12/9/1360
1ـ تعیین فرماندهی یک تیپ.
2ـ تهیه طرح حمله.
3ـ برآورد نیرو.
4ـ تجهیز و آموزش نیرو.
5ـ شناسایی فرماندهان گردان و گروهان.
بعد از تعیین فرماندهی، تیپ برود در بستان مستقر شود.
بهاحتمال قوی یک محور حمله از پل تیل باشد که نهر سابله نیز سرپل دارد و بهراحتی میتوان از نهر عبور کرد.
12/9/1360
جلسه شنبه در قرارگاه تاکتیکی لشکر 92
ابتدا فرمانده نزاجا مطرح کردند که بهدنبال تشکیل جلسه در سپاه، امشب دستورات عملی این عملیات باید صادر شود. در این طرح، یک جبههاش تغییر پیدا نمیکند و آن لشکر 16 است.
دستور جلسه:
1ـ خواندن آیاتی از قرآن.
2ـ شروع جلسه با صحبت کلی خودم و اشاره به: 1ـ تصمیم بهحمله در این محور با توجـه بهموانع طبیعی و بعد از دسـتور. 2ـ هدفهـای طرح. 3ـ درصد موفقیت. 4ـ مرحله بعدی عملیات.
3ـ شرح محورها: 1ـ [محمدعلی] جعفری. 2ـ مرتضی قربانی. 3ـ اللهاکبر.
شهدای غرب سوسنگرد و غرب اللهاکبر:
از سپاه و بسیج کلاً 630 نفر.
115 نفر ارتشی، محور بالا.
290 نفر سپاه، بسیج و نامنظم.
زخمی: 1873 نفر و اکثراً سطحی.
12/9/1360
جلسه روز پنجشنبه (برادران [محسن] رضایی، [سید] سعید [سید] مرتاض، [مرتضی] مرتضایی، رحیم [صفوی]، [جعفر] اسدی، خودم)
1ـ در مورد سازماندهی و نظم و انسجام این کار (برادر [محسن] رضایی).
2ـ نظر برادر [مرتضی] مرتضایی در مورد متوقف کردن عملیات و پرداختن بهمحورهای دیگر که از لحاظ سیاسی اهمیت بیشتری دارد.
برادر رحیم [صفوی]: ماندن ما در اینجا بسیار خطرناک است و اشاره کرد بهمحوطه باز سه کیلومتری پای پل و دور زدن دشمن از آنجا به ما. ماندن ما آسیبپذیری زیادی دارد، معطل کردن نیروهای ما.
برادر [محسن] رضایی: البته چه ما باید بکنیم یا نکنیم، باید سریعاً بهفکر پدافند بیفتیم.
مسؤول سازماندهی نیروها برادر [جعفر] اسدی گردید.
1ـ تأمین معابر و مناطق خط.
2ـ جلوگیری از پاتک دشمن در چند روز آینده.
عوامل مؤثر در عملیات اخیر (بهپیروزی نرسیدن کامل عملیات در پایین)
1ـ پایین بودن کیفیت نیروها و سازمان نیروها.
2ـ تعجیل در زمان حمله (توجیه نشدن فرماندهان گردانها و گروهانها با منطقه و ...).
3ـ تقویت نیروی دشمن بهدلیل شدت یافتن شناساییها و اسیر دادن.
4ـ هماهنگ نبودن حرکت نیروی زرهی با پیاده ما.
5ـ بهپیروزی نرسیدن کامل در پایین (سابلهـ نیسان) بهعلت تک جبههای بهمواضع مستحکم دشمن (خاکریز دشمن در عرض 15 کیلومتر (بین سابلهـ نیسان) در چند رده تماماً شکسته شد که در این رابطه، تیپ 25 مکانیزه لشکر 6 که از دهلاویه تا دغاغله گسترش داشت، کاملاً منهدم شد).
6ـ بهعلت وجود مانع طبیعی هور در عقب نیروی دشمن، محاصره کامل نیروی دشمن امکانپذیر نبود و دشمن توانست فرار کند.
7ـ نداشتن نیروی احتیاط در حد یک تیپ پیاده که پس از توقف در عملیات در محور پایین (سابلهـ نیسان) بایستی وارد عملیات کنیم.
8ـ مقاومت دشمن و آمادهباش کامل و ساعت دقیق حمله با یک ساعت تأخیر.
9ـ موانع طبیعی زیاد (اضافه بر موانع مینکاری) باعث کندی در تسریع تهاجم شد.
10ـ سازماندهی و سازمان رزمی نیروهای حمله کننده: 90 درصد از جوانان پرشوری بودند که در تیپها جا گرفتند که 15 روزه تأسیس شده بود و بعد از چند ساعت درگیری، خسته میشدند و سازمان رزمی از هم میپاشید.
علت تلفات در حد 650 شهید
1ـ همانطور که گفته شد، وقتی کیفیت نیرو پایین بود، از سطح آموزش پایین برخوردار و از اصول رزم انفرادی بیبهره است. در نتیجه در مقابل باران گلوله توپ، خمپاره و ... تلفات زیاد میدهد.
2ـ نیروی اضافی یکی دیگر از مسایل تلفات است. شاید چندین صحنه داشتیم که شهدایی در حد ده تا پانزده نفر فقط بهدلیل تجمع و ازدحام در پشت خاکریزهای عقب که خبری از درگیری نبود، بهشهادت رسیدهاند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد