عملیات مسلم‌بن‌عقیل

تیپ‌ 27: چهارده گردان.

تیپ عاشورا: ده گردان.

تیپ امام رضا (ع)و جواد‌الائمه (ع): هشت گردان.

برآورد اطلاعاتی از دشمن توسط رکن‌2 و اطلاعات‌عملیات اشتباه بود. یک شب سی تیم خودی به‌شناسایی می‌رفتند. شناسایی بسیار خوب بود. کیفیت نیروها نیز خوب بود. طرح عملیات هم مناسب بود و غرور و ضعف تدبیر دیده نمی‌شد و لطف خداوند نمودار بود. دشمن چند بار بمباران هوایی کرد که حدود شصت نفر تلفات گرفت. عملیات تک جبهه‌ای بود ولی راهکار زیادی داشت.

اسراء 189 نفر. تلفات خودی شب اول کم بود. روز دوم چون تثبیت نشده بود، قدری تلفات به‌وجود آمد (احتمالاً 122نفر).

به‌دلیل بُعد فاصله، جناح راست در واروالین، عملیات مجبور می‌شد که در 30/12 شب شروع شود و یک ساعت هم تأخیر شد. ساعت 30/1 عملیات شروع شد. ماه مشکلی بود برای دید و مسأله گرما. ولی به‌لطف خدا دو روز هوا ابری بود و خنک شد. شب عملیات هم برای رسیدن به‌دشمن، ابر جلوی ماه را گرفت و هنگام شروع عملیات ماه نمودار شد.

جو معنوی بسیار خوب حاکم بود، مانند فتح‌المبین. آقای [محمدصادق] حائری‌شیرازی چند بار برای برادران صحبت کردند و [محمد] صادق آهنگران هم نوحه خواند. جو بسیار مناسب بود. دشمن عبارت بود از تیپ‌ 46 مکانیزه از لشکر‌ 17 که جدیداً تاسیس شده و قبلاً در شلمچه بوده و ضربه خورده است. 500 الی 600 نفر کشته شده بودند و 140 نفر اسیر شدند. 30 الی 40 تانک و نفربر منهدم و غنیمتی بود و چند قبضه ضدهوایی.

این‌که دشمن چرا این ارتفاعات را ضعیف گرفته بود، مهم است. بعد از این ارتفاعات، دشمن کاملاً در دشت باز است. اسرا می‌گفتند چیزی و کسی در مندلی نیست و نسبتاً نظامی است ولی وضع شهر مرتب و منظم بود و اطرافش درخت‌کاری است. ساعت دو نیمه‌شب عراق اطلاعیه داد که ایران حمله کرده و دفع شده است.

شنود می‌گفت صدام پیام داده که باید ارتفاعات را بگیرید، چون آبروی عراق در خطر است.

از حدود 10/7/61 اوضاع رو به‌وخامت رفت. از قسمت سلمان‌کشته فشار زرهی دشمن بود و [نیروهای خودی] یک کیلومتر عقب‌نشینی کردند. تیپ امام رضا (ع)، جناح چپ در کانی‌شیخ بود و [تیپ] حضرت رسول با [تیپ] هوابرد روی گیسکه و کهنه‌ریگ بودند. [تیپ] عاشورا از واروالین تا جناح راست و [تیپ] جوادالائمه (ع) احتیاط بود.

تلفات خودی در آغاز کم بود. فاصله 5/6 کیلومتر است ولی احساس می‌شود در سه کیلومتری است. عراقی‌ها فکر می‌کردند ما در عید قربان عمل می‌کنیم ولی وقتی عمل نکردیم، آماده‌باش لغو شده بود. مسأله ماه بسیار جالب بود که گاه تاریک می‌شد و گاه روشن. درست مطابق با عبور نیروها، از دشت تاریک شده بود و موقع عملیات روشن شده بود. نم باران هم در پوشش و خنکی هوا مؤثر بود. شب‌جمعه دعای کمیل باحال و دعای توسل بود.