یکم/تیر/1360
اهواز: دشمن مزدور بعثي در واپسين لحظات حياتش دست به‌تلاش‌هاي مذبوحانه‌اي براي جلوگيري از شكست مفتضح خود مي‌زند. دشمن با به‌‌توپ بستن نقاط مسكوني به‌‌خيال خام خود سعي در شكستن اراده فولادين مردم دلير و مقاوم دارد، غافل از آن‌كه مردم بيداردل و مقاوم براي پيروزي كامل انقلاب اسلامي و شكست دشمنان اسلام و مسلمين تحمل همه نوع مصايب را دارند و هرگز از ميدان مبارزه و استقامت به‌در نخواهد رفت. اهواز همانند روزهاي گذشته مورد حملات توپخانه دوربرد دشمن مزدور قرار گرفت كه از ساعت 10:47 تا 11:30، 3 گلوله به‌شهر شليك شـد كه 2 نفر از مردم مستضعف شهيد و 7 نفر زخمي شدند و به يك دستگاه اتومبيل و يك منزل مسكوني خساراتي وارد شد. در وضعيت كلي نيروي دشمن تغيير عمده‌اي حاصل نشده است.
محور ساچت(غرب طراح): گزارشي نرسيده است.
محور سوسنگرد: گزارشي نرسيده است.
محور اللّه‌اكبر‌‌ـ شحيطيه: 1ـ وضعيت نيروهاي دشمن در غرب اللّه‌اكبر تغييري نكرده است.
2ـ روي تپه‌اي كه خاكريز دشمن(در غرب شحيطيه) به آن ختم مي‌شود، 3 سنگر اجتماعي مشاهده شد.
3ـ يك دستگاه بلدوزر به‌‌هنگام تاريكي شب تا صبحگاه روي خاكريز مشغول كار ديده شد.
محور دارخوين: تبادل آتش در طول روز ادامه داشت. با آتش توپخانه ارتش جمهوري اسلامي و ديده‌باني برادران پاسدار خسارت زير به‌‌دشمن كافر وارد آمد: انهدام يك انبار مهمات و يك سنگر خمپاره‌انداز با خدمه مربوطه. همچنين در شناسايي كه از اطراف ايستگاه نود به‌‌عمل آمد، مشخص شد كه دشمن در سمت جاده شني، خاكريزي به‌‌طول 200 متر احداث كرده است كه 7 دستگاه خودرو، 4 دستگاه تانك و يك دكل ديده‌باني در پشت خاكريز مشاهده شد.
محور آبادان: تبادل آتش در طول روز ادامه داشت. تجمع دشمن در منطقه ايستگاه7 زياد بود و آتش توپخانه خودي مؤثر واقع شده است. دشمن در حوالي شلمچه تردد زيادي دارد. وضعيت كلي نيروهاي دشمن نسبت به‌روز قبل تغيير عمده‌اي نداشته است.
نظريه: در مورد تخليه نيروهاي عراقي از جنوب جاده ماهشهرـ آبادان: انگيزه‌هايي كه باعث شد عـراق نيروهاي خـود را در جنوب جـاده ماهشهر تخليه كند، به‌‌شـرح زير اسـت:
1ـ پس از گذشت 9 ماه از جنگ و مقاومت نيروهاي اسلامي، ارتش بعث عراق ضربه‌هاي متفاوتي را در جبهه‌ها پذيرا شده كه در نتيجه خسارات بسيار زيادي اعم از انساني و لجستيكي به‌‌دنبال داشته است. دشمن اخيراً سخت در پي آن است كه از درگيري احتراز كند و سعي دارد نيروهاي خود را متكي به‌موانع طبيعي مانند رودخانه، جاده و غيره كند تا بتواند پدافند محكمي تشكيل دهد و در مقابل حملات نيروهاي پياده خودي غير‌قابل نفوذ باشد. اين اقدام نيز [ تخليه جنوب جاده ماهشهرـ آبادان ] در دنباله همين سياست است. در بعضي مناطق شوش و غرب سوسنگرد نيز موارد مشابه مشاهده شده است.
2ـ قريب 8 ماه است كه عراق به آبادان حمله كرده و پس از تصرف خونين‌شهر، توانست تقريباً 330 درجه از جزيره آبادان را در محاصره داشته باشد، اما علي‌رغم يك بار گذشتن از بهمن‌شير نتوانست جزيره آبادان را تصرف كند. رفته‌رفته نيروهاي اسلامي موفق شدند خط دفاعي خود را در مقابل آبادان تقويت كنند و حتي در مواردي، به‌‌دشمن مزدور حمله كنند. در اين اواخر حتي جاده‌اي نيز احداث شد و به‌‌طور كلي آبادان از محاصره درآمد. عراق مشاهده كرد كه در طول مدت محاصره حتي اقدامات كشاورزي و رفاهي داخل آبادان تعطيل نشده است، لذا به‌ناچار اين حقيقت را پذيرا شد كه پس از گذشت 8 ماه نتوانسته آبادان را محاصره كند. گذشت زمان نيز ضعف نيروهاي عراقي را افزايش مي‌دهد و در پي آن دشمن به‌تخليه مواضع اشغالي پرداخته است.
3ـ در طول 9 ماه جنگ تحميلي و ماه‌هاي قبل آن‌كه نيروهاي نظامي عراق خود را آماده حمله به ايران مي‌كردند، در آماده‌باش بودند. به‌خصوص از آغاز جنگ اكثر واحدهاي زميني عراق در صحنه‌هاي درگيري بوده‌اند و از شديدترين جبهه‌هاي درگير جبهه آبادان بوده كه امكان آسايش براي پرسنل لشكر 3 عراق نداشته است. در طول 8 ماه پرسنل عراق در شرق كارون مجبور بودند در گرماي شديد در سنگرهاي تنگ و تاريك به‌سر ببرند و اين ضعف روحي زيادي را به‌‌دنبال خواهد داشت. عراق واحد قابلتوجهاي نداشته تا كليه واحدهاي شرق كارون را تعويض كند. از لحاظ انگيزه پيروزي نيز به‌استناد بند 2 نتوانسته پرسنل خود را توجيه كند و در اين مدت آتش سنگين و قابلتوجهاي روي مواضع آن‌ها بوده كه مجبور شده‌اند با از بين رفتن امكان حمله به آبادان، مواضع اشغالي را تخليه كنند.
4ـ در ادامه جنگ نيروهاي عراقي با حملات متعدد نيروهاي ايراني مواجه شدند كه با طرح‌هاي ابتكاري صورت گرفت و براي عراق ناشناخته و عمدتاً متكي به‌عناصر پياده ارتش، سپاه و نيروهاي مردمي بود. اكثر حمله‌ها به‌مواضعي صورت گرفت كه عراق نفوذ در آن‌ها را غيرممكن مي‌دانست. از جمله آخرين اين حملات حمله موفقيت‌آميز دارخوين بود كه علي‌رغم آبگرفتگي 2 جناح چپ و راست عراق نيروهاي سپاه از جبهه‌اي به‌عرض حداكثر 5/1 كيلومتر، از مقابل حمله كردند و محكم‌ترين جبهه عراق را به‌‌سقوط كشاندند. زماني كه اين جبهه سقوط كرد، طبيعي است كه دشمن نتيجه بگيرد وضع نيروهاي مستقر در جنوب جاده ماهشهر بسيار آسيب‌پذيرتر از جبهه دارخوين است و لذا به تخليه اين مواضع پرداخت و نيروهاي خود را از خطر اسارت و انهدام نجات داد.
در پايان، به‌نظر مي‌رسد كه عراق انگيزه‌اي به‌جز حفظ آبرو در محافل بين‌المللي براي ماندن در شرق كارون ندارد. دشمن اگر خودبه‌خود مواضعش را در شرق كارون تخليه كند، وجهه سياسي و نظامي خود را از دست خواهد داد. علي‌رغم اين موضوع به‌‌احتمال قريب به‌‌يقين دشمن كليه نيروهاي خود را در شرق كارون تخليه خواهد كرد و به‌‌دنبال اتخاذ روشي است كه در حين عقب‌نشيني مورد تهاجم نيروهاي ايراني قرار نگيرد.
محور خونين‌شهر: تبادل آتش در بخش اشغالي خونين‌شهر همچنان ادامه دارد. واحد خمپاره‌انداز برادران پاسدار مناطق اشغالي دادگستري، كلينيك بهبهانيان، شهرباني، ميدان كسري، خيابان فردوسي و خيابان 40 متري را زير آتش قرار داد. تلفات و خساراتي به‌‌دشمن كافر وارد آمده كه از ميزان دقيق آن اطلاعي در دست نيست.
گـزارش بـرون‌مـرزي: 1ـ در تاريخ 30/3/60، 18 دستگاه پل نظامي از بصره به خونين‌شهر منتقل شده است.
2ـ تعداد زيادي پل نظامي به‌طرف فاو در حال حركت ديده شده است.
3ـ در منطقه المطوع 6 دستگاه پل نظامي ديده شده است.
4ـ قرار است در تاريخ 3/4/60، 352 نفر از اعراب فراري از پادگان مكسعرالبعث براي آموزش سلاح سنگين به پادگان بغداد اعزام شوند. دوره‌اي كه افراد فوق مي‌بينند، دوره سلاح سنگين است كه به‌‌دوره(الضباط) معروف است.
3 - 88026511
88026513
10001100
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد