شهید

14/5/1361

جلسه با فرماند‌هان گردان‌ها و واحدهای تیپ ولی‌عصر

[علی‌محمد] خلف [رضایی] ، فرمانده گردان بلال: سرعت در اجرای عملیات (قاطی نکردن جزئیات با علت‌های اصلی).

[عبدالحسین] خضریان، فرمانده گردان عمار: کیفیت پایین نیروها (توجیه کردن نیرو به‌عهده تیپ است). کمبود فرمانده گروهان و دسته‌ها. تشکیل دژبانی هر تیپ در معبرهایش. کمبود نیرو نیز نسبت به‌استعداد دشمن بوده است. در شلمچه تلفات زیادی را متحمل شدیم. جابه‌جایی نیرو شدیداً به‌کارآیی نیرو ضربه می‌زند.

[علی‌رضا] معینیان، گردان نصر: مسأله حمله به‌داخل عراق برای ارتش توضیح داده نشده بود. فرماندهان گردان‌ها عموماً دیر توجیه می‌شوند و گروهان‌ها به‌همین ترتیب. نیروها اصلاً توجیه نشده بودند.

[عبدالکریم] فضیلت [پور]، گردان یاسر. [اکبر] منصوری، فرمانده گردان سلمان: توجه‌ای نسبت به‌جذب نیروی باکیفیت نمی‌شود. عمدتاً در منطقه توجیه نمی‌شوند. حتی پاسدار داریم که رفته است و رسیدگی نمی‌شود. عمدتاً می‌گویند چند روزی بروید، زود برمی‌گردید. راجع به عقب‌نشینی سؤال می‌کنند که آیا هدف انهدام دشمن بوده یا نگهداری زمین. اصلاً گردان‌ 144 [ارتش] صاحب نداشت و ما خودمان دنبال گروهان‌ها می‌رفتیم. ادغام به‌طور کلی دست‌و‌پا گیر شده بود و فرمانده گردان می‌گفت اگر قرار است ما را بکشید، همین جا تیرباران‌مان کنید. چون گردان‌ 144 [ارتش] حاضر به‌حمله نشد، گردان ما نیز نتوانست به‌خوبی عمل کند.

[عظیم] محمدی [زاده]، فرمانده گردان شهدا: گردان‌ها تدارک نمی‌شوند. به‌علت کمبود وسیله. مشکلات جزیی در رابطه با حرکت گردان و کندی حرکت مطرح کرد. کند کردن حرکت به‌علت ادغام با ارتش. قطع ارتباط با گروهان‌ها. ساعت چهار با بریدن خاکریز، به‌منطقه رفتیم. تا صبح فقط با یک گروهان تماس داشتیم و آن هم قطع شد که ما حدود صد نفر مفقود و اسیر داشتیم.

به‌طور کلی، در حال حاضر پس از گذشت سه هفته از آغاز عملیات رمضان، عملیات حالت قفل شدن را پیدا کرده است. در اولین عملیات، نیروها به‌خوبی جلو رفتند و توانستند حتی به‌غرب انتهای شمالی کانال یک کیلومتری یعنی نهر کتیبان برسند. حتی عناصر شناسایی توانستند تا نخلستان‌های کناره شرقی شط‌العرب پیش بروند.

[حبیب] سعید‌فر، اطلاعات‌عملیات: هماهنگی اطلاعاتی توسط لشکر انجام نشده است. تدارک لوازم اطلاعات‌عملیات توسط لشکر انجام نشده است. لشکر باید جلسات توجیهی زیادی با اطلاعات‌عملیات تیپ‌ها داشته باشد. عمدتاً به‌عناصر شناسایی، اطلاعات داده نمی‌شود. در این عملیات، طرح عملیات فریب صورت نگرفته است. مهندسی باید با گردان‌ها باشد که با لشکر بوده و تیپ و تأثیری نداشته است. نسبت به‌کل طرح‌ها کار نمی‌شود.

مهندسی: در این عملیات، مهندسی در اختیار تیپ نبوده و در اختیار لشکر بوده است.

[یدالله] صبور از زرهی: از زرهی استفاده کافی نشده است. هماهنگی بین استفاده زرهی (در تیپ‌های مختلف) گوناگون بوده است. ضعف آموزش شدید است. مشکلات تدارکات نیز بوده است. ضعف هماهنگی زیاد بوده است. دخالت واحدهای لشکر در واحدهای تیپ، تحلیل محسن [رضایی] را راجع به این‌که سرعت عمل حتی در ظهور امام زمان (ع) تأثیر دارد، توضیح دهید.

توپخانه: هماهنگی با توپخانه ارتش نبود. نقل‌و‌انتقالات نیز مشکل عمده‌ای بوده است. مسأله مهمات نیز جای خود را دارد.

تدارکات: سرعت عمل فشار زیادی روی ما دارد، یا نقل‌و‌انتقالات. ناآشنایی رانندگان به‌منطقه عملیات، در نقل‌و‌انتقالات سریع، انهدام وسایل پیش می‌آورد. مسأله غذا توسط آشپزخانه لشکر است که ما تأثیری نداریم. کوتاه بودن خاکریزها در خطوط پدافندی تدارکات را مشکل می‌کند. ارتباط با تدارکات لشکر بسیار ضعیف بوده است.

تبلیغات: مسؤول تبلیغات لشکر مرتباً عوض می‌شود. کمبود امکانات تبلیغاتی و کمبود برادران روحانی. پی‌گیری تخلفات ارتش اصلاً نمی‌شود.

تعاون: پیش‌بینی برای عقب‌نشینی نشده بود. محل شهدا مشخص نشده است. نقش تعاون نیز مشخص نشده است. نیرو برای جمع‌آوری شهدا نداشته‌ایم.

ستاد: مسؤولیت و چگونگی نیروهای واگذاری مشخص نمی‌شود. به‌نیروهای مردمی تکیه می‌شود ولی ارزش داده نمی‌شود. آمار نیرو مشخص نیست. شرح وظایف مشخص نیست. بخشنامه‌هایی که می‌شود، پشتوانه اجرایی ندارد. نیرو در حین عملیات و تجهیز نشده، واگذار می‌شود.

14/5/1361

جلسه با ستاد [قرارگاه] نصر

1ـ تکلیف زرهی مشخص شود.

2ـ مسأله غذا و نبودن شام، کیفیت غذا.

3ـ تدارکات تبلیغات.

شهدا: 2344 نفر.

ارتش: 481 نفر.

مجروحین: 10512 نفر.

مفقودین: 2865 نفر.

مرحله پنجم: 1475 نفر.