چهارشنبه 25 شهريور 1360
صبح با رحيم [ صفوی ] و [ غلامعلی ] رشيد رفتيم لشكر 77. راجع بهمأموريت تيپ يك اعتراض كرديم كه هدف مشخصي ندارد. در پايان قرار شد گروه رزمي 37 از خط خارج شود و با يك گردان پياده سپاه وارد عمل شود. همچنين [ گردان ] 136 نيز در رخنه عمل كند. هنوز مقر فرماندهي تيپ يك در شادگان است.
ظهر در سپاه طرح فياضيه را بررسي كرديم كه قرار شد خود رحيم [ صفوی ] برود فياضيه و [ غلامعلی ] رشيد با تيپ يك باشد و من هم دارخوين. فعلاً تيپ 2 گفته كه 450 نفر نيروي مانوري دارد. تيپ 3 نيز از دو گردان 620 نفر نيرو دارد و تيپ يك هم هنوز مشخص نكرده است. خود [ یوسف ] كلاهدوز تشخيص داد كه حداقل تيپ 2 بايد چهار گروهان 150 نفره وارد عمل كند. در مورد فياضيه قرار شد فعلاً در مرحله اول 300 نفر براي خط اول، 250 نفر كناره كارون، 250 نفر جاده اهواز آبادان، 250 نفر ايستگاه12 و 300 نفر پل حفار در نظر گرفته شود. سپس مسأله احتياط قرار شد بهفكر باشيم يكي گردان گچساران، شيراز و 200 نفر از خرمشهر و 100 نفر از كناره اروند.
عصر [ قاسمعلی ] ظهيرنژاد آمد، رفتيم لشكر و مديريت مهمات و خريد هم بودند. لشكر 1500 [ قبضه ] آر.پي.جي صورت داده است و براي هر [ قبضه ] آر.پي.جي شش گلوله در نظر گرفتند كه آخر ده گلوله شد. مهمات هنوز مسأله ميباشد. شب رفتيم اهواز.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد