9/4/1361
جلسه لشکرهای سپاه با فرمانده کل سپاه
عزیز [محمدعلی جعفری] پیشنهاد ماندن تیپ نجف در قرارگاه نصر، تیپ 14 امام حسین (ع) در لشکر فتح و اینکه تلاش عبور از پلهای کانال آب به لشکر نصر واگذار شود که برادر محسن [رضایی] هم همین پیشنهاد را مطرح کرد.
سپس آیات قرآن از آیه 39 سوره ذاریات که برادر محسن [رضایی] بهعنوان تفأل کرده بود، خوانده شد. بعد برادر محسن [رضایی] راجع به سوریه گفت: از اول که ما به سوریه رفتیم، به این نتیجه رسیدیم که سوریه نمیتواند رسماً وارد جنگ شود. بهخصوص در داخل لبنان دفاع صد درصد هم نمیکند و حاضر نیست لشکرهایش ضربه مهم ببینند. قرار بود الجزایر و لیبی هم بیایند که نیامدند. مسأله دوم مشکل جغرافیایی است که راه زمینی نداریم. مسأله سوم باقی ماندن جنگ ایران و عراق و تجزیه شدن نیروهای ایران و عدم پشتیبانی مردمی از رزمندگان در سوریه و لبنان است.
امام قاطعانه گفتند که دیگر یک نفر نیرو نباید برود. حتی گفتند ما مقداری بازی خوردیم در این وسط و شورای عالی دفاع بدون مشورت امام اقدام به این کار نمود. البته نزدیکترین نظر بهنظر امام نظر سپاه بود که طی دومین نامه سپاه به امام داده شده است. احمدآقا [سیداحمد خمینی] گفت که امام گفتهاند سپاه هم همین حرفهای مرا میزند.
برادر محسن [رضایی] گفت که سوریه در محاصره عراق، اردن و اسراییل افتاده و بهعلت نداشتن یک حکومت انقلابی متکی بهمردم، ممکن است حکومت سوریه آمریکایی شود. [سازمان آزادیبخش فلسطین] ساف را هم که آمریکایی کردهاند. حتی تعویض [الکساندر] هیگ هم کلاهی است که [رونالد] ریگان سر اعراب گذاشت. [الکساندر] هیگ طرفدار ادامه جنگ اسراییلیها علیه ساف بود. از سوی دیگر، اعراب آمریکا را تحت فشار گذاشتهاند و [رونالد] ریگان با این کار به اعراب گفته که ما زیاد خواستار نابودی ساف نیستیم.
برادر محسن [رضایی] گفت اعضای شورای عالی دفاع با همۀ دبدبه و کبکبه احساساتی عمل کردند و باید دعا کرد که خداوند امام را حفظ کند.
9/4/1361
بازگشت مجدد بهجنگ ایران و عراق
15 خرداد سال جاری بود که اسراییل با یک حمله هوایی گسترده از راه زمین به لبنان حمله کرد. بهدنبال آن، احساسات همه مسلمین با درصدهای مختلف برانگیخته شد. فلسطینیها و لبنانیها و سوریها که غافلگیر نگه داشته شده بودند، ظاهراً این مقدار پیشروی و اشغال را از اسراییل توقع نداشتند. البته فکر میکنم که سوریه در جریان پیشروی اسراییل قرار گرفته (حتی رسماً توسط حبیب [شطی] و دیگران).
ساف هم چند ماه بود که نسبت به یک حمله گسترده اسراییلیها هشدار میداد، سازمان امل و غیره نیز آنقدرها اطلاعات بهدست میآوردند.
نظر من این است که عناصر خائن مهمی در ساف هستند که خودشان در حمله اسراییل به لبنان شرکت داشتهاند. حالا چه فایدهای در این کار گیر آنها میآید، من اطلاعاتی ندارم. از سوی دیگر، سوریه که جناح دیگر قضیه میباشد نیز طبیعی بهنظر میرسد که در جریان امور قرار گرفته باشد. بهخصوص که از ناحیه شوروی به آنها اطمینان داده شده باشد که اسراییل کاری به سوریه ندارد و قصدش نابودی ساف میباشد. سوریه چندی قبل از حمله اسراییل، نیروهای خود را از صور یا صیدا تخلیه کرده بود و از دید خود سوریه، قضیه طبیعی جلوه میکند. زیرا سوریه حدود نُه لشکر دارد که نیمی از آنها زرهی است. درگیری سوریه با اسراییل بهمفهوم ضربه دیدن این لشکرها خواهد بود. ضعف ارتش فعلی سوریه، حتی دفاع در مقابل اسراییل را در حمله احتمالی آینده اسراییل غیرممکن میسازد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد