چهارشنبه 25 فروردين 1361
ديشب نخوابيدم. صبح ساعت ده بود كه رفتم دارخوين. قدري با علي [ شمخانی ] صحبت كردم و مقداري بحث راجع بهوضعيت دشمن شد. چهار موضوع را ميخواستم بررسي كنم:
1ـ نيروي موجود دشمن.
2ـ موقعيت حزب بعث و رژيم بغداد.
3ـ عقبنشيني چزابه.
4ـ موقعيت عراق در جبهههاي اهواز، كرخهنور، خرمشهر و غرب كارون.
بعد از ناهار با بچهها صحبت كرديم. عصر هم جلسه گذاشتيم كه [ حسین حسنی ] سعدي آمده بود و [ بهروز ] سليمانجاه ديگر نيامد. من راجع بهموقعيت كنوني صحبت كردم و بعد قرارگاهها پيشرفت كار خودشان را ارائه دادند. برادر محسن [ رضایی ] و رحيم [ صفوی ] هم بهجلسه آمدند. رحيم [ صفوی ] راجع بهزمان باقيمانده صحبت كرد. برادر محسن [ رضایی ] نيز گفت برخلاف عمليات گذشته، ما عقب افتادن كارها را قبول نميكنيم، پس از عقب انداختن كارها در عمليات قبلي همه توبه كردند و خداوند هم توبه ما را پذيرفت و آن حمله پيروز شد ولي باز هم سه تيپ زرهي دشمن فرار كرد. شب در گلف جلسه بود كه تا نيمههاي شب ادامه يافت. اول بهداري، بعد مهندسي و تداركات مسایل خود را گفتند و بعد هم قرارگاهها گزارش دادند.
[ در حاشيه سالشمار آمده است: ] برآورد اطلاعاتي. علت اينكه دشمن بين سيدعبود تا مارد بهكنار كارون نيامده است. چرا سدبند غرب كارون را احداث كرده و مينگذاري كرده. مسأله خندق. ساعت چهار بعد از جلسه قرارگاه نصر.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد