يكشنبه 13 تير 1361
صبح قرار بود بهخط مقدم برويم كه نشد. بعد از آن با برادر [ محمدعلی ] جعفري و [ حسن ] دانايي رفتيم با سرهنگ [ حسین حسنی ] سعدي و [ علیمحمد ] سالاركيا راجع بهطرح صحبت كرديم و طرح تصويب شد. ساعت ده صبح رفتيم جلسه فرماندهان گردانهاي تيپ امام رضا. كارها در مورد طرح خيلي ضعيف است. تندي بهخرج داديم. گفتيم برويد شناسايي كنيد ولو اگر همه شهيد شويد. گفتند چه كسي مسؤوليت بهعهده ميگيرد. من گفتم كه بهعهده ميگيرم.
ظهر برادر [ غلامعلی ] رشيد آمده بود قرارگاه نصر. طرح را برايش توضيح داديم و مشورتهايي انجام شد. بعد رفتيم قرارگاه فتح. برادر [ مصطفی ] رداني [ پور ] را ديديم و مسایل تيپ نجف [ اشرف ] را مطرح كرديم. قرار شد برادر [ مصطفی ] ربيعي در كنار دست [ احمد ] كاظمي قرار گيرد. شب برادر [ غلامعلی ] رشيد و خانمش و [ محمدعلی ] جعفري و [ مصطفی ] رداني [ پور ] و محمدحسين [ باقری ] و هادي [ افشردی ] و [ مجتبی ] مؤمنيان آمدند منزل.
[ در حاشيه سالشمار آمده است: ] روزه نگرفتم. با كار محمدحسين [ باقری ] موافقت شد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد