پنجشنبه :
11 -
شهریور -
1361
پنجشنبه 11 شهريور 1361
از صبح منزل بودم. برادر [ غدیرعلی ] قاسمي قدري خريد كرد. مريض بودم در خانه. ساعت نوزده رفتيم تلمبههاي آب دغاغله را نگاه كردم. شب خانه بودم. عصر [ غلامعلی ] رشيد آمد و تصميمات جديد را گفت. شب هم [ مهدی ] باكري آمد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد