زرهی هستند. جواب: زرهی را بزنید.

1:30 [ محمد ابوشهاب ] شهاب به [ ابراهیم ] خلیلی: نیروی مهندسی می‌آید پیش شما. اطرافش را پاک کنید که بتواند کارش را بکند.

پست شنود: احمد [ نام پست شنود ]، دشمن به‌تمام شبکه‌های زیر امر گفت اگر آتش ایران زاید است و نمی‌توانید مقاومت کنید، با هم به‌عقب بکشید، به‌شرط این‌که دشمن، دنبال شما نیاید.

1:37  [ ابراهیم ] خلیلی به [ حسن ] باقری: مقداری مین داشت ولی تمام شد و دارند می‌آیند جلو.

1:38  صدای نامفهوم: تقاضای آمبولانس جهت مجروحین کنار جاده.

  [ حسن ] باقری به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: مهمات برای ما بفرستید که بیاورند جلو.

  [ محمد ابوشهاب ] شهاب به [ ابراهیم ] خلیلی: مهمات می‌آورند. یک نفر راهنما بگذارید که برادران را راهنمایی کند.

ریاحی در حال پیشروی است و خوب دارد پیش می‌رود.

1:39  [ محمد ابوشهاب ] شهاب به خلیلی: شما به سه‌راهی رسیدید؟ جواب: نزدیک به سه‌راهی هستیم. سریع بروید و با [ مهدی ] زین‌الدین دست بدهید.

 [ علی ] زاهدی به حسین [ خرازی ]: موقعیت [ محمد ] ابوشهاب چطور است؟ او خواستار کشیدن دپو شد.

1:42  احمد [ کاظمی ] هنوز به‌جاده نرسیده است.

1:42 فرمانده قائم به ‌تیپ یک، ضمن سفارش مراقبتی گفت که یکدیگر را مواظب باشید.

 حسین [ خرازی ] به مرتضی [ قربانی ]: احمد [ کاظمی ] در حال پیشروی است و به‌زودی به‌شما دست خواهد داد.

1:55  حسین [ خرازی ] به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: ساعت خود را نگاه کنید. وقت کم داریم.

1:55  [ حسن ] باقری به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: منور برای بچه‌ها بفرستید تا با شما دست بدهند.

حسین [ خرازی ] به مهدی [ نصر ]: منور را چرا نزدید؟ اقدام شد، اطلاع خواهیم داد.

1:57  صدا نامفهوم: منطقه را پاکسازی کنید و بروید جلو.

2:00  امام حسین(علیه‌السلام): افسر عراقی اظهار می‌دارد که 2 گردان، آماده شده‌اند برای پاتک.

صدا نامفهوم: وضعیت دشمن خوب نیست.

احمد [ کاظمی ]: بچه‌های ما شروع کرده‌اند.

2:05  حسین [ خرازی ] به مهدی [ زین‌الدین ]: پس زودتر منورها را بزنید تا به‌شما برسند.

[ محمدرضا ] ریاحی به [ ابراهیم ] خلیلی: یک کلت منور بزنید. جواب: شلیک شد.

2:10  [ حسن ] باقری: منور را شلیک کردیم. دست راست شما است. بیایید جلو.

2:15  [ محمد ابوشهاب ] شهاب: امام حسین(علیه‌السلام) و امام علی(علیه‌السلام) برای دست دادن مشکلاتی دارند چون تماس گرفتن مشکل است، نمی‌توانند با منور کلت، یکدیگر را پیدا کنند.

2:17  حسین [ خرازی ] به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: قرارگاه تیپ 60 محاصره است. هرکس آمد، دستگیر کنید.

2:20  به‌نقل از ارتش: هواپیمای دشمن را زده و در شیخ قیوم، سقوط کرده است.

  مرتضی [ قربانی ]: دشمن سمت چپ ابوغریب محاصره است.

  فرمانده قائم به‌تیپ 84: منطقه سقوط هواپیما بررسی شود.

  واحد به امام حسین(علیه‌السلام): یک انبار مهمات است، بزنم؟ جواب: مهمات را بزنید و منفجر کنید.

2:25  امام حسین(علیه‌السلام) به واحدها: مسأله مهم این است که با واحدهای همجوار، دست بدهیم و شما تلاش کنید که این کار انجام گیرد.

2:28  دو واحد امام‌حسین(علیه‌السلام): ریاحی انبار مهمات را بزن. ریاحی به‌سمت موقعیت [ محمد ابوشهاب ] شهاب رفت.

  صدا نامفهوم: [ حسن ] باقری، ریاحی را هدایت کن که به‌سمت جاده برود و موقعیت خود را گزارش کن. دشمن فرار کرده به ‌ده بگلیه.

2:35  حسین [ خرازی ] به مهدی [ نصر ]: موقعیت را بگویید. سمت چپ خوب است و بچه‌ها در ارتفاعات هستند.

حسین [ خرازی ] به مهدی [ نصر ]: اگر ارتفاعات را گرفته‌اید، استحکامات خود را درست کنید.

مهدی [ نصر ] به حسین [ خرازی ]: 2 واحد گم شده‌اند و خبری از آن‌ها نیست. جواب: پیک بفرستید تا واحدها پیدا شوند.

2:40  مرتضی [ قربانی ] به حسین [ خرازی ]: به احمد [ کاظمی ] و علی‌بن‌ابیطالب‌(علیه‌السلام) بگویید که با ما الحاق کنند.

مرتضی [ قربانی ] به حسین [ خرازی ]: [ محمد ابوشهاب ] شهاب و مهدی [ زین‌الدین ] کجا هستند؟ جواب: مهدی [ زین‌الدین ] با شما الحاق دارد.

2:40  حسین [ خرازی ] به مرتضی [ قربانی ]: جاده باید در دست ما باشد. جواب: در روز باید مشخص شود.

2:45  حسین [ خرازی ] به احمد [ کاظمی ]: با دست چپ خود، چه‌کار کردید؟ 10[ تیپ 10 زرهی ] و 17 [ تیپ 17 زرهی ]آماده‌اند برای صبح.

حسین [ خرازی ] به مهدی [ نصر ]: بگو یک منور بزنند تا بچه‌ها همدیگر را پیدا کنند.

2:58  پست شنود: دشمن از بالا دستور خواست که "ما در کنار جاده هستیم و محاصره شدیم چه کنیم؟ " جواب دادند: عقب‌نشینی کنید.

3:00  شنود [ قرارگاه ] کربلا در ساعت 2:50، برج دیده‌بانی شماره 6 دشمن گزارش داد که کلیه نیروهای عراقی در خط‌مقدم منطقه استحفاظی آن برج، عقب‌نشینی کرده‌اند.

در پی قطع ارتباط باسیم برج دیده‌بانی شماره 4 دشمن، دیده‌بانی شماره 3 اطلاع داد که وضع برج شماره 4 به‌علت آتش شدید کاتیوشا مساعد نیست.

3:05  حسین [ خرازی ] به احمد [ کاظمی ]: مرتضی [ قربانی ] هدف‌های خودش را گرفته؟ جواب: مرتضی را هنوز ندیده‌ایم.

حسین [ خرازی ] به احمد [ کاظمی ]: مرتضی [ قربانی ] هدف‌های خودش را گرفته و [ محمد ابوشهاب ] شهاب و مهدی [ زین‌الدین ] هم در حال الحاق هستند.

مهدی [ زین‌الدین ] به حسین [ خرازی ]: بچه‌های ما تا آن‌جا که باید بروند، رفته‌اند ولی هنوز [ محمد ابوشهاب ] شهاب نیامده است.

حسین [ خرازی ] به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: موقعیت خود را بگویید. جواب: برادران، هدف‌های خود را گرفته‌اند و یک تعداد دیگر مانده.

حسین [ خرازی ] به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: طرف مهدی [ زین‌الدین ] می‌گوید که هنوز از [ محمد ابوشهاب ] شهاب خبری نیامده است.

3:10  حسین [ خرازی ] به نبی [ رودکی ]: آماده و به‌گوش باشید.

فرمانده قائم: به هوانیروز و ‌پرسنل خود اعلام کنید هواپیما در حوالی قطاره سقوط کرده. منطقه را بررسی کنید تا در صورت امکان، خلبان آن را دستگیر کنید.

3:18  کلیه برادران به‌هدف‌های خود رسیده‌اند و تنها مشکل ما الحاق نکردن برادران است.

3:25  مرتضی [ قربانی ] به احمد [ کاظمی ]: غنیمتی این‌جا زیاد است، بیایید ببرید.

مرتضی [ قربانی ]: احتیاج به‌بلدوزر است.

قائم‌4: برابر گزارش برادران مقاومت دشمن شدید است و نیروهای خودی به‌پاکسازی مشغول هستند.

[ محمد ابوشهاب ] شهاب به مرتضی [ قربانی ]: یک سری افراد دشمن، جلوی پمپ گاز هستند.

پست شنود: در پاسگاه شرهانی، 500 نفر پیاده و 40 دستگاه تانک است.

قائم‌4: 5 عراقی تسلیم گردان 244 تانک شده‌اند.

3:55  پست شنود: 3 به 2 گفت در چه وضعی هستید؟ 2 گفت: وضعی نداریم چون از 3 طرف به ما تیراندازی می‌شود و معلوم نیست دشمن است یا خودی. 3 گفت: از دوربین‌های دید در شب استفاده کنید و دشمن را تشخیص دهید و گزارش کنید.

4:05  مرتضی [ قربانی ] به حسین [ خرازی ]: دستگاه را بفرستید. احمد تا کنون نرسیده و سرتاسر جاده، این‌قدر کامیون جمع شده که خیابان را چراغانی کرده‌اند.

4:05  حسین [ خرازی ] به مرتضی [ قربانی ]: گفته‌ام دستگاه را بفرستند و واحد هم می‌رسد.

مهدی [ زین‌الدین ] به حسین [ خرازی ]: برادران نزدیک یکدیگر هستند ولی با هم دست نداده‌اند و همدیگر را پیدا کرده‌اند.

4:08  شنود قائم‌4/2 به 3/1 گفت: این دو تانک خودی از پشت سر، ما را می‌زنند. 3/1 گفت: معلوم نیست این‌ها خودی هستند یا دشمن. مراقب باشید.

4:20  [ اسکندر ] بیرانوند به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: اگر کاری دارید، بگویید. [ محمد ابوشهاب ] شهاب: یک گروهان بفرستد دنبال جاده. [ اسکندر ] بیرانوند: یک گروهان از کجا بیاورم و پشت بیسیم صحیح نیست از این صحبت‌ها کنید. به‌امید خدا همه رفته و مشغولند و دیگر چیزی این‌جا نداریم.

  ماهر[ ماهرانی ] به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: مهدی [ نصر ] من را گم کرده. [ محمد ابوشهاب ] شهاب راهنمایی می‌کند که با او تماس بگیرید.

[ محمد ابوشهاب ] شهاب به ماهر: نیروها با کی الحاق می‌کنند؟

4:30 ماهر[ ماهرانی ]  به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: بگویید بروند روی آسفالت، نیروهای خودتان آن‌جا هستند.

4:35  [ محمد ابوشهاب ] شهاب به ماهر: ضربه فنی شدند. برادر حسن باقری آمد به‌وسیله نقشه توضیح داد و بحث بر سر الحاق برادران می‌باشد. دستور پیشروی 2 واحد از نیروهای تیپ امام سجاد را صادر کردند. 6 و کریم [ نصر ] هم برود در خط [ مرتضی ] قربانی مستقر می‌شود که در موقع لزوم بتوانند وارد عمل شوند. نیروهای نبی [ رودکی ] هم در خط اول نیروهای [ محمد ] ابوشهاب مستقر شود.

5:05  برادر [ حسن ] باقری به حسین [ خرازی ] گفتند که به کریم [ نصر ] بگویید یک گردان از تیپ ذوالفقار که تحت امر ایشان است، به‌منطقه عملیات برده شود که در صورت لزوم، خط را بپوشانند.

5:06  کلیه واحدها: کلیه نیروها الحاق حاصل کرده و به‌یکدیگر دست دادند.

پست شنود: 3 به رمضان گفت دشمن مرا زیر آتش کامل قرار داده و من می‌خواهم 100 متر عقب بروم. مواظب من باشید.

5:30  برادر [ حسن ] باقری راهنمایی و توضیح لازم را به‌مسؤول تطبیق آتش داده تا در موقع لزوم، هدف‌های تعیین شده را تأمین کند.

4:48  امام حسین‌(علیه‌السلام): یک گردان تیپ امام حسین، تعداد زیادی خودرو و تانک به غنیمت گرفته و حدود 100 اسیر نیز دارد.

یک گردان تیپ امام حسین، پس از پاکسازی به‌طرف خط در حرکت می‌باشد. دشمن وسایل را گذاشته و در حال فرار می‌باشد.

8:50  مرتضی [ قربانی ]: بچه‌ها آب، مهمات و کیسه گونی لازم دارند.

تیپ کربلا: 500 نفر اسیر تخلیه شده و هنوز تعدادی دیگر، اسیر در منطقه هستند.

 حسین [ خرازی ] به نبی [ رودکی ]: به برادران بگویید بدون هماهنگی، جایی نروند که پخش می‌شوند در منطقه.

9:00  شنود کربلا: یک بیسیم‌چی گزارش داد که افراد ما لباس‌های خود را کنده‌اند و در حال تسلیم شدن هستند و من بیسیم و ماشین را منفجر می‌کنم و خودم را تسلیم می‌کنم.

9:11  حسین [ خرازی ] به واحدها: دشمن تیپ 60 را در شرهانی مستقر کرده، مواظب باشید. جواب: مواظب هستیم.

9:12  مجید [ بقایی ]: افراد زیادی از دشمن در حال تسلیم شدن هستند.

9:12  هواپیمای دشمن، اطراف اورژانس را(عین‌خوش) بمباران کرد.

9:15  حسین [ خرازی ] به واحدها: هواپیما و هلی‌کوپترهای دشمن برای پشتیبانی حرکت کرده‌اند. سلاح‌های ضدهوایی را آماده کنید و آماده باشید.

9:20  هوانیروز: برای راهنمایی هلی‌کوپترها، تقاضای گلوله دودانگیز کرده است.

9:25  تیپ یک: تا کنون 500 اسیر را شمارش کردیم.

9:33  مرتضی [ قربانی ] به حسین [ خرازی ]: مرتضی [ قربانی ] و حسین [ خرازی ] درخواست هلی‌کوپتر کرده‌اند.

به هلی‌کوپترها بگویید که به‌جز منطقه احمد [ کاظمی ]، جای دیگر نروید.

9:40  حسین [ خرازی ] به [ محمد ابوشهاب ] شهاب: پشت پاسگاه شرهانی دشمن به‌هم ریخته و روی آن‌ها آتش اجرا کنید.

[ حسین خرازی ]: قرارگاه قائم سپاه

[ احمد کاظمی ]: قائم‌یک

[ مرتضی قربانی ]: قائم‌2

[ مهدی زین‌الدین ]: قائم‌3

[ محمد ابوشهاب ]: قائم‌4

[ نبی رودکی ]: قائم‌5

[ کریم نصر ]: قائم‌‌6

 

کلمات کلیدی :
حسن باقری،شهید حسن باقری،موسسه شهید حسن باقری،غلامحسین افشردی،قرارگاه فجر،پیاده

- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

پایگاه نشر آثار شهید حسن باقری
  • فیلم

    یک انتخاب سخت

  • عکس

    باید دشمن را شناخت

  • صوت

    عشق اینجاست

حسن باقری به دلیل این‌که در محورهای مختلف اطلاعات‌ عملیات داشت اطلاعات را جمع‌بندی خوبی کرده بود و ارائه داد. حسن باقری یک گزارش شسته، رفته و کامل و دقیق نسبت به خطوط خودی و دشمن ارائه ... ادامه مطلب ...
حسن باقری به صورت سریع وارد سپاه شد و رفت یک حرکتی کرد. حرکت تندی که همان‌جا مشخص شد که این برادر یک آدم پر‌جوش و خروش است و خیلی دنبال مسائل می‌رود. ادامه مطلب ...