شنبه :
29 -
خرداد -
1361
شنبه 29 خرداد 1361
از صبح تصميم گرفتيم برويم مشهد. [ علی ] مينو از ستاد مركزي ماشين آورد. برادر بهياري كه فاميل امير اقدامي بود، آمده بود خانه. قدري صحبت كرد كه من بهطور روشن برايش قضيه را مطرح كردم. بعد رفتيم فرودگاه. محمد [ داعیپور ] شناسنامه نداشت. بهاولين پرواز نرسيديم. رفتيم ناهار خورديم و برگشتيم. از پرواز دوم جا مانديم. پرواز سوم هم سه ساعت تأخير داشت. بالاخره ساعت بيستويك و سي دقيقه به مشهد رسيديم. شب رفتيم منزل برادر [ حمزه ] حميدينيا.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد