30/1/1360
ادامۀ جلسه مشترک
سرهنگ [علی صیاد] شیرازی روز ارتش را یادآوری کرد و بعد گفت: در رابطه با عملیات، دو راه حل وجود داشت. یکی در بالا و دیگری در پایین که هر دو تأمین کننده مأموریت میشد. در راهحل بالا، انهدام عمده قوای دشمن انجام خواهد شد که در بالاست و چیزی در پایین نخواهد ماند. ما میتوانیم بهسرعت پیشروی کنیم. در راهحل دوم، بستن عقبه دشمن است. در بررسی، نیروی زمینی به این رسیده است که باید تلاش در بستن عقبه دشمن انجام پذیرد. به این صورت که در:
مرحله اول: سرپل قرارگاه نصر و فتح تا جاده آسفالته. [قرارگاه] قدس کاری انجام نمیدهد.
مرحله دوم: قرارگاه نصر حرکت خود را بهسمت جنوب برای تأمین خونینشهر ادامه میدهد. حرکت قرارگاه فتح بهعنوان جناح راست قرارگاه نصر بهطرف مرز خواهد بود. قرارگاه قدس در خطوط اولیه عمل میکند. پس از اینکه خونینشهر تأمین شد و [قرارگاه] قدس دشمن را درگیر کرد، [قرارگاه] نصر و فتح همگام حرکت را در جناح شمالی شطالعرب ادامه میدهند.
برادر محسن [رضایی]: روز ارتش را تبریک گفت و مسأله وحدت عمل سپاه و ارتش را عنوان کرد و گفت امام در پیامشان فرمودند همرأی باشید و همین که تدبیر برادرمان [علی صیاد] شیرازی با ما یکی میباشد، اولین آیت پیروزی است. ما پیشتر فکر کردیم که اکنون دشمن سه نقطه مهم دارد: نشوه، بصره، جفیر. حالا جفیر تأمین بصره و نشوه است. در حالی که قبلاً هنگام هجوم، جفیر حکم احتیاط اهواز را داشت. ما در تحلیل به این رسیدیم که دشمن مجبور است خونینشهر را حفظ کند و از طرف دیگر مواظب کرخهنور باشد. جمع دو مسأله برای دشمن متناقض و مشکل است. از دشمن هم نشانههایی بروز کرده که حاکی بر این مسأله است (انفجار [پادگان] حمید و تغییرات جنوب کرخهنور و تقویت دشمن در قرارگاه نصر). در مورد قرارگاه فتح ما بههماهنگی رسیدهایم. قرارگاه کربلا باید دقیقاً عملکرد [قرارگاههای] فتح و نصر را هدایت کند. راجع به [قرارگاه] قدس هم عملکرد پایین را پیشنهاد میکنیم. اگر سستی کنیم، نشوه حکم دوسلک را پیدا میکند و همه قوای دشمن فرار میکنند.
بهعنوان تجربه از عملیات فتحالمبین، این برای من مانده است که اگر ما امکاناتی در دست داشته باشیم، خیلی کارها میتوان انجام داد. یعنی سرپل [قرارگاه] فتحیک امکان مفید برای ما خواهد بود که هم میتوانیم دشمن را تهدید کنیم و هم مایه اتصال سرپل اهواز به [قرارگاه] فتح باشد.
[سیروس] لطفی [سیهرودی]: ما معتقدیم که عبور از سرپل [قرارگاه] فتح در حدود کیلومتر هفتاد برای ما غیرقابل کنترل، بهلحاظ مخابرات و فرماندهی میباشد. لذا در مرحله اول سرپل طراح و فرسیه انجام شود و این سرپل به اهواز وصل گردد و سپس با اتکا بهجاده آسفالته، حرکت را تا حمید ادامه دهیم و بعد از حمید بهسمت جفیر برویم.
[سیدعلیاکبر] موسویقویدل: با کدام نیرو؟ و جناح چپ از حمید تا جفیر چه خواهد شد؟
نتیجه جلسه: بهیاری خدا نتیجه بحثها روشن شده و فعلاً شفاهاً گفته میشود. یک هفته برای اعلام آمادگی همهجانبه قرارگاهها داده میشود. یعنی یکم ماه رجب (5/2/61) و بررسی جهت قرارگاهها در قرارگاههای قدس، فتح، نصر در 1/2/61 در قرارگاهها انجام میگیرد.
مانور قرارگاه نصر: پس از عبور از کارون، سرپل میگیرد و دشمن را در منطقه خونینشهر منهدم میکند. شمال اروندرود را تأمین میکند و در ساحل شرقی شطالعرب، پس از تأمین مرز، با هماهنگی فتح حرکت را بهسمت تنومه ادامه میدهد. یعنی تقدم و تأخر زمانی در نظر گرفته نشده است.
قرارگاه فتح: سرپل را اشغال میکند و پس از تأمین مرز، با هماهنگی قرارگاه نصر حرکت را برای تأمین دو پل بصره ادامه میدهد.
قرارگاه قدس: همزمان با سرپل پایین، در کرخهنور سرپل میگیرد و با توجه بهموقعیت و عکسالعمل دشمن، حرکت را ادامه میدهد و شطالعرب را در نشوه تأمین میکند. به این ترتیب سه قرارگاه در شطالعرب پدافند میکنند.
30/1/1361
جلسه با تیپ 22 خونینشهر
راجع به مانور و اطلاعات صحبت شد:
1ـ تکیه بیشتری روی عمل در شرق عریض گذاشته شود، حداقل دو گردان.
2ـ جناحی که غرب رودخانه دور میزند، زیاد باز نشود.
3ـ خط پدافندی در شرق رودخانه تقویت شود و عمل از رودخانه تقویت گردد.
4ـ کادر برای یک گردان احتیاط فراهم شود.
5ـ یک گردان نفوذی عمل کند و چهار گردان در عمل شرکت کنند.
6ـ شناسایی امالرصاص امشب انجام شود.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد