24/5/1361
[جلسه با تیپ 21 امام رضا]
[حیدر] اسماعیلپور: معاون پرسنلی.
[غلامحسین] بذرافکن: مخابرات (مسؤول قبلی به لشکر آمده است).
[محمود] چوپان: مهندسیرزمی.
[مهدی] خویشاوندی: دبیرخانه.
[محمدحسین کریمی] کرامتی: ارزیابی.
محمدی: دژبانی.
[محمدباقر] [صادق] جوادی: آموزش.
[حسن] قاسمی [ذهان]: معاون تدارکات.
دشتی: نظارت و ارزشیابی.
[محمدعلی] فیضآبادی: بهداری و تعاون.
[سیدابراهیم] شجیعی: فرمانده گردان یک.
[حسین] سلطانی [نیا]: روابط عمومی منطقه 4.
[حجتالله] زرینی: طرحوبرنامه.
[مصطفی] خراسانی: گردان 2.
مخابرات: شش نفر ثابت، آموزش را شروع کرده است.
مهندسی: بیست نفر (پنج بلدوزر و هشت لودر). برادرِ مسؤول تا چند روز دیگر میرود و چوپان سه ماه میماند.
تخریب: 42 نفر (هنوز نیروهای امام رضا(ع) را آموزش نداده است).
آموزش: دو نفر است و آموزش تخریب نسبت بهنیروها انجام دادهاند.
اطلاعاتعملیات: چهار نفر پاسدار قدیمی هستند و چهار نفر جدید. هفتاد نفر نیروی جدید گرفتهاند. ده نفر رفتهاند.
تدارکات: دویست نفر، هشتاد نفر پاسدار کادر قدیمی هستند.
طرحوبرنامه: دو نفر هستند.
روابط عمومی: کادرش تکمیل است. مسؤولش همان فرد قدیمی است.
پرسنلی: 135 پاسدار. 1200 نیروی بسیج در واحدها هستند.
گردان قادر: 22 پاسدار دارد، با لباس، کفش و تجهیزات انفرادی.
گردان ناصر: 25 پاسدار دارد که آموزش ندیدهاند. حتی لباس هم ندارند.
ارزیابی: پنج شش نفر عضو دارد که یک بسیجی هم ارزیاب بود.
24/5/1361
صحبت با برادر [مهدی] باکری و [محمدابراهیم] همت
آموزش تخریب مرتب نمیباشد.
سه گردان دارد.
[محمدابراهیم] همت: کمبود وسایلی که در سوریه هست. موجودی هفت گردان، کمبود کادر.
24/5/1361
جلسه با فرمانده کل سپاه، برادر رحیم [صفوی]، [علی] شمخانی، فرمانده نزاجا، سرهنگ [علیاکبر] موسوی [قویدل] و [اقبال] محمدزاده
آخرین نظر سرهنگ [علی صیاد] شیرازی: تیپ فجر بهاضافه تیپ کربلا و احتیاط بودن سه تیپ از [قرارگاه] قدس. در منطقه جنوب عمل و حفظ شود. بهطور همزمان در شمال، قرارگاه فتح مأموریت بالا را انجام داده و پشت جاده آسفالت پدافند کند. اگر کمبود نیرو بود، از قرارگاه نصر کمک بگیریم. اعتقاد این است که دشمن تسلیم نخواهد شد. لذا حرکت در کناره شمالی شط در پشت خاکریز امتداد کانال یک کیلومتر ادامه پیدا کند و نسبت بهعمل و حرکت در جنوب شط بهکلی منصرف شویم.
سپس برادر محسن [رضایی] نظر سپاه را عنوان کرد که آیا عملکرد سه قرارگاه ضروری است و آیا [قرارگاه] قدس در شرق آسفالت عمل کند یا خیر.
[علی صیاد] شیرازی: من شش مورد را نوشتم:
1ـ طبق درسهایی که ما خواندهایم، در طرحنویسی یکی این است که طرح ساده باشد. در این محور باریک، اگر سه قرارگاه همزمان با هم بخواهند وارد شوند، پیچیده است.
2ـ تا بهحال دیده شده که سه قرارگاه در کنار هم نتوانستهاند بهسرعت عمل کنند و بههدف برسند.
3ـ سرپل در جنوب شط ما را درگیر میکند و مسأله درست میکند و نیرویمان صرف خواهد شد. ما هدف دوم یا واسطه و انهدام نیروی دشمن را همیشه یادمان باشد.
4ـ راجع به اینکه اگر [قرارگاه] فجر نتوانست برگردد، باید کاری کنیم که این احتمال بهحداقل برسد.
5ـ باید فکر مواضعی از دشمن باشیم که پشت آن پدافند کنند و عقبه خودمان را طوری تأمین کنید که قطع نشود.
سرهنگ [سیدعلیاکبر موسوی] قویدل: 1ـ اگر سه قرارگاه عمل کند، چون انهدام قابلتوجهای هم انجام نشده، ما کاملاً درگیر هستیم و دشمن نیرو ندارد.
2ـ از سرپل چه استفادهای میخواهیم بکنیم و اگر فشار آمد، حاضریم که تقویت را ادامه دهیم؟
بحث که ادامه پیدا کرد، سرهنگ [سیدعلیاکبر] موسوی [قویدل] میگفت منظور از یک قرارگاه، این است که آن را تقویت کنیم. یعنی مثلاً چهار تیپ هر تیپ پانزده گردان! که بشود 60 گردان. بعد میگفتند حالا اگر نشد، دو قرارگاه عمل کند.
سرهنگ [علی صیاد] شیرازی در ضمن سخنان خود گفت این مسایل است که ما را از مانور دورانی دور میکند.
مسایلی که راجع به آن برای جلسه بعدی فکر شود:
1ـ عقبه نیروهای خودی تا چه اندازه باشد و دو مثلث اول را نگه داریم (خط پدافندی در شرق جاده نشوه).
2ـ خطوط هدف و پدافندی قرارگاه نصر و فتح چه باشد و ادامه حرکت چگونه و بهوسیله چه نیروهایی و از چه قرارگاههایی باشد.
3ـ روی سرپل فکر شود.
4ـ برای تقویت [قرارگاه] فجر چه اقداماتی انجام شود.
24/5/1361
جلسه فرماندهان مناطق و شورای مناطق و شورای عالی سپاه و مسؤولین قرارگاههای لشکری و چند فرمانده تیپ
برادر محسن [رضایی]: علت اصلی تشکیل این جلسه، بسیج سپاه است برای ادامه عملیاتی که در پیش داریم و بهعنوان مقدمه مطالبی را عرض میکنم. قبل از انقلاب، هر فرد انقلابی نوک پیکان انقلاب را مبارزه با رژیم میدانست. این کار را به هر صورت انجام میدادیم. اما با سقوط رژیم، مواجه شدیم با ساختن یک رژیم اسلامی که آمادگی کامل آن را نداشتیم. حتی فکر نمیکردیم ادامه مبارزه با آمریکا بهصورت مبارزه با مجاهدین و جنگ کردستان باشد. فعلاً دو نکته مطرح است. یکی اینکه مبارزه با ضدانقلاب پایان ندارد و ادامه خواهد یافت. نکته دوم ساختن حکومت اسلامی و تکمیل آن است. در سپاه همۀ افراد توجیه نیستند که آیا کاری که میکنند، در رابطه با تشکیل حکومت است یا هدفهای قشری و موقت دارد. واحدهای سپاه کاری با میدان عمل ندارند یا احتیاج نمیدیدند. سپاه باید در دو بخش آمادهسازی و میدان عمل کار کند، یا بهصورت مقدمه و عمل. سپاه با تعیین هدف از قبل، تربیت کادر از قبل و تعیین سازمان از قبل کار را شروع نکرد. همه اینها را حل نشده، پشت سر گذاشتیم و امکان انفجار در آن ممکن است. اگر ما احساس کردیم جنگ را باید سریعتر حل کنیم، امروز سرعت آن بیشتر شده و دیگر زمان نداریم که عملیات را تعطیل کنیم و برویم سپاه را بسازیم و برگردیم جنگ را ادامه دهیم. امروز آمریکا روی ما سرمایهگذاری بیشتری خواهد کرد. امروز که شرح وظایف سپاه مشخص شده است، دو موضوع است:
1ـ مبارزه با ضدانقلاب.
2ـ کمک به ارتش در جنگ خارجی.
درست است که ما تبلیغات و برخورد سیاسی میخواهیم داشته باشیم ولی عکسالعمل سیاسی و تبلیغاتی حکومت اسلامی وظیفه سپاه نیست. فعلاً برای این کار یک قرارگاه در جنوب داریم (کربلا) و یک قرارگاه در غرب (حمزه) و قرارگاه بعدی در شمال برای مبارزه با ضدانقلاب در جنگل و قرارگاه بعدی در تهران و قرارگاه بعدی در منطقه 6 سیستان و بلوچستان. لذا کارهایی که داریم، یکی اینکه سپاه باید در رابطه با مسؤولیت خودش فعال شود. سپاه که کادرساز و طلبه تربیتکن نمیباشد و حق ندارد چنین کاری کند.
1ـ شرکت فعال در مسأله جنگ.
2ـ آمادهسازی سپاه و رساندن بهمیدان نبرد.
سپس مسؤولین مناطق صحبت کردند. اول برادر [احمد] شجاعی بررسی خود را گفت:
1ـ ضعف آموزش نیروها.
2ـ ضعف نیرو.
3ـ مشخص نبودن تدارکات.
4ـ استفاده نکردن از امکانات کشور.
5ـ تثبیت تیپها.
6ـ اجازه دادن نیروها برای مرخصی و غیره.
[حمید حاجی] عبدالوهاب: 1ـ بهمناطقی وعده میدهند که تیپ تشکیل دهید، در آینده بهدردتان میخورد. در حالی که بعد از سقوط عراق ما احتیاج به تیپهای جدید نیز داریم.
2ـ باید وابستگی بهابزار را از بین ببریم، مانند وابستگی به بلدوزر، این روحیه را در رزمندگان ایجاد کنیم که حتی با دست خاکریز بزنند.
3ـ ضعف معنویت که قرار گذاشتیم از ائمه جمعه استفاده کنیم.
4ـ ستادهای مختلف در حال تشکیل است. ترتیبی داده شود رابطه این ستادها مشخص شود.
5ـ از ستاد هر منطقه حتماً یک نفر در تیپ باشد که به تیپ اهمیت داده شود.
6ـ جهت سازماندهی گردانها و نیروهای تکمیلی، ارتباط قوی بین آموزش تیپ و منطقه باشد و سازماندهیها بههم نخورد.
برادر [صادق] محصولی: 1ـ تقسیم عادلانه امکانات تدارکاتی در تیپهای مختلف.
2ـ صحبتهایی که برادر محسن [رضایی] کردند، تدوین شود و بهصورت دستورالعمل واحد به همه مناطق ارسال و اجرا گردد.
3ـ آموزش، احتیاجات آموزشی جبهه را تدوین کند و بهمناطق ابلاغ کند.
4ـ هر منطقه روحانیون تیپ خودشان را تأمین کنند.
5ـ دادستانی تخلفات را محکمتر پیگیری کند.
[احمد] فضایلی، منطقه 2: ستاد منطقه تازه تشکیل شده است. مشکل حفاظت داریم. برای نیروهای درازمدت از نظام وظیفه استفاده کنیم. نمونه فساد اخلاقی در جبهه مشاهده شده که خود این میتواند مایه عذاب باشد. برای مقابله با این موضوع از برادران روحانی استفاده شود.
برادر [محسن] قمی، دادستان سپاه: رسیدگی به جرایم افراد پاسدار طبق مصوبه شورای انقلاب به دادستانی کل انقلاب واگذار و سپس بخشی از دادستانی انقلاب در سپاه مستقر شد:
1ـ جرایم فحشایی.
2ـ جرایم حین مأموریت.
3ـ جرایم سوءاستفاده از موقعیت.
4ـ تخلفات نظامی و انتظامی.
در قانون اساسی رسیدگی بهجرایم نظامی و انتظامی بهعهده دادستانی سپاه گذاشته شده (اصل 174) و تصریح شده است. فعلاً سه نوع جرایم دیگر را بهعنوان یک بخش از دادستانی کل انقلاب انجام میدهد. گزارش کردن جرایم نظامی و غیره، وظیفه شرعی است که گزارش کنند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد