يكشنبه 16 خرداد 1361
از صبح زود رفتم قرارگاه نصر. مهدي باكري آمد، راجع بهتيپ عاشورا صحبت كرديم. بعد مسؤول زرهي آمد كه با هم رفتيم و مقر زرهي لشكر نصر را ديديم. در بازگشت قدري هم عكس گرفتيم. حدود ساعت يازده رفتيم قرارگاه لشكر 21 كه محل يكي از قرارگاههاي تيپهاي عراقي بوده و واگنها را آورده بودند و اتاق درست كرده بودند. جايش خوب بود. قرار شد كه ما براي خودمان سنگر درست كنيم. سرهنگ [ حسین حسنی ] سعدي هيچ اظهار گلايه نكرد و گزارش كار داد. واقعاً شخص باظرفيتي است. بعد برگشتيم قرارگاه نصر. ساعت پنج بهقرارگاه فتح رفتم. سر راه [ جعفر ] اسدي و [ اصغر ] كاظمي را ديدم. قدري صحبت كرديم. بعد بهقرارگاه فجر رفتم و با [ مجید ] بقايي صحبت كردم. لشكر 77 در حال آمدن است. براي نماز مغرب به اهواز رسيدم و بعد رفتم ماشين لباسشويي را گرفتم. ديگر نرفتم كربلا و ماندم اهواز.
[ در حاشيه سالشمار آمده است: ] پيام آقاي [ آیتالله سیدعلی ] خامنهاي براي شركت ايران در جنگ عليه اسرایيل.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد