شهید

16/10/1361

نیروی رزمی 421 نداجا در بوشهر، برادر رحیم [صفوی]، [اکبر] تیموری و [حسین] علایی

ظهر آشنایی با ارتباطات نداجا بود. ظهر به‌سپاه بوشهر برگشتیم. جلسه مختصری با یگان دریایی سپاه گرفته شد. عصر هم با نداجا راجع به‌تهدیدات و راهکارهای خودی صحبت شد. راجع به فاو هم نقشه و اطلاعات جمع‌آوری کردیم.

مغرب برادر محسن [رضایی] از تهران آمد. ابتدا به‌سپاه رفتیم و ضمن صحبت مختصر، به نداجا رفتیم. ابتدا آقای [علی] ‌الهی مسؤول سیاسی ایدئولوژیک صحبت کرد. بعد برادر محسن [رضایی] صحبت کرد که نیت ما از آمدن در نداجا و دریا این است که مانند یک مکمل کار کنیم و ایمان را نیز در دریا وارد کنیم.

یک نفر که توانسته بود چهار ماه پیش در فاو نفوذ کند، با او صحبت کردم. می‌گفت از نهر قاسمیه با گرای 210 درجه به‌داخل رفته است و در نهر یکی مانده به‌آخر، به‌داخل رفته‌اند و 40 ساعت آن‌‌جا بوده‌اند. زمین خیلی باتلاقی نبوده. طول مد یک کیلومتر بوده است. داخل نیزارها می‌توان مخفی شد.

شب برگشتیم سپاه. راجع به‌کار دریایی، برادر محسن [رضایی] راهنمایی کرد. افراد نیروی دریایی از آمدن سپاه مضطرب هستند و فکر می‌کنند سپاه پس از تسلط، نیروی دریایی را منحل خواهد کرد.