29/6/1361
مقاله ادوارد کندی: با توجه به اینکه در ماههای اخیر مسأله لبنان سیاست خارجی آمریکا را بهخود مشغول کرده ولی آمریکا در خاورمیانه احتیاج بهثبات بیشتری در منطقه خلیج فارس دارد. هر چند که آمریکا پنج درصد نفت خود را اکنون از خلیج [فارس] میگیرد ولی اروپای غربی و ژاپن بیش از پنجاه درصد نفت خود را از خلیج [فارس] میگیرند و طبق قرارداد انرژی بین آمریکا و اروپا و ژاپن در سال 1974 موضوع بهضرر آمریکاست. سپس وی مسأله فروش جت و هواپیمای نقلوانتقال نظامی به عراق را توسط جمهوریخواهان تخطئه میکند و میگوید عراق هنوز تندرو میباشد، هر چند که روابطش با شوروی بهسردی گراییده است.
تهدید ایران را برای کشورهای منطقه شدید میداند و نفوذ بیشتر بهداخل عراق را پس از سردی فعلی در جنگ مطرح میکند و میگوید اگر عراق سقوط کند، باید آمریکا آشکارا به عراق کمک کند. از طرفی میگوید اگر ایران تقسیم شود، بهنفع شوروی است و از سوی دیگر برقراری روابط بین آمریکا و تهران در آینده نزدیک متصور نیست. این را نیز به تهران نمیتوانیم اثبات کنیم که برای تمامیت ارضی آنها اهمیت قائل هستیم. سپس میگوید اگر ما نمیتوانیم با ایران رابطه برقرار کنیم، باید ایران توسط کشورهای اسلامی، اروپایی و ژاپن کنترل شود تا در دامن شوروی نیفتد. صدور انقلاب افراطی و تندرویها بهصرف ما نیست و باید در دول خاورمیانه سیاست یکسان حاکم باشد.
29/6/1361
جلسه با فرمانده کل سپاه و افراد دیروز
برادر محسن [رضایی]: فعلاً فکر میکنم که ما باید با یک عملیات تعیین کننده، فشار مهمی بر عراق تحمیل کنیم تا شرایط ما را بپذیرد و یا سقوط کند. بهدلایلی این عملِ تعیین کننده در بصره میباشد و عمل در غرب [کشور] همیشه برای ما باقی خواهد بود. اما در این فاصله که آماده میشویم برای عملیات در جنوب، لازم است که جنگ را ادامه دهیم. هدفهای استراتژیک آینده شهر بصره، دهانه فاو و تهدید جاده صفوان برای نزدیکی به کویت میباشد و یا محاصره کامل بصره و انهدام نیروی قابلتوجهای از دشمن.
برای ادامه جنگ در غرب عملیاتهایی را انجام خواهیم داد که:
1ـ انهدام دشمن داشته باشد و اجازه بازسازی بهدشمن ندهد.
2ـ از نظر تبلیغات داخلی و خارجی مطلب داشته باشیم.
3ـ پس گرفتن ارتفاعات، تحمیل دشت باز بهدشمن و صرف شدن نیروهای دشمن.
پس در نظر بگیریم که برای عملیات جنوب چه مقدار نیرو لازم داریم.
مجموعه صحبتها به یک نتیجه متوسط رسید که چند روز قبل از عملیات، خط مرز را عمل کنیم و در مقابل زید، در صورت امکان، عمود بر کانال عمل کند و موانع دشمن برطرف شود و سپس دو تک اصلی یکی بهغرب کتیبان و پل وسط و یک تک دیگر از طلاییه بهسمت نشوه و سپس کتیبان و همزمان یک یا دو تلاش انهدامی برای نیروهای احتیاط صورت بگیرد.
تیپهای قرارگاههای فتح و تیپ حضرت رسول برای تلاش غرب، عاشورا و ثارالله برای تلاش پایین و در حدود سه یا چهار تیپ در خط [قرارگاه] قدس.
29/6/1361
جلسه مشترک با ستاد نزاجا و قرارگاه عملیات غرب و جنوب در نزاجا (ساعت 00/14)
سرهنگ [علیاصغر] جمالی: تصمیمات شور در نزاجا را که دو تدبیر ذیل بوده است، خواند:
تدبیر یکم، پدافند در جنوب و عملیات گسترده در زینلکش، چوارباخ و تأمین نفتخانه.
تدبیر دوم: پدافند در جنوب و آماده شدن برای عملیات گسترده در بصره و عملیات محدود، تسلط بر مندلی و تأمین نفتخانه و یا هر هدف مناسب دیگر.
س یکـ با حداقل چه مقدار نیرو میتوان در جنوب پدافند کرد و چقدر از نیرو را میتوان منتقل کرد؟
جـ لشکر 21 و 92 و 77، تیپ 40 سراب برای پدافند و انتقال لشکر 16 و تیپ 55.
س 2ـ آیا مقدار نیرویی که از جنوب منتقل میشود، کافی است برای تدبیر اول؟
جـ خیر. برای اهداف تدبیر اول کافی نیست. نیرویی که لازم است، یک لشکر پیاده ادغامی لازم است بهغرب بیاید.
س 3ـ برآورد وقت لازم برای انتقال نیرو چقدر است؟
جـ برای هر لشکر ارتش چهل روز با شناسایی و آمادگی عملیاتی.
س 4ـ زمان لازم برای تک هماهنگ برای تدبیر اول؟
جـ هشتاد روز برای انتقال دو لشکر و ده روز هم هماهنگی. یعنی سه ماه.
س 5ـ نیروی لازم برای پدافند اهداف تأمین شده در غرب؟
جـ تمام نیروهای ارتش عمل کننده در غرب برای پدافند لازم است، بدون نیروهای سپاه.
س 6ـ برآورد مدت زمان عملیات و تأمین پدافند؟
جـ 25 روز.
س 7ـ زمان لازم برای انتقال نیروهای عمل کرده بهجنوب؟
جـ نیرویی نداریم که برگردد.
س 8ـ زمان لازم برای آماده شدن جهت عملیات در جنوب؟
جـ عملیات نمیتوان انجام داد و باید دو لشکر درست کرد، بعد عملیات انجام داد.
راهکار دوّم:
در تدبیر دوّم، عملیات در غرب برای تأمین گیسکه و نفتخانه میباشد.
س یکـ نیروهای تکور که باید در جنوب بمانند و قدرت کیفی آنها را باید بالا برد؟
جـ لشکر 21، 77، 92 و تیپ 40 ارتش و قدس، فجر و فتح از سپاه.
س 2ـ نیروهایی که دنبال پشتیبان در باختران [کرمانشاه] بهعملیات بپردازند، کدامند؟
جـ لشکر 16 و لشکر نصر سپاه.
س 3ـ نیروهای جدیدی که باید جذب شده و سازماندهی گردند، برای آمادگی عملیات؟
جـ تکمیل گردانهای سپاه به 370 گردان.
س 4ـ برآورد زمان لازم برای تکمیل کمی قوا و تکمیل کیفی قوا برای آمادگی عملیات و اینکه لشکر 16 از غرب برگردد؟
جـ از نظر ارتش چهار ماه و از نظر سپاه بهکار سپاه بستگی دارد.
محاسن راهکار اوّل:
1ـ تهدید شهر مندلی.
2ـ دستیابی بهعوارض حساس منطقه و قطع دید و تیر دشمن بهمنطقه.
3ـ تسهیل برای عملیات بعدی بهطرف بعقوبه.
4ـ تأمین نفتشهر و تهدید نفتخانه، تهدید بانمیل و خانقین.
5ـ حفظ فعالیت یگانها در غرب و اثر آن روی مردم.
6ـ واداشتن دشمن بهگسترش در منطقه.
معایب:
1ـ عدم بازیافتن آمادگی جهت عملیات اصلی در بصره.
2ـ ضعف خط پدافندی در جنوب.
3ـ فرسایش نفرات و وسایل.
4ـ عدم انهدام نیروی قابلتوجه از دشمن.
5ـ جابهجایی نیروها از جنوب بهغرب و بالعکس بهزمان زیادی نیاز دارد.
6ـ مسأله سرما و کمبود جا در غرب و محدودیت خطوط تدارکاتی، بهخصوص برای سپاه.
محاسن تدبیر دوّم:
1ـ وصول بههدف اصلی در بصره.
2ـ انهدام قابلتوجه از نیروی دشمن.
3ـ جلوگیری از فرسایش وسایل.
4ـ مطمئنتر بودن خطوط پدافندی جنوب.
5ـ تأمین نفتشهر و تهدید نفتخانه.
معایب تدبیردوّم:
1ـ زیر دید و تیر بودن جاده قصرشیرین به نفتشهر.
2ـ جابهجایی بسیار کم نیروهای دشمن از جنوب بهغرب و کمتر تهدید شدن خانقین و مندلی.
نتیجه: انتخاب راهکار دوّم، بهدلایل ذیل:
1ـ رسیدن به بصره.
2ـ انهدام نیروی مهم دشمن.
3ـ زمان کمتر برای شروع تک در جنوب.
4ـ فرسایش کمتر وسایل و نفرات.
5ـ مطمئنتر بودن خطوط پدافندی.
برادر محسن [رضایی]: سؤالاتی مطرح شده که باید پاسخ دقیق آنها مشخص شود و همچنین حساب احتمالات را هم بکنیم. اگر هدف اصلی بصره است، چرا و دلیل اهمیت بصره چیست؟ آیا عبور از شط [شطالعرب] هم مطرح است یا نه. دیگر اینکه از 370 گردان، فقط سی گردان ارتش دارد و بقیه را سپاه باید تأمین کند ولی از کجا؟ سپاه یک سال وقت میخواهد تا سی تیپ درست کند.
سرهنگ [علی صیاد] شیرازی: هدف عبور از بصره میباشد و بصره هدف کلی موقتی است، زیرا که صدام در بصره نیست. در مورد برآورد نیرو که 370 گردان بوده، برای انهدام نیروی وسط (احتیاط) نیز در نظر گرفته شده است که میتوان از آن هم صرفنظر کرد. از طرف دیگر، تا کنون روی آموزش زیاد کار نشده است. اگر ما روی آموزش کار کنیم، این 370 گردان را به دویست گردان میتوان تقلیل داد.
البته [سیدعلیاکبر] موسویقویدل این را قبول نداشت.
بهداری: از لحاظ نیرو، جایگزین نیروی منطقه 8 شده است و دارو هم تأمین شد.
مسأله پارکینگ آمبولانسها میباشد. تعمیرگاه هم دارد (صد ماشین جا میگیرد).
قرار شد که کلیه امکانات مربوط بهجنگ در اختیار [قرارگاه] کربلا قرار گیرد. فعلاً بیمارستان آپادانا گرفته شده است. قرار شد گزارش از اشکالات بیمارستانهای اهواز تهیه کنند برای شورای عالی دفاع.
پدافند هوایی: حدود 140 قبضه توپ در اختیار تیپها و لشکر میباشد.
مخابرات: کمبود نیرو و کمبود امکانات مخابراتی. قرار شد گزارش تهیه کند و بدهد.
مهندسی: ضدهوایی برای کانال. نیروی تأمین، تردد هلیکوپترها روی آب (نوشتن نامه به ارتش).
پیگیری گردان هلیبرن قمربنیهاشم از قرارگاه فتح.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد