شهید

7/2/1361

اطلاعاتی راجع به‌شمال بصره

از بصره تا شلمچه دو جاده آسفالته وجود دارد که اولی در فاصله 5/1 تا 2 کیلومتری رودخانه کشیده شده و از روی آن پل‌های زیاد رد می‌شود که عده‌ای از آن‌ها با لوله زده شده و بعضی سیمانی و فلزی هستند. دو پل فلزی دارد، یکی روی دوعیجی که دیده نشده تانک از روی آن رد شود ولی تریلی رد می‌شد (25 متر). پل دوم پل‌ الحوامد است که در 600 متری شرق جاده اصلی تنومه می‌باشد (حدود 6 متر). هنگام مد، قایق از زیر آن رد نمی‌شود ولی به‌هنگام جزر از زیر آن رد می‌شود. پل دوعیجی همسطح زمین است ولی پل الحوامد 5/1 متر بلند است. اگر روی دوعیجی پل تانک‌رو بزنند، جاده قابل استفاده است.

جاده‌ای از بیابان عبور می‌کند که بسیار محکم و قابل استفاده برای تانک است و فقط پل روی دوعیجی دارد. در منطقه‌ای به‌نام خضرویات در زیر جاده محل عبور آب دیده می‌شود. جاده دیگری بوده که سال 69 [احتمالاً 1359 بوده است] آب آن را گرفته است.

خاکریزی در شمال جاده در حال احداث بوده، از جاده اصلی تنومه که از جاده فاصله می‌گیرید و تقریباً عمود بر کانال آب می‌شود. قبل از کانال آب، یک خاکریز دیگر وجود دارد که دو تا سه کیلومتر فاصله دارد و یک خاکریز هم در مرز وجود دارد. در شمال شط دانشگاه وجود دارد.

7/2/1361

تیپ دزفول

1ـ گردان یاسر، [عبدالکریم] فضیلت‌پور: فرماندهان گردان‌ها و گروهان‌ها و دسته‌ها توجیه شده‌اند (قبلاً در عملیات بوده‌اند). مانور گردان‌ها معین نشده است. مستقل است و ادغام نشده. 25 کیلومتر راه رفته‌اند.

2ـ گردان اباذر، [محمد] بنیادی (از قم): هفتاد درصد نفرات عملیات شرکت کرده‌اند. فرمانده گروهان‌ها روی نقشه توجیه شده‌اند. با گردان‌ 140 لشکر‌ 21 ادغام شده و نود درصد تمام شده. پیاده‌روی نکرده است. قطب‌نما کمبود دارند. اطلاعات راجع به مانور کم است.

3ـ گردان میثم، [غلامعلی] حداد [دزفولی]:

 حدود چهل درصد قبلاً عملیات کرده‌اند. در دو شب شصت کیلومتر رفته‌اند. جناح راست عملیات قرارگاه را می‌داند ولی می‌گوید برای جلوگیری از فرار نیروهای پادگان حمید، توجیه صورت گرفته. پس از دو شب وضع زیاد ناجور نبوده است.

4ـ گردان سلمان، اکبر منصوری: ادغامی با گردان‌ 141. اهالی زنجان هستند. حدود سی درصد در جبهه بوده‌اند. فرماندهان گروهان‌ها با قطب‌‌نما توجیه‌اند. 24 ساعت پیاده رفته‌‌اند. توجیه نقشه شده‌‌اند. مانور گروهان مشخص نشده. آموزش بیسیم دیده‌اند.

5ـ گردان شهدا، [عظیم] محمدی [زاده]: نیرو دیر داده شده است. از برادران زنجان هستند. از لحاظ بدنی خوب هستند. با گردان‌ 138 ادغام شده‌اند و ادغام کامل است. توجیه نقشه انجام شده است. توجیه روی زمین انجام نشده است. پیاده‌روی 18 کیلومتر در روز برده شده‌اند.

6ـ گردان عمار، [عبدالحسین] خضریان: گردان کامل نیست و یک گروهان کم دارد. پیاده‌روی رفته‌اند. توجیه نقشه شده است. قرار است با 803 ادغام شوند. در منطقه توجیه نشده‌اند.

7ـ گردان بلال، [غلامحسین] کلولی [دزفولی]: وضع گردان نسبتاً خوب است. کارهایی که باید انجام شود:

الف: آموزش قطب‌نما و نقشه.

ب: پیاده‌روی گروهان‌های باقی ‌مانده.

ج: تعیین مانور گروهان‌ها.

د: کالک به‌گروهان‌ها فوری داده شود.

ه: توجیه کلیه نیروها.

7/2/1361

زرهی، برادر [ابراهیم] جعفر‌زاده

تیپ دزفول: 9 تانک، 9 نفربر.

تیپ‌ 27: 9 تانک، 21 نفربر.

تیپ فجر: 9 تانک، 9 نفربر.

تیپ بدر: 10 نفربر.

7/2/1361

تیپ‌ 27 رسول‌الله (ص)

1ـ گردان مالک‌اشتر، برادر [احمد] بابایی (سپاه تهران): ده روز است تشکیل شده. چهار روز پیش تجهیزات گرفته. چهار بار پانزده کیلومتر پیاده‌روی داشته‌اند. شناسایی نقشه و منطقه نسبتاً انجام شده است. آموزش بیسیم داده شده. تمرین گرسنگی و تشنگی شده است.

مانور: پدافند روی جاده (5/7 کیلومتر) با تقویت یک گروهان.

2ـ گردان انصار حضرت رسول، برادر [اسماعیل] قهرمانی: ده روز است تشکیل شده. آموزش دیده‌اند. نیرو یکدست نیست. چهار گروهان است (470 نفر). پانزده کیلومتر پیاده‌روی کرده‌اند. شناسایی زمین انجام شده است. ادغام با گردان‌ 144 تیپ‌ 2 فردا انجام خواهد شد.

مانور: عبور از جاده آسفالته و انهدام گردان تانک و نفربر غرب جاده آسفالته می‌باشد. فاصله با جاده حدود شش کیلومتر خواهد بود.

3ـ گردان عمار، برادر [علی‌اکبر] حاجی‌پور[امیر]  (سپاه تهران): نیروها قبلاً عملیات کرده‌اند. هفتاد کیلومتر پیاده‌روی کرده‌اند. یک شبه هجده کیلومتر رفته‌اند (با استراحت). کمبود برادر روحانی. شناسایی در سطح فرماندهان گروهان‌ها انجام شده است. شناسایی نصف مسیر انجام شده است (نیروی دشمن جدید مستقر شده است). وضعیت بهداشت و غذا خوب شده است. ادامه مأموریت مشخص نشده.

4ـ گردان بلال، ناصر صالحی: گردان احتیاط مرحله اول خواهد بود. نیروهایش جبهه نبوده‌اند ولی آموزش خوبی دیده‌اند. پانزده کیلومتر پیاده‌روی کرده‌اند. هنوز نمی‌دانند کجا مستقر شوند. کمبود برادران روحانی و نوار تیربار کلاش.

5ـ گردان مسلم‌بن‌عقیل، برادر [حبیب‌الله] مظاهری: کیفیت نیرو و آموزش خوب است. اکثراً در حمله قبلی بوده‌اند. نوزده کیلومتر پیاده‌روی کرده‌اند. آمادگی داشته‌اند. شناسایی کلی شده است.

هدف، گردان تانکی است که در پنج کیلومتری شرق جاده می‌باشد.

برادر [محمود] شهبازی: مشکل عمده، شناسایی دقیق نیروهای شرق کارون است.

6ـ گردان مقداد، مرتضی مسعودی: کیفیت آموزش خوب است (330 نفر). در سطح گروهان‌ها روی نقشه توجیه هستند. کلاً گفته شده که در غرب پل‌نو هستند. پانزده کیلومتر در یک شب پیاده‌روی کرده‌اند. آموزش بیسیم دیده‌اند. کمبود تیربار دارند.

7ـ گردان اباذر، برادر [علی‌اصغر] رنجبران: نیروها جبهه رفته‌اند. توجیه نقشه نشده‌اند. مانور گردان مشخص نیست. بعضی کلاش هم ندارند. کسی قطب‌نما و نقشه ندیده است.

برادر رحیم [صفوی]: در مورد روحیه و بالا بودن کمیت.

8ـ گردان سلمان، برادر [حسینعلی] قجه‌ای: (450 نفر) همه آموزش ندیده‌‌اند ولی چهل درصد در جنگ بوده‌اند. نیروی کادر کم دارد. فرماندهان گروهان‌ها و معاونین آن‌ها کارایی زیادی ندارند. نیروها از اهواز تا مقر 45 کیلومتر پیاده آمده‌اند. یک تا یک ساعت و نیم پیاده‌روی کرده است. ظرفیت عمل نیروها خوب است. با گردان ارتش ادغام خواهد شد. جلسه برای توجیه شدن نسبت به‌مرحله عملیات نبوده است. حالا به‌دلیل بی‌تجربگی و یا غیره، حس می‌شود که در سطح تیپ بی‌عدالتی می‌شود. نقشه و قطب‌نما و دوربین نداریم.

9ـ گردان حمزه، برادر [عبدالرزاق] چراغی.

10ـ گردان میثم، برادر [عباس] شعف.

11ـ گردان حبیب‌بن‌مظاهر، برادر [علیرضا] موحد‌دانش.