5/دی/1361
پیـاده: 1ـ در سـاعت 19:20 روز 1/10/1361 در حــوالی مختـصات 83ـ22 نقـشه دهلران، در اثر برخورد نفرات گشتی دشمن بهتله منور خودی، 3 عدد از آنها منفجر شد که در نتیجه، نفرات دشمن متواری شدند.
2ـ در ساعت 18:00 روز 3/10/1361 حدود 15 نفر از افراد دشمن در شمال غرب بجلیه در مختصات 80ـ28 در حال گشتزنی و شناسایی موضع خودی مشاهده شدند.
3ـ در ساعت 21:00 روز 3/10/1361 افراد گشتی دشمن در شمال پاسگاه بوبیان در مختصات 92ـ 85 در حال گشتزنی بودند که بهوسیله آتشبارهای خودی روی آنها اجرای آتش شد و متواری شدند.
4ـ در ساعت 1:30 روز 4/10/1361، 5 دستگاه خودرو ایفا در حوالی کوشک در مختصات 33ـ17 مشغول پیاده کردن نفرات بودند.
زرهی: در شب 3/10/1361 صدای حرکات و جابهجایی دشمن از جنوب تپه 175 در منطقه شرهانی شنیده میشد.
توپخانه: 1ـ شهر آبادان در چندین نوبت، مورد اصابت گلولههای دشمن قرار گرفت و خساراتی بهبار آمد.
2ـ در طول دوره، مبادله آتش توپخانه در سراسر منطقه عملیات ادامه داشت که شدت آن در منطقه شرق کوتسواری، بیشتر بود.
مهندسی: 1ـ در ساعت 16:00، 19:30 و 21:00 تاریخ 3/10/1361 لودرهای دشمن در شمال پاسگاه سمیده در مختصات 685ـ446 و جنوبغرب پاسگاه شرهانی در مختصات 80ـ 26 فعال بودند.
2ـ دشمن سرتاسر خطوط تماس خود را در منطقه چیلات، مینگذاری کرده و جلوی آن را سیمخاردار کشیده است. ضمناً در نزدیکی معابر مینگذاری شده، سنگرهای کمین ایجاد کرده است.
3ـ در اکثر میادین مین عراقی، بشکههای حاوی مواد آتشزا وجود دارد که اغلب پرسنل با مواد شیمیایی اشتباه میکنند. این بشکهها معمولاً از یک مایع آتشزا نظیر بنزین، گازوییل و مقداری مواد دیگر مانند ژلاتین و لاستیک خرد شده(که فقط جهت مداومت آتش بهکار میرود) تشکیل شده است و این مواد را فوگاز میگویند. حجم این قبیل بشکهها از 200 تا220 لیتر متغیر است. این بشکهها بهمواد منفجره و چاشنی الکتریکی مجهز است زیرا انفجار این بشکهها باید تحتکنترل و در زمان لازم باشد. از این بشکهها علیه تجمع نفرات و ستونهای خودرویی استفاده میشود و معمولاً محل استقرار بشکهها لبه جلوی میدان مین و یا داخل اولین نوار میدان مین است.
حرکات: 1ـ در تاریخ 4/9/1361 یک نفربر عراقی که روی آن 2 موشک زمینبهزمین مستقر بود، از طرف خسـروی بهمنطقه خر ناصـرخان نزدیک شد(در مختصات 00ـ 45) و 2 موشک بهطرف نیروهای خودی پرتاپ کرد.
2ـ در تاریخ 30/10/1361 ساعت11:00 یک ستون خودرویی دشمن بهاستعداد 100 دستگاه خودرو از علیغربی بهطرف چیلات در حرکت مشاهده شد.
هوایی: در ساعتهای 10:00، 11:30 و 15:00 روز 5/10/1361 هواپیماهای دشمن روی منطقه عملیاتی محرم در حال پرواز مشاهده شدند که با آتش پدافندی خودی، متواری شدند.
زمینی: در اثر بارندگیهای چند روز اخیر که باعث طغیان آب در بعضی از مناطق شده، جریان آب احتمالاً مینهای کاشته شده توسط دشمن را جابهجا یا زیر خاک کرده است. لذا حرکات بدون شناسایی در خارج از جاده احتمالاً با خطراتی توأم خواهد بود.
شایستگی زرهی: وزارت دفاع عراق، طی اعلامیهای که در تاریخ 1/10/1361 صادر کرد، از کلیه پرسنل ارتش عراق خواست که در مقابل حمله قریبالوقوع ارتش ایران که در منطقه عماره انجام خواهد شد، آمادگی و هوشیاری کامل داشته باشند و بدانند که اگر این حمله را دفع کنند، ارتش ایران دیگر قادر بهادامه حمله گسترده نبوده و در صورت تمایل بهادامه جنگ فقط میتواند بهحملات کوچک و پراکنده بپردازد.
برج مراقبت عماره در تاریخ 2/10/1361 بهکلیه برجهای تابعه خود دستور آمادهباش درجه یک صادر کرد.
متفرقه: 1ـ سران حزب بعث عراق بهمنظور قانونی جلوه دادن جنگ و سرپوش گذاشتن روی جنایات خود و نداشتن پاسخ صحیح برای خانوادههایی که حتی جسد همسران یا فرزندان آنها تحویل نشده، با بهرهگیری از عوامل خود و متواریان ایرانی، هر هفته در مرکز یکی از شهرهای عراق، عدهای از اینگونه افراد را با پلیس محلی آن شهر، درگیر میکند و هنگام دستگیری در انظار مردم با بلندگو اعلام میکنند که اینها از خرابکاران هستند که توسط جمهوری اسلامی ایران بهمنظور خرابکاری وارد شهرهای کشور شدهاند ولی پس از خاتمه، آنها را آزاد ساخته تا در شهرهای دیگر، همین برنامه را اجرا کنند.
2ـ حزب بعث عراق بهخاطر تأمین نیروهای انسانی در جبههها تعداد بیشماری مصری و سودانی را با پرداخت حقوق گزاف استخدام کرده و آنان را روانه جبههها میکند ولی پس از شروع حمله، این مزدوران که بیشتر تدارکات پشت جبههها را انجام میدهند، فرار کرده و بهداخل شهرهای عراق میروند.
پیوست الف گزارش شماره 143 تاریخ 5/10/1361
دنباله تحلیل ژنرال آمریکایی از جنگ ایران و عراق:
فیلمهای خوبی از صحنههای نبرد، بیانگر این امر است که ایرانیها بهطور کلی در بهرهبرداری از زمین و مانور، بهتر عمل کرده و از تپه ماهورها، هم در مواضع پدافندی و هم در یافتن زمین مناسب برای مانور نیروهای زرهی، بهترین استفاده را نمودهاند. عراقیها بندرت و در مواقعی هم بسیار دیر، دست بهمانور زدهاند و آن هنگامی بوده که برتری زمین را از دست داده و نیروهایشان در گل ماندهاند و یا اینکه بهصورت گروهان و گردان بهمحاصره درآمده و مجبور بهتسلیم شدند.
غیرممکن است که بتوان گفت تا چه حد از دست دادن روحیه، بهتسلیم نیروهای عراقی یا ترک خودروهایشان کمک کرد اما روشن است که عراق، حداقل 320 تانک و خودرو زرهی از دست داده و ایرانیها نیز 350 دستگاه دیگر را بهغنیمت گرفتهاند. ناظران غربی تخمین میزنند که عراق متحمل000/10 مجروح و 000/15 اسیر شده باشد. فشاری که این نبرد بر توانایی نظامی عراق وارد کرده، از این حقیقت است که حتی قبل از این نبرد، عراق کارگران خارجی و کودکان را نیز بهجبهه فرستاده بود. این افراد شامل کشاورزان و روستاییان مصری نیز میشود که قول معافیت از نبرد به آنها داده شده بود.
وی سپس ضمن ناتوانی خود در تحلیل صحیح از جنگ، بهدرسهایی که از جنگ میتوان گفت، اشاره میکند و مینویسد: سعی در فرا گرفتن درسهای زودهنگام و ناپخته از این جنگ، خطراتی در پی دارد که بهعینه در جنگ اکتبر 1973 اعراب و اسراییل و همچنین مناقشات قبلی آنان مشاهده شد زیرا این جنگها آنچنان پیچیدهاند که بایستی مانند کوری که فیلمی را بررسی میکند(با در نظر گرفتن مشکلات و دستیابی بهتصور صحیحی از حیوان مورد مداقه و بررسی قرار گیرد). بههر صورت در مواردی، اتفاق نظر وجود دارد و حداقل میتوان گفت افراد کور، همه یکسان میبینند. تا کنون از موضوعی به این مهمی، درسهای زیر در مورد تاکتیک، آموزش و تکنولوژی گرفته شده است. برخی از درسهای کلیدی تاکتیک جنگ از شکست استراتژیک ناشی میشود:
زرهی عراق پیوسته در تمرکز نیروهای زرهی خود در مراحل آغاز جنگ با شکست روبهرو شده و برتری زمان و فضا را از دست داد. نیروهای زرهی عراق که بهصورت گردانهای تقویت شده تقسیم شده بودند، در مرحله پیشروی بهسوی اهواز، دزفول و سوسنگرد نتوانستند متمرکز کنند و بدون توجه بهتأکید اخیر شوروی بهشهامت در حمله، واحدهای زرهی عراق از تاکتیکهای سخت روسی در زمان جنگ جهانی دوم پیروی کرده و بهصورت مداوم(بعد از اولین موفقیت تاکتیکی) متوقف میشوند. عراق با فرستادن نیروی زرهی جهت حمله بهمواضع قابل دفاع(بدون پشتیبانی نیروی پیاده) این اشتباه تاکتیکی را پیچیدهتر کرد. نتیجۀ باور نکردنی این بود که نه برتری عراق در نیروی زرهی و نه توپخانه، هیچکدام مورد بهرهبرداری قرار نگرفت و هر بار که نیروی زرهی با نیروی پیاده مستقر در مواضع ساخته شده و یا سدهای خاکی روبهرو شد، تلفات سنگینی متحمل میشود.
این جنگ همچنین برتری مواضع دفاعی در مقابل نیروی مهاجم را که فاقد آموزش مناسب، انگیزه و قابلیت مانور باشند، بهاثبات رساند.
طرفین، تمایل نشان دادهاند که تانکهای خود را برای کاهش ضربهپذیری(بهجای پرداختن بهمانور) در مواضع دفاعی قرار دهند. تانکهای عراقی بسیار آهسته بهسوی آبادان پیشروی میکنند تا بدینوسیله پوششی برای بلدوزرهای ساخت ژاپن و دیگر وسایل حفاری که مشغول حفر مواضع برای آنها بودند، ایجاد کنند. بر اساس نمایش فیلمهای خبری در مورد این پیشروی، در آغاز نبرد نیروهای زرهی عراق(نیم کیلومتر در یک زمان معین) به این صورت پیشروی میکنند و آن هنگامی است که توپخانه عراقیها مواضع احتمالی ایران را زیر آتش قرار داده است. طبق یک گزارش رسیده، این امر باعث شد که عراقیها طوری در این حفرهها قرار گیرند که نتوانند از آنها بیرون بیایند و در نتیجه، نیروهای پیاده ایران توانستند آنها را دور بزنند. گزارشات رسیده از سوی ایران نشان میدهد که این مسأله در مورد تانکهای عراقی که ایران در نبرد آبادان و نزدیک دزفول بهغنیمت گرفته نیز صادق است.
نیروهای ایران در نبردهای مختلف توانستند واحدهای تانک عراق را محاصره کنند و آنها را منهدم کرده یا یکجا بهغنیمت بگیرند. رها کردن خودروهای زرهی سالم از خصوصیات ارتشهایی است که دارای آموزش و فرماندهی ضعیف هستند زیرا زرهپوش نباید بهقدری در خاک فرو رود که دیگر نتواند مانور کرده یا عقب بنشیند.
عدم هماهنگی نیروهای مسلح: اکثر ناظران بر این عقیدهاند که هر دو طرف درگیر، ضعف مداومی در بهکارگیری مؤثر نیروهای مسلح نشان دادهاند. تا اینکه ایران بعد از فرار بنیصدر، نیروهای خود را متحد ساخت. عراق در اوایل جنگ، تانکهای خود را با کمترین پشتیبانی نیروی پیاده بهصحنه فرستاد و بدون معطلی نظارهگر شکار نیروی زرهی خود توسط نیروهای پیاده ایران شد.
پیاده: فقط بعد از تشکیل واحدهای داوطلب توسط اعضای برجسته حزب بعث بهجای افسران حرفهای بود که نیروهای پیاده عراق شروع بهتسلیم شدن کردند و بدون شکست عمدهای، سقوط نمودند. این واحدها که معمولاً دارای دو یا سه عنوان بودند، قدرت کم و آموزش بسیار محدود داشتند. این افراد باعث اکثر نفوذهای ایران از اوایل سال 1981 بوده و منبع بسیاری از زندانیان جنگی را برای ایران تشکیل دادهاند.
این ژنرال صهیونیست، ضمن ابراز وحشت از اینکه در آینده همین بلا بر سر نیروهای آمریکا نیز بیاید، میافزاید: این امر، کاربرد مهمی برای غرب دارد زیرا نیروی واکنش سریع ممکن است با مقاومتهای مشابهای در مناطق درگیری و یا نواحی سخت روبهرو شود و هر دو طرف نشان دادهاند زمانی که نیروهایشان با محل آشنایی پیدا کنند، توان رزمی آنها در استفاده از موقعیت باعث خواهد شد که از لحاظ کاربرد سلاح و آموزشهای تاکتیکی، ساخته و پرداخته شوند. هر کوششی در جهت درگیر ساختن نیروهای آمریکا(بدون درنظر گرفتن خصوصیات رزمیـ دفاعی نیروهای بومی که اکثر آنها احتمالاً نیروهای آمریکا را آزادیبخش نخواهند پنداشت و بهمقابله با آنها برخواهند خاست) ممکن است بهیک فاجعه نظامی منجر شود.
اهمیت استقلال و قوه ابتکار: از فرماندهی و تاکتیکهای پیاده نظام عراق میتوان درسهای خوبی فرا گرفت زیرا در آغاز جنگ، آنچنان درجهداران و افسران جزء را تحتکنترل داشت که بدون دستور حتی حرکت نمیکردند و بهجای بهکار انداختن قوه ابتکار، منتظر دستور بودند. خصوصاً آنها مایل نبودند بدون دستور، پیشروی کنند و وقتی دستور پیشروی داشتند، تمایل بهمانور در مواضع نشان نمیدادند. این امر در هفتههای اول جنگ در خرمشهر و آبادان، تلفات سنگینی برای عراق در پی داشت. برای عراقیها آشکار شد که قوه ابتکار در سطح درجهداران باید آغاز گردد و کوچکترین واحدها در مناطق نبرد باید استقلال قابلملاحظهای داشته باشند.
آموزش نبرد در اطراف و مناطق شهری خط تماس: جنگ ایران و عراق همچنین نشاندهنده نیاز بهآموزش ویژه برای نبرد در اطراف و مناطق شهری خط تماس و همچنین تاکتیکهای ویژه جهت مقابله با مشکلات این نواحی میباشد. عراق فقط توانست با کُند کردن عملیات تهاجمی و پس از سه هفته شهر [ خرمشهر ] را بهتصرف درآورد. این در حالی بود که بهواحدهایی از نیروی ویژه واحدهای هوابرد و گارد ریاست جمهوری، آموزشهای ویژهای داده شد. با این حال، این عمل بیش از 15 روز طول کشید و بهقیمت بیش از 5000 کشته برای عراق بهانجام رسید. آموزش نیروهای واکنش سریع جهت چنین نبردهایی ضروری است، در حالی که آمریکا نیز بایستی حتیالامکان از درگیری در این نوع جنگهای خیابانی که مانع پیشروی حتی آزمودهترین نیروهای آمریکا در عبور قدمبهقدم از درون شهر میگردد، پرهیز کند. آمریکا حتی اگر زمان و نیروی لازم و کافی جهت پیروزی در چنین نبردهایی را در اختیار داشته باشد، معهذا توانایی قبول نتایج سیاسی و تلفات حاصله را بهمیزان عراق ندارد.
پشتیبانی هوانیروز: طرفین، توانایی خویش را در استفاده موفقیتآمیز از هلیکوپتر در مقابل قایقهای توپدار، نفربرها و تدارکات اضطراری حملونقل در مکانهای دور افتاده، نشان دادهاند. بهنظر میرسد که همگان بر این نکته اتفاقنظر دارند که هلیکوپتر، وسیلهای با قابلیت بقای زیاد است که نقش مؤثری را در زمان فقدان طرح مناسب و مانور پشتیبانی در مواقع اضطراری ایفا میکند. هلیکوپترهای ایرانی، قابلیت بقا و تاکتیک بسیار خود را در محدود کردن پیشروی عراقیها در اطراف مهران و همچنین در تدارکات نیروها در آبادان در خلال محاصره آن شهر نشان دادند. ایران از آغاز تهاجم ماه مارس 1982 خویش بهطور روز افزون، هلیکوپتر را جایگزین هواپیماهای جنگنده در پشتیبانی هوایی جنگ نزدیک کرده است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد