دوشنبه 18 خرداد 1360
صبح جلسه هماهنگي اطلاعات بود كه فقط حميديه و خرمشهر نيامده بودند. شوش هم يك نفر را فرستاده بود. قرار شد كه حميد [ معینیان ] برود به آبادان كه بعدازظهر رفت. يكي دو تا پناهنده از شوش و سوسنگرد هم آمده بودند. بهنظر ميرسد عراق غرب سوسنگرد را به تيپ 26 لشكر 5 واگذار كرده باشد.
ديروز تلويزيون گرفتيم و امروز هم پنكه. برادراني كه به ديدن امام رفته بودند، صبح امروز برگشتند. ساعت شش بعدازظهر رفتيم ماهشهر. پس از نماز و شام، رفتيم ستاد لشكر 77 كه رييس ركن 3 ميگفت علت توقف عمليات، نداشتن مهمات است. گويا به آنها رسيده است كه در محمديه مقداري خمپاره 120 وجود دارد و اشاره ميكردند. حتي سرگرد [ روحالله ] سروري گفت كه با فرمانده گردان خودشان حل ميكنند و [ شهابالدین ] جوادي به رحيم [ صفوی ] ميگفت كه مهمات براي ما تهيه كن! و استدلال ميكرد كه من آيندهنگري ميكنم، اگر عراقيها از نقطه ديگري فشار آوردند، چهكار كنيم. [ روحالله ] سروري ميگفت فشنگ ژـ3 هم محدوديت دارد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد