اول آوریل 1982 / پنجشنبه 12 فروردين 1361
صبح [ غلامعلی ] رشيد رفته بود سپاه شوش كه چند تا بخشنامه بنويسد. بعد هم [ غلامعلی ] رشيد با مهندسي صحبت كرد. حدود ظهر بود كه حركت كرديم برويم عينخوش را ببينيم. در بين راه عزيز [ محمدعلی ] جعفري را ديديم كه با او نيز راجع بهكارها صحبت شد و رفت كه با [ مجید ] بقايي مذاكره كند.
ظهر رفتيم پيش حسين [ خرازی ]. البته قبل از آن [ تپه ] 202 را ديديم كه مقر اصلي فرماندهي تيپ 60 [ عراق ] بوده است. بعد رفتيم عينخوش و همه منطقه را ديديم. پدافند خوبي برقرار كرده بودند ولي از وسط زياد شكم داده و حدود هفت كيلومتر از پل دور شده بودند. عصر هم رفتيم جاده ابوغريب را ديديم. واقعاً جاده عميقي بود كه وسط راهش يك تشكيلات بزرگ شركت نفت وجود داشت و البته خرابش كرده بودند. شب برگشتيم شوش كه با [ محمدعلی ] جعفري و [ مجید ] بقايي جلسه داشته باشيم. البته [ غلامعلی ] رشيد جلسه را برگزار كرد. من خوابم گرفت.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد