شهید

23/مهر/1359

آبادان: نيروهاي‌ عراقي‌ در 7 تا 8 كيلومتري‌ جاده‌ ماهشهر‌ـ آبادان‌ و حدود 2 كيلومتري‌ آبادان‌‌ـ دارخوين‌ هستند. دشمن‌ از محور ماهشهر، آبادان‌ را محاصره كرده است. از طرف‌ ديگر قواي‌ متجاوز به 3 تا 4 كيلومتري آبادان‌ رسيده‌‌‌‌‌‌‌‌اند و در حال‌ پيشروي ‌هستند.

خرمشهر: حدود يك‌سوم خرمشهر در دست‌ دشمن ‌است. راه‌آهن‌، كوي‌ طالقاني‌، اداره‌ بندر، گمرك، قسمتي‌ از پادگان‌ دژ و چهار‌پنجم جاده‌ كمربندي‌ در دست‌ متجاوزين‌ عراق است. نيروهـاي‌ دشـمن‌ تا كشتارگاه‌ شـهر پيشروي كـرده‌‌‌‌‌انـد و جـاده ‌آبـادان‌‌‌‌‌‌ـ‌ ماهشهر را بسته‌اند.

بيوض‌: طبق‌ اطلاع تأييد نشده‌ از بيوض‌ حدود 600 نفر از نيروهاي‌ عراقي‌ به‌وسيله‌ قايق‌ از كارون‌ گذشته‌ و در اين‌سوي‌ رود مستقر شده‌اند. از قرار اطلاع افراد فوق مسلح‌ به‌سلاح‌ سبك‌ هستند.

اهواز: امروز ساعت‌ 12:00 مقر كميته‌ صحرا در دبيرستان‌ منوچهري‌ مورد اصابت‌ خمپاره قرارگرفت‌ كه‌ خوشبختانه‌ خسارت‌ مالي‌ و جاني‌ به‌بار نيامد. كميته‌ مذكور براي‌ حفظ‌ سلامتي‌ افراد مقر خود را تغيير داد. انجمن‌ توحيدي‌ محراب‌ نيز هدف‌ رگبار گلوله‌ افراد ناشناس قرار گرفت‌ كه‌ تحقيق‌ براي‌ شناسايي‌ هويت‌ اين‌ افراد ادامه‌ دارد. امروز ساعت‌1:20 اهواز توسط‌ خمپاره‌ مورد حمله‌ قرارگرفت‌. محل‌هايي‌ كه‌ خمپاره‌ به آن‌ها اصابت‌ كرد، عبارتند از: خزعليه‌ مقابل‌ پمپ‌بنزين، حصيرآباد، آتش‌‌نشاني‌ و جنب‌ تعميرگاه‌ سپاه. خوشبختانه‌ خسارات‌ چنداني‌ به‌هيچ‌كدام‌ از اين‌ محل‌ها وارد نيامده‌ است‌.

نيروهاي‌ خودي‌ با سلاح‌هاي‌ سبك‌ در ده‌ سلمانيه‌ مستقر شده‌اند و ميگ‌هاي‌ دشمن‌ مرتب‌ بالاي‌ سر آن‌ها پرواز مي‌كنند. اين‌ هواپيماها توسط‌ توپخانه حمايت‌ مي‌شوند. در ضمن‌ در منطقه‌ سلمانيه‌ مواضع‌ دشمن‌ توسط‌ يك‌ فانتوم‌ خودي‌ بمباران‌ شد اما اين‌ حمله‌ چندان‌ كاري‌ نبود. نيروهاي‌ عراقي‌ از رودخانه‌كارون‌ عبور كرده‌‌‌‌‌اند و در دارخوين‌ 4 نفر از كارگران‌ شركت‌ نفت‌ را به‌‌گروگان‌ گرفته‌اند. فئودال‌‌ها و سران‌ عشاير(از جنگيه‌ به‌طرف‌ جنوب‌) شبانه‌ از رود كارون‌ عبور كرده وضعيت‌ ارتش‌ ايران‌ و اطلاعات‌ لازم‌ راجع به‌نيروهاي‌ خودي‌ را در اختيار نيروهاي‌ عراقي‌ قرار مي‌دهند. 2 تا‌ 3 تانك‌ و چند خودرو دشمن‌ در محور پاسگاه‌ فارسيات‌ مستقر شده‌‌‌‌‌‌اند و نيروهاي‌ خودي مواضع‌ دشمن‌ را در منطقه‌ مي‌كوبند. بنا به‌گزارش‌ عيني‌ تيم شناسايي سپاه،‌ ستون‌ زرهي‌ دشمن‌ با حدود 50 دستگاه تانك‌ در منطقه‌ فارسيات‌(پشت‌ رودخانه)‌ مستقر شده‌اند. بنا به‌گفته‌ همين‌ تيم‌ سربازان‌ دشمن‌ به‌قدري‌ آسوده‌خاطر هستند كه‌ روي‌ تانك‌ها نشسته‌ و غذا مي‌خورند.

دارخوين: در يك‌ شبيخون‌ به‌‌نيروهاي‌ دشمن‌ در جاده‌ دارخوين‌ 4 دستگاه تانك‌ منهدم‌ شد و يك‌ افسر و چند سرباز عراقي‌ به‌هلاكت‌ رسيدند.

پيوست‌ گزارش‌ نوبه‌اي شماره‌ 17 تاريخ 23/7/1359

گزارش‌ مختصر در مورد منطقه‌ جنگي‌ بستان‌:

بستان‌ كه‌ اولين‌ بار در اثر خيانت‌ فردي‌ به‌نام‌ سرگرد مهدآرا در پاسگاه‌ مرزي‌ سابله حوالي‌ 6 مهر سقوط‌ كرد، هفته‌ گذشته‌ شاهد تجاوز‌ مجدد عراق بود. پس‌ از شكست‌ نيروهاي‌ عراقي‌ در حميديه‌ و عقب‌نشيني‌ آن‌ها به سوسنگرد و سپس‌ بستان‌، نيروهاي‌ متجاوز در پشت‌ پاسگاه‌ خرابه‌ متمركز شدند و تا حدود 12 مهر در پشت‌ پاسگاه‌ بودند. در اين‌ روز از طريق‌ جاده‌ نظامي‌ بين‌ كوه‌هاي‌ الله‌اكبر و بستان‌ پيشروي‌ كرده‌ و بدون‌ آن‌كه‌ حمله‌ مستقيمي‌ به‌‌ بستان‌ كنند، تنها با پرتاب‌ تعدادي‌ توپ‌ و خمپاره‌ از شمال‌ رودخانه به‌سمت‌ حميديه‌ پيش رفتند با مقابله‌ توپخانه‌ الله‌اكبر به‌عقب‌ برگشتند و در مواضع‌ سابق‌ خود يعني‌ پشت‌ خرابه‌ مستقر شدند. تا آن‌كه‌ بار ديگر، بعدازظهر جمعه‌ تاريخ 18/7/59 از همان‌ طريق‌ به‌سمت‌ بستان‌ و حميديه‌ حركت‌ كردند. اين‌‌بار در اثر مقابله‌ نيروهاي‌ خودي‌ و احتمالاً بمباران‌ تانك‌هاي‌ عراقي‌ توسط‌ فانتوم‌ها نيروهاي‌ عراقي‌ به‌ 2 قسمت‌ شدند. گروهي‌ در پشت‌ تپه‌هاي‌ الله‌اكبر يعني‌ در بين‌ تپه‌هاي‌ شني‌ دشت‌ پيشروي‌ كردند و فعلاً مخفي‌ شده‌اند. گروه‌ ديگر از قسمت‌ شمالي‌ كرخه‌، بستان‌ را شديداً زير آتش‌ گرفتند.

در مقابل‌، توپخانه‌ الله‌اكبر، فانتوم‌هاي‌ نيروي‌ هوايي‌ و برادران‌ پاسدار و ژاندارم‌ از طرف شهر بستان با حفر پناهگاه‌هايي‌ در كنار رود كرخه‌ و شهر با نيروهاي‌ عراقي‌ مقابله‌ كردند. اين‌ جريان‌ از صبح‌ روز شنبه‌ 19/7/59 تا صبح‌ روز دوشنبه‌ 21/7/59 ادامه‌ داشت‌ تا آن‌كه‌ ناگهان صبح‌ شنبه‌ برادران‌ پاسدار و ژاندارم‌ متوجه‌ آتش‌ عراقي‌ها از قسمت‌ غربي‌ و جنوب‌‌غربي‌ بستان‌(يعني‌ از طرف‌ خشكي‌) روي‌ خود شدند. بعداً معلوم‌ شد نيروهاي‌ تازه‌نفس‌ دشمن‌ از طريق‌ خرابه‌ به‌سمت‌ سعيديه‌ رفتند و در نزديكي‌ سعيديه روي‌ رودخانه‌ پل‌ زده‌ و از آن‌‌جا به‌سمت‌ بستان‌ آمده‌ و جبهه‌ جديدي‌ را در مقابل‌ برادران‌ ايجاد كرده‌اند.

با وجود فردي‌ به‌نام سرهنگ‌ زهتابچي‌ و ارسال‌ نيروي‌ كمكي‌ از سوسنگرد مقاومت‌ همچنان‌ ادامه‌ داشت‌. با آن‌‌كه‌ بيشتر شهر زير فشار شديد خمپاره‌ و خمسه‌خمسه‌ بود، پاسداران‌ حتي‌ دست‌ به‌‌عمليات‌ تعرضي‌ در جبهه‌ زميني‌ زدند(جبهه‌ غربي‌ بستان‌). به‌علت‌ آن‌‌كه‌ جاده‌ سوسنگرد‌ـ‌ بستان‌ حد‌فاصل‌ بستان‌ تا پل‌ سابله‌ زير آتش‌ شديد نيروهاي‌ عراقي(مستقر در پشت‌ تپه‌ها و كنار كوه‌) قرار داشت‌، رفت‌وآمد از جاده‌ مشكل‌ شد. به‌‌حدي‌ كه‌ غذا، آب‌ و تجهيزات‌ از ظهر دوشنبه‌ به‌بعد كمتر به بستان‌ رسيد. تا آن‌كه‌ غروب‌ روز دوشنبه‌ خبر رسيد كه‌ پاسداران‌ و ژاندارم‌ها فقط در سنگرهاي‌ خود موضع‌ گرفته‌اند و ابتكار عمل‌ دست‌ عراقي‌ها است. آن‌ها ظاهراً از طريق پل‌ خود روي‌ رودخانه(بين‌ سعيديه‌ و بستان‌) شروع‌ به‌ نقل‌و‌انتقال‌ نيرو از چزابه‌ به‌‌پشت‌ بستان‌ كردند. در آخر شب‌(10 شب‌) يك‌ ميگ‌ عراقي‌ بر فراز شهر پرواز و چند راكت‌ پرتاب‌ كرد كه‌ به‌هدف‌ نخورد و در قسمت‌ غربي‌ شهر منفجر شد.

پس‌ از آن‌ سرهنگ‌ ژاندارمري‌ كه‌ تقريباً فرماندهي‌ جبهه‌ را به‌عهده‌ داشت‌، براي‌ تماس‌ با اهواز راهي‌ سوسنگرد شد كه‌ متأسفانه‌ در راه تصادف‌ كرد. سپس‌ فرماندار سوسنگرد به‌ بستان‌ رفت‌ كه‌ ايشان‌ هم‌ طبعاً نمي‌توانست فرماندهي‌ عمليات‌ را به‌عهده‌ گيرد. پس‌ از بازگشت‌ او نيروهاي‌ خودي‌ عقب‌نشيني‌ و گروهي‌ در پاسگاه‌ سابله‌(6 كيلومتري‌ بستان‌) و بقيه‌ به سوسنگرد مراجعت‌ كردند. صبح‌ روز سه‌شنبه‌ 22/7/59 ساعت 5:00 و 5:30، 2 گروه‌ از برادران‌ مستقر در سپاه‌ سوسنگرد با برنامه‌ريزي‌ براي‌ تصرف‌ مجدد بستان به‌سابله‌ اعزام‌ شدند كه‌ مسؤول‌ عمليات‌ آن‌ها برادر فلاح‌ بود.