يكشنبه 28 آذر 1361
بسمهتعالي. صبح بهلطف خداوند متعال رفتيم خدمت امام امت شرفياب شديم. از لحاظ روحي وضع مجلس بسيار بالا بود. مسؤولين بسيج پايگاهها آمده بودند و تا آمدن امام مرتباً شعار ميدادند و مرثيه و سرود ميخواندند. امام هم سخنان مبسوطي نمودند و اول صحبت، بهمحض اينكه گفتند من از شما تشكر ميكنم، همه گريه كردند. در طول صحبت، امام خيلي سخنان بامزاح گفتند و بسيار راضي بهنظر ميآمدند. حالشان هم خوب بود. از ظهر بهنهاجا رفتيم و ضمن توجيه در نهاجا از نقاط مختلف در حد ممكن ديدن كرديم. برادر محسن [ رضایی ]، [ علی ] شمخاني، رحيم [ صفوی ]، [ غلامعلی ] رشيد، حسن [ داناییفر ]، [ محمدحسن ] خداوردي و [ سیدمحمد ] عليزاده بودند. از انبارها و تحقيقات فني و بخش الكترونيك موشكها بازديد كرديم.
شب هم جلسهاي گرفته شد كه ابتدا سرهنگ [ محمدحسین ] معينپور جريانات گذشته انتصاب خودش را گفت و مسایل موجود بين خودش و مذهبون را. چيز زيادي كه مطرح ميكرد اينكه ستاد نهاجا بايد خودش مثل ساعت كار كند. شب برگشتيم قرارگاه و يك بررسي كلي شد كه هوايي چه مسایلي را دنبال كند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد