سه شنبه :
28 -
ارديبهشت -
1361
سهشنبه 28 ارديبهشت 1361
از صبح رفتم مقر تيپ دزفول كه در حدود نورد اهواز گرفته بودند. اول با فرماندهان گردانها راجع بهمشكلاتشان صحبت كرديم. من هم واقعيتهاي موجود و كمبودها را گفتم. بيشتر مشكلات، خستگي نيروها ميباشد. بعد بين نماز ظهر و عصر براي نيروها صحبت كردم. مراحل حمله بيتالمقدس را گفتم و اينكه مشكلات تأثير زيادي روي ما نگذارد و نامه آن دختر دوازده ساله را خواندم. لطف خداوند تأثير كرد. آخرش شعار دادند جنگ جنگ تا پيروزي و ما اهل كوفه نيستيم. از ساعت دو رفتيم قرارگاه كربلا. راجع بهادامه عمليات بحث بود كه تا صبح فردا ادامه داشت.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد