10/1/1361
جلسه بررسی حمله فتحالمبین
1ـ تیپ امام حسین (ع). 2ـ تیپ ثارالله.
1ـ تیپ ثارالله بیشتر مشکل وابستگی تدارکاتش بهتدارکات تیپ امام حسین (ع) را مطرح کرد و اینکه سه روز قبل از عملیات مستقل شده بود.
2ـ اطلاعاتعملیات برآورد درستی از نیروی دشمن نداشت. مثلاً در کمرسرخ گفته بود یک گروهان است که فقط 700 نفر اسیر گرفته شد.
3ـ فرماندهی نیرویی که به تیپ زرهی واگذار شده بود، با ارتش بود. تدارکرسانی را نیز به ارتش واگذار کرده بودند. باز کردن معبر میدان مین نیز به ارتش واگذار شده بود. زدن خاکریز نیز به ارتش واگذار شده بود.
4ـ قرار بود واحدهای پیاده در کنار امامزاده خاکریز بزنند و پدافند کنند ولی وقتی تانکها جلو رفتند، پیادهها نیز بهدنبال تانکها رفتند و در دشت پخش شده بودند. با اجرای آتش کاتیوشا که در پشت نیروها اجرا شد، همه تانکها و نفربرها شروع به عقبنشینی کردند و سازمان زرهی و سوار زرهی از هم پاشید و پیادهها از طرف 202 نیز در دشت پخش شده بودند.
5ـ ضعف توجیه فرماندهی گردانهایی که با ارتش ادغام شده بودند نسبت بهطرح عملیات.
فرمانده تیپ 27 رسولالله (ص): مسایلی را در رابطه با تیپ ذوالفقار و تیپ 37 مطرح کرد که با سرهنگ [علی صیاد] شیرازی باید مطرح شود و اگر قبول کرد، جلسهای با برادر [احمد] متوسلیان گرفته شود.
قرارگاه فجرـ تیپ 33 المهدی: بیشتر از نابسامانیها برای ادغام و فرماندهی با تیپ 3 لشکر 77 صحبت کرد و اینکه [مهدی] فرمنش زیاد اجازه کار به [علی] فضلی نداده است و مخابرات هم بیشتر در اختیار ارتش بوده است.
برادر [مجید] بقایی: از روز اول به قرارگاه ظلم شد. چهار گردان نیروی عمل کننده به قرارگاه واگذار نشده و فشار به همه برادران عمل کننده زیاد بود. از نظر من حداقل چهار روز وقت لازم بود. نیروهایی که داده شد، بههیچوجه تجهیز و آماده و توجیه نبودند. بهنظر من پس از دیدن منطقه، عمل در این جبهه باید حساب شده باشد و اصلاً از آغاز هم با توجه به کمبود نیرو موافق با این عملیات نبودم. از نظر نامهنگاری و ارتباط قرارگاه فجر با قرارگاه مرکزی خوب نبود و عمدتاً کارها شفاهی انجام میشد.
در این عملیات از کلت منور و قطبنما استفاده کردیم.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد