شهید

26/2/1361

بازدید از خط نصریک

وضعیت خط، نابسامان و مهمات کم. خط غیرفعال، نسبت به‌دشمن. بدون دیده‌بان. عراق در حال نقل‌و‌انتقال و نفراتش پراکنده و در حال کندن سنگر. تفنگ‌های 106 میلیمتری غیرفعال.

در جنوب خط مرزی که مربوط به تیپ‌ 27 بوده و به تیپ‌ 14 واگذار شده، خط بسیار کثیف و سنگرها نامرتب بودند. در جنوب جاده، عراقی‌ها تا روی جاده می‌آمدند. به‌طور کلی فعالیت دشمن آزادانه است.

26/2/1361

جلسه با ستاد قرارگاه

اعضاء: مسؤول ستاد، برادر [مجتبی] مؤمنیان. بهداری، [توکل] احدی. تبلیغات. تعاون. اعزام نیرو. طرح‌و‌برنامه. زرهی. اطلاعات‌عملیات. مخابرات. مهندسی. تدارکات. مدیر داخلی. تخریب. توپخانه.

1ـ گزارش ستاد.

2ـ مواد لازم در مورد ستاد (دائمی بودن، منظم بودن).

3ـ مانور (خمپاره و توپخانه و اطلاعات‌عملیات می‌ماند).

بهداری، [توکل] احدی: اول مراکز بهداری که در شرق آب بود، 1800 نفر را پذیرفت. پس از هر مرحله، مراکز بهداری جلو می‌رفت. در مرحله دوم 1500 مجروح داشتیم و در مرحله سوم نیز 1500 مجروح داشتیم. مشکلات ما یکی تخلیه شهدا توسط تعاون بود. همچنین قرار بود که تعاون آمار مجروحین را بگیرد که نشد. مسأله دیگر کمک مهندسی بود و مشکل جاده‌ها. و مسأله هوانیروز در رابطه با مرحله سوم عملیات که کمبود و نقص داشت.

تعاون: در رابطه با نماینده تعاون کمبود نیرو است و در مرحله دوم و سوم اطلاع دقیقی از محل اورژانس بهداری نداشتیم.

توپخانه، [عباس] سرخیلی: مطلب در سطح تیپ جا افتاده ولی در سطح تطبیق آتش در لشکر هنوز مسأله حل نشده است. توپخانه فقط فرمانده تیپ را می‌شناسد و لذا هنوز زیاد موفق نبوده‌ایم. مشکلات کار ما، فعلاً در مورد روش کار توپ‌ها است که از کار می‌افتد. کمبود شدید مهمات نیز می‌باشد. قرار شده توپخانه 130 میلیمتری را عمل کلی لشکر قرار بدهیم. وقتی توپخانه آمده، کسی به خمپاره‌ها توجه‌ای نکرده و در این مورد ضرر کرده‌ایم. البته کمبود مهمات خمپاره نیز داریم.

تدارکات، [رحمت‌الله] باقری: کمبودهایی وجود دارد، در زمینه تدارکات. در مواقع عملیات مشکل این است که مسؤولین تدارکات گردان‌ها، وقتی با نیروهای اعزامی است، سر موقع کار خودشان را انجام نمی‌دهند و دنبال کار دیگری می‌روند. یعنی کادر تدارکات گردان‌ها باید ثابت باشند. این مورد در تیپ محمد رسول‌الله (ص) و تیپ دزفول مشاهده شده است. مصرف مهمات و مهمات‌رسانی تیپ‌ها نیز با اشکال بوده، مثل تیپ فجر. برای مسأله یخ قرار بود رابط‌هایی معرفی کنند که کوتاهی شد و تازه موقع عملیات یادشان افتاده. پیگیری در مورد کارها و رسیدن امکانات به‌خط‌ها وجود ندارد.

تعاون: کمبود پلاک وجود داشت.

تبلیغات: دیر گفته شد که لشکر تشکیل شده است. تبلیغات زمان می‌خواهد، به‌خصوص در رابطه با کار کردن روی نیروها. بیش از هفتاد نفر روحانی آمده و تقسیم شده است. گروه‌های خبرنگاری نیز تقسیم شده است. مشکل کمبود اطلاعات در مورد وضع جنگ است و این‌که گروه‌های فیلم‌‌برداری را کجا استفاده کنیم. در امکانات هم کمبود وجود داشت. 1600 تابلو در راه‌ها نصب شده است. دیر آمدن برادران روحانی. ضعیف بودن تبلیغات تیپ‌ها. هماهنگی با ارتش نشده بود.

تخریب: گروه‌های تخریب در هر سه مرحله بوده‌اند. افراد تخریب در تیپ فجر و بدر به‌میدان مین برخوردند و معبر باز کرده‌اند. تا کنون بیست‌ هزار مین خنثی شده است. مشکل در مورد توجیه نبودن فرماندهان گردان‌ها و کمبود اطلاعات بود که باید توسط اطلاعات‌عملیات تیپ‌ها بر طرف شود. کمبود خودرو و موتور نیز وجود داشت.

مهندسی: در شرق کارون کارها تماماً انجام شد ولی در غرب کارون مشکلات وجود داشت. چون کارها زیاد می‌شد و در این عملیات نیز تعداد زیادی دستگاه از دست دادیم. تغییر طرح در عملیات مرحله دوم مشکل ما بوده که دیر به‌مهندسی گفته شد و ما کمبود راننده داشتیم. نبودن راه‌بلد و بلد نبودن قطب‌نما و نبودن نیروی تأمین، کمبود خودرو و نفت سیاه نیز وجود داشت.

مهندسی: در مرحله دوم وضع کارش خراب بود.

تخریب: وضعش خوب بود.

توپخانه: توپخانه خودمان خوب بود ولی از لحاظ طرح‌و‌برنامه و اطلاعات‌عملیات بسیار ضعیف بود. تلفات زیادی هم دیده است. البته برادر احمد [متوسلیان] گفت که طرح‌و‌برنامه و اطلاعات‌عملیات در تیپ یکی می‌باشد.

تیپ عاشورا، امین شریعتی: دیر واگذار شدن هدف‌ها به تیپ.

بهداری: به‌علت تغییر مکان، به‌منطقه توجیه نبود. نیروهای مجروح سطحی را اعزام می‌کردند.

تعاون: آمار شهدا و مجروحین را نداشت.

تبلیغات: کار روحی و تبلیغات اسلامی نسبت به‌نیرو نشده بود.

اعزام نیرو: هماهنگی و اطلاعاتی از امور وجود نداشت.

زرهی: مربوط به‌خود تیپ است و وابسته به لشکر زرهی نمی‌باشد. مستقل است و تا کنون وارد عمل نشده است.

اطلاعات‌عملیات: کادر ثابت ندارد و کارش خوب بوده و با دادن تلفات از کارایی‌‌اش کم شده است. کلاً ضعیف بوده است.

مهندسی: کاری به آن صورت نداشتیم ولی ضعف راننده داشته‌‌اند.

تخریب: هنوز در عمل زمینه استفاده پیدا نکرده‌ایم.

مخابرات: بسیار ضعیف بوده است.

تدارکات: تمرکزی عمل کرده و تدارکات گردان‌ها را به‌عهده خودشان گذاشته.

ستاد: به‌علت نقل‌و‌انتقالات زیاد ستاد قوی نداشته‌ایم.

توپخانه: خودمان که نداشتیم و دیده‌بان هم در گردان‌ها نبود.

طرح‌و‌برنامه: به آن صورت نداشتیم و یا ضعیف بود.

کمبود اطلاعات راجع به‌میدان مین. سه گردان موجودی داریم که دو گردان کیفیتش بالاست. تفسیر عکس هوایی اشتباه بود.

مسؤول تبلیغات لشکر به درد این کار نمی‌خورد. ضعف ارتباطات و ضعف تبلیغات.

تعاون: امکانات کم بوده و توجیه هم نشده بودند. نیروهای تخلیه‌چی شهدا باید تعویض گردد، چون در روحیه‌اش مؤثر است. مسؤول تعاون نیز ضعیف می‌باشد.

مهندسی: کمبود راننده و مکانیک.

تذکرات که خودم دادم:

1ـ اهمیت ندادن در زرهی به تیپ‌ها.

2ـ اهمیت ندادن به اطلاعات‌عملیات و در اختیار نگذاشتن نیرو به آن.

3ـ کمبود راننده لودر، بلدوزر و راننده بهداری.

4ـ نداشتن نیرو در تعاون جهت آمارگیری.

5ـ تدارکات به‌عهده تیپ‌ است، نه گردان‌ها.

6ـ دیده‌بان اگر دارید، بدهید.

7ـ گفتن اخبار صحیح.

8ـ ضعف ارتباطات.

9ـ توپخانه عمل کلی لشکر.

10ـ ضعف ارتباطات واحدها.