در مورد جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
پس از گذشت بیش از هشت ماه از جنگ، سیر جنگ و واکنش عراق و کشورهای منطقه، اوضاع چنین بهنظر میرسد. قابل تذکر است که این تفکرات مربوط بهبعد از ماههای چهارم جنگ است که بهرشته تحریر در نیامده بود:
با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 منافع آمریکا و ایادی او در ایران تقریباً از بین رفت. آمریکا که بهدنبال جای پایی در ایران بود، میدید که انقلاب اسلامی در ابعاد گوناگون در حال گسترش است و از لحاظ معنوی و روحی توان قابلملاحظهای را به نهضتهای آزادیبخش بهخصوص در منطقه القاء کرده است. از جمله میتوان تعطیلی سفارت اسراییل و واگذاری محل آن را به سفارت فلسطین ذکر کرد که تأثیر زیادی در کشورهای عربی خاورمیانه داشت. در روزهای نخستین نیز، بهدلیل اینکه افکار عمومی جهان اخبار انقلاب ایران را دنبال میکرد، خبرگزاریها از این لحاظ احساس خطر جدی نمیکردند و محدودیت و سانسور چندانی قائل نمیشدند. از جمله قطع ارتباط با آفریقای جنوبی و برخورد سرد با آمریکا و شوروی و انگلیس و فرانسه نیز پس از انقلاب مؤثر بود.
آمریکا سعی زیادی داشت تا این ایراد را که نتوانسته بود مانع پیروزی فیزیکی انقلاب اسلامی ایران شود، پر کند و برای مشغول کردن انقلاب در داخل چند راه را پیش گرفت. اول اینکه کوشش کرد تا بتواند افرادی را در سیستم حکومتی نفوذ دهد و حداقل افراد خنثی را سر کار بیاورد تا در آینده بتواند مجدداً به کشور مسلط شود. دوم حجم بسیار زیاد اسلحه و تجهیزات در ایران که بهعنوان سدی مقاوم و مطمئن برای آمریکا در مقابل شوروی نسبت بهمنطقه خلیج [فارس] ذخیره کرده بود، پس از انقلاب تهدیدی برای یاران آمریکا بهشمار میرفت. سوم برای به نابسامانی کشاندن اوضاع حکومت تلاش شد که ایران متحد انقلابی را به دسته دسته و گروه گروه تقسیم کنند و با نفوذ در طوایف و دستهجات، در نقاط مستعد تشنج بیافرینند و حکومت مرکزی و انقلاب، در عوض صدور انقلاب، در فکر ساکت و آرام کردن اوضاع باشد.
اینجاست که میبینیم افرادی در اوایل انقلاب تزشان این میشود که ما قصد صدور انقلاب نداریم و باید وضع اقتصاد کشور و مردم را درست کرد و رفاه را برقرار نمود.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد