شهید

21/مهر/1360

محور دزفول‌: الف‌ـ دشت‌عباس‌: در اين‌ منطقه‌ تبادل‌ آتش‌ نسبتاً شديد ادامه ‌داشت‌ و با آتش‌ خمپاره‌انداز خودي‌ چند سنگر گروهي‌ منهدم‌ شد و حدود 15 نفر كشته‌ و زخمي‌ شدند.

ب‌ـ كرخه‌: اوضاع‌ جبهه‌ عادي‌ بود و تبادل‌ آتش‌ پراكنده‌ ادامه‌ داشت‌. ضمناً با آتش‌ نيروهاي‌ خودي‌ يك‌ انبار مهمات‌ منهدم‌ شد.

ج‌ـ مشطط‌: تبادل‌ آتش‌ به‌طور پراكنده‌ ادامه‌ داشت‌. در ساعت‌ 20:30 تاريخ ‌20/7/60 دشمن‌ به تپه‌سبز حمله‌ و سپس‌ عقب‌نشيني‌ كرد.

محور شوش‌: بنا به‌گزارش‌ رسيده‌ از عنكوش‌ تردد خودروهاي‌ عراقي‌ در منطقه ‌افزايش‌ يافته‌ و دشمن‌ به‌سيم‌هاي‌ خاردار در اين‌ جبهه‌ افزوده‌ است‌. در ساعت ‌24:00 تاريخ 20/7/60 حدود 15 نفر پياده‌ روي‌ تپه‌ عنكوش‌ ديده‌ شدند كه‌ با اجراي‌ آتش‌ خودي‌ مجبور به‌فرار شدند.

بنا به‌گزارش‌ ديگري‌ از شوش‌: 1ـ در منطقه‌ سندال‌ گشتي‌هاي‌ دشمن‌ قصد مين‌گذاري‌ منطقه‌ را داشتند كه‌ با هوشياري‌ نيروهاي‌ خودي‌ متواري‌ شدند. در اين ‌منطقه‌ درگيري‌ شديد بين‌ نيروهاي‌ خودي‌ و دشمن‌ ادامه‌ داشت‌ و دشمن‌ از كاتيوشا نيز استفاده‌ كرد. ضمناً توپخانه‌ دشمن‌ كه‌ به‌طرف‌ تنگه‌ رقابيه‌ شليك‌ مي‌كرد، از اين ‌منطقه‌ كاملاً مشهود بود. لازم‌ به‌تذكر است‌ كه‌ در نتيجه‌ اين‌ درگيري‌ 2 تن‌ از نيروهاي‌ خودي‌ مجروح‌ و يك‌ تن‌ شهيد شدند.

2ـ در ساعت ‌5:00 تعدادي‌ تانك‌ يا نفربر دشمن‌ از منطقه‌ خارج‌ شده‌ و احتمالاً به‌طرف‌ تپه‌هاي‌ سندال‌ رفتند.

3ـ 60 تا80 نفر از نيروهاي‌ عراقي‌ به‌وسيله‌ خودروهاي‌ سبك‌ به‌روستاي‌ شليبيه‌ وارد شده‌ و در آن‌جا مستقر شدند. همچنين‌ 3 خودرو زيل‌ به اين‌ منطقه‌ وارد شد.

4ـ در تاريخ ‌21/7/60 يك‌ سرباز احتياط‌ عراقي‌ همراه‌ با يك‌ قبضه‌ تيربار گرينف‌ خود را به‌‌نيروهاي‌ اسلام‌ معرفي‌ و تقاضاي‌ پناهندگي‌ كرد.

محور اللّه‌اكبرـ بستان‌: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور سوسنگرد: 1ـ نيروهاي‌ دشمن‌ در منطقه‌ آزادي‌ از روستاي‌ سيدشبيب‌ تا دحيمي‌2 به‌شكل‌ قوس‌ موضع‌ گرفته‌اند. در شمال‌ دحيمي‌2 حدود 12 دستگاه‌ تانك ‌و در جنوب‌ سيدشبيب‌ نيز حدود 12 دستگاه‌ تانك‌ ديده‌ شده‌ است‌. اين‌ تانك‌ها از غرب‌ روستاي‌ سيدشبيب‌ به‌طرف‌ جنوب‌ گسترش‌ يافته‌اند. همچنين‌ حدود يك ‌دسته‌ نفربر بي‌.ام‌.پي‌ در آن‌ منطقه‌ مستقر است‌. لازم‌ به‌تذكر است‌ كه‌ شب‌ گذشته ‌تانك‌هاي‌ دشمن‌ نقل‌وانتقالاتي‌ داشته‌اند.

2ـ در منطقه‌ رمله‌ 10 دستگاه‌ تانك‌ و يك ‌دستگاه‌ نفربر بي‌.ام‌.پي‌ در شمال‌ روستاي‌ دحيمي‌3 در پشت‌ سنگرهاي‌ انفرادي ‌مشاهده‌ شده‌ است‌(سنگرهاي‌ انفرادي‌ در پشت‌ مواضع‌ تانك‌ها مي‌باشد). اين ‌تانك‌ها حدود 100 متر از يكديگر فاصله‌ دارند.

3ـ در شمال‌غربي‌ روستاي‌ مگاصيص ‌تا روبه‌روي‌ روستاي‌ رمله‌ و دحيمي‌يك‌ 8 دستگاه‌ تانك‌ و يك‌ دستگاه‌ بلدوزر ديده ‌شده‌ است‌. اين‌ تانك‌ها شب‌ها جلو آمده‌ و روز به‌عقب‌ باز مي‌گردند. ضمناً جلوي ‌خاكريز دشمن‌ در اين‌ منطقه‌ كه‌ تانك‌هاي‌ فوق‌ در پشت‌ آن‌ مستقر هستند، ‌ميدان‌ ‌مين‌ به‌وسعت‌ نامعلوم‌ ديده‌ شده‌ است‌.

4ـ در منطقه‌ سويداني‌ خاكريز دشمن‌ به‌‌صورت‌ نعل‌ اسب‌ بوده‌ كه‌ به‌علت‌ بلند بودن‌ خاكريز استعداد نيروهاي‌ دشمن‌ كاملاً مشخص‌ نشده‌ و فقط‌ 5 دستگاه‌ تانك‌ بين‌ زين‌العابدين‌ و دغاغله‌ ديده‌ شده‌ است‌. ضمناً از طرف‌ سنگرهاي‌ انفرادي‌ دشمن‌ كه‌ احتمالاً مجهز به‌تيربار است‌، به‌شدت‌ به‌‌طرف‌ نيروهاي‌ خودي‌ شليك‌ مي‌شد.

محور حميديه‌: امروز بلدوزرهاي‌ دشمن‌ در جنوب‌ روستاي‌ قيصريه‌ مشغول ‌ايجاد سنگر تانك‌ بودند و تانك‌ها در اين‌ سنگرها مستقر مي‌شدند.

2ـ در حدفاصل ‌روستاي‌ حيانيه‌ و قيصريه‌ حدود 15 دستگاه‌ خودرو در پشت‌ جاده‌ جهاد سازندگي ‌ديده‌ شد.

3ـ در جنوب‌ روستاي‌ حيانيه‌ در پشت‌ جاده‌ جهاد سازندگي‌ 3 دستگاه‌ تانك‌ مشاهده‌ شد. بنا به‌همين‌ گزارش‌ يك‌ تن‌ از برادران‌ پاسدار به‌وسيله‌ تك‌تيراندازان ‌دشمن‌ زخمي‌ شد.

محور كارون‌: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور خونین‌شهر: در منطقه‌ كوت‌شيخ‌ برادران‌ پاسدار به‌وسيله‌ آتش‌ خمپاره‌انداز و آر.پي‌.جي‌ موفق‌ به‌خاموش‌ كردن‌ آتش‌ دشمن‌ شدند. واحد خمپاره‌انداز برادران ‌پاسدار نيز مواضع‌ و محل‌ تجمع‌ نيروهاي‌ عراقي‌ را در بخش‌ اشغالي‌ خونین‌شهر زير آتش‌ قرار داده‌ و تلفات‌ و خساراتي‌ وارد ساختند.

محور اروندكنار: گزارشي‌ واصل‌ نشده‌ است‌.

پيوست گزارش‌ نوبه‌اي‌ شماره‌ 375 تاريخ‌ 21/7/1360

‌                    به‌‌كلي‌ سري‌

                    شماره‌ /ق‌ ص‌/254

                    مورخ‌: 27/6/1981(6/4/1360)

قرارگاه‌ گردان‌ يك‌ تيپ‌ 8 پياده‌ مكانيزه‌

به: تیپ 8 پیاده مکانیزه

مقدمه‌: 1ـ با ايمان‌ به‌مبادي‌ و اعتقادات‌ كه‌ از براي‌ آن‌ها بهترين‌ و عزيزترين‌ را ايثار و با اعتقاد به‌حقانيت‌ حقوق‌ عربي‌ خود در قادسيه‌ صدام‌حسين‌(قادسيه‌ كل ‌اعراب‌) شركت‌ كرديم‌. به‌منظور دفاع‌ از جناح‌ شرقي‌ وطن‌ عربي‌ و نيز به‌منظور اعاده ‌حقوق‌ غصب‌ شده‌ خود(سرزمين‌ها و آب‌ها) از دشمن‌ فارسي‌ مجوس‌ متجاوز، واحد ما به‌عمق‌ سرزمين‌هاي‌ ايراني‌ در منطقه‌ اهواز عربي‌ نفوذ كرده‌ و سپس‌ در تاريخ‌ 7/12/59 به‌منطقه‌ آبادان‌(منطقه‌ لشكر ما، لشكر 3 زرهي‌) اعزام‌ شديم‌.

2ـ شب‌ 20 و 21 حزيران‌ 1981(شب‌ 30 و 31 خرداد 1360) دستور ترك‌ پايگاه‌ تأميني ‌در منطقه‌ و اتخاذ مواضع‌ دفاعي‌ در منطقه‌ مارد تا صدور اوامر جديد صادر شد. به‌‌دنبال‌ آن‌ واحد ما در ساعت‌ 3:30 روز 31 خرداد 1360 به‌منطقه‌ مارد رسيد.

3ـ در ساعت‌ 9:00 روز 31 خرداد 1360 دستور آماده‌باش‌ براي‌ حركت‌ در اسرع‌ وقت ‌به‌واحد ما داده‌ شد و بلافاصله‌ دستور داده‌ شد كه‌ حركت‌ كرده‌ و زير امر تيپ‌ 6 زرهي‌ درآيد.

مشروح‌ گزارشات‌ در آينده‌ ارسال‌ خواهد شد.

واحدها و واحدهاي‌ فرعي‌ مشترك‌: 1ـ گردان‌ يك‌ تيپ‌ 8 پياده‌ مكانيزه‌.

2ـ گروهان‌ يك‌ گردان‌ 3 تانك‌.

3ـ گروهان‌ تانك‌ مرتب‌(جايگزيني‌).

4ـ گروهان‌ 2 تانك‌ از گردان‌ تانك‌ مقداد.

5ـ يك‌ آتشبار توپخانه‌ متوسط‌ از گردان‌ 15 توپخانه‌ متوسط‌.

6ـ گروه‌هاي‌ موشكي ‌ضدتانك‌(ميلان‌‌ـ هوت‌) واحد 201 و 202.

اسامي‌ فرماندهان‌ واحدها و واحدهاي‌ فرعي‌ مشترك‌: 1ـ سرگرد علي‌ غزو بدر، فرمانده‌ گردان‌ يك‌ تيپ‌ 8 پياده‌ مكانيزه‌.

2ـ سروان‌ جاسم‌ محمد عبد، فرمانده‌ گروهان ‌يك‌ گردان‌ 3 تانك‌.

3ـ سروان‌ حكم‌ نوفان‌، فرمانده‌ گروهان‌ تانك‌ مرتب‌.

4ـ ستوان‌‌يكم‌ حسن‌ علاوي‌، فرمانده‌ گروهان‌ 2 گردان‌ تانك‌ مقداد.

5ـ سروان‌ سويدان‌ ابراهيم‌السودان‌، فرمانده‌ آتشبار يك‌(افسر ستاد).

6ـ افسريار توپچي‌ قاسم‌ كاظم‌ عبدالنبی‌، فرمانده‌ گروه‌ موشكي‌.

نيروي‌ دشمن‌: الف‌ـ نيروي‌ دشمن‌ كه‌ در حمله‌ اصلي‌ شركت‌ كرد: 1ـ دو گردان‌ پياده‌.

2ـ 500 تا 600 نفر از پاسداران‌ انقلاب‌.

3ـ 300 تا 400 نفر از دانش‌آموزان ‌مدارس‌ روستاي‌ سويچتي‌.

4ـ يك‌ گروهان‌ تانك‌.

5ـ 8 تا 10 قبضه‌ تفنگ‌ 106 ميليمتري‌.

6ـ 6 تا 8 سكوي‌ موشك‌ تاو.

7ـ 2 قبضه‌ توپ‌ 203 ميليمتري‌.

8ـ يك‌آتشبار توپخانه‌ 175 ميليمتري‌.

9ـ يك‌ آتشبار توپخانه‌ 130 ميليمتري‌.

10ـ يك ‌آتشبار توپخانه‌ 122 ميليمتري‌.

11ـ خمپاره‌انداز 120 ميليمتري‌.

12ـ خمپاره‌انداز 81 ميليمتري‌.

ب‌ـ نيروي‌ احتياط‌ دشمن‌: 1ـ 2 گروهان‌ تانك‌.

2ـ يك‌ گروهان‌ پياده‌ مكانيزه ‌بي‌.ام‌.پي‌ و ام‌ـ‌ 113.

3ـ 5 تا 6 دستگاه‌ خودرو بزرگ‌ حامل‌ افراد.

مشروح‌ جريان‌ جنگ‌ها همراه‌ با زمان‌هاي‌ تعيين‌ شده(به‌پيوست‌ آ مراجعه ‌شود).

جنگ‌ اول‌: در ساعت‌ 9:00 روز 31/3/60 به گردان‌ 2 پياده‌ تيپ‌ 49 كه ‌مأموريت‌ كنترل‌ جاده‌ شيخ‌بديرـ آبادان‌(آبادان‌ـ ماهشهر) را به‌عهده‌ داشت‌، تعرضي‌ صورت‌ گرفت‌. گزارش‌ وضعيت‌ به اين‌ ترتيب‌ بود كه‌ به‌علت‌ حملات‌ پي‌درپي‌ دشمن‌ به‌منطقه‌ گردان‌ مذكور، اين‌ گردان‌ نتوانست‌ مقاومت‌ كند و در نتيجه ‌خاكريز اول‌ را ترك‌ كرد. در پي‌ عقب‌نشيني‌ اين‌ گردان‌، به گروهان‌ 2 تانك‌ مقداد دستور داده‌ شد تا به‌منظور تصرف‌ دوباره‌ خاكريز پاتك‌ كند. در ضمن‌ به گروهان‌ 2 واحد ما گردان‌ يك‌ تيپ‌ 8 دستور داده‌ شد تا از نيروي‌ پاتك‌ حمايت‌ كند. در ساعت ‌15:30 همان‌ روز طرح‌ پاتك‌ و هماهنگي‌ آتش‌تهيه‌ توسط‌ قرارگاه‌ تيپ‌ 6 زرهي‌ تهيه ‌شد. به گردان‌ 10 گروهان‌ پياده‌ به‌اضافه‌ يك‌ گروهان‌ تانك‌ از گردان‌ 3 تانك‌ دستور داده‌ شد كه‌ حركت‌ كرده‌ و به‌منطقه‌ درگيري‌ نزديك‌ شوند كه‌ در نتيجه‌ آن‌ گردان‌ نيز در پاتك‌ شركت‌ كند. در ساعت‌ 16:00 نيروي‌ ما پاتك‌ را شروع‌ كرد. به اين‌ ترتيب ‌كه‌ گروهان‌ 3 واحد ما به‌اضافه‌ گروهان‌ 2 گردان‌ 6 تانك‌ مقداد شروع‌ به‌تصرف ‌تدريجي‌ خاكريز اول‌ كرد و سپس‌ مواضع‌ توسط‌ گروهان‌ يك‌ واحد ما و گروهان‌ يك‌ گردان‌ 3 تانك‌ تقويت‌ شد. اين‌ نيروها دشمن‌ را كه‌ خاكريز را ترك‌ كرده‌ بود، تعقيب‌ كرده‌ و در ساعت‌ 19:15 خاكريز كاملاً تصرف‌ شد. پس‌ از تصرف‌ خاكريز و تثبيت ‌موقعيت‌، به‌هماهنگي‌ مواضع‌ دفاعي‌، توزيع‌ نيروهاي‌ دفاعي‌، تقويت‌ استحكامات‌، اعزام‌ گروه‌هاي‌ كمين‌، گشتي‌ و ديده‌باني‌ براي‌ حمايت‌ از مواضع‌ تصرف‌ شده پرداختيم‌. لازم‌ به‌تذكر است‌ كه‌ دشمن‌ در طول‌ شب‌ به‌شدت‌ اقدام‌ به‌اجراي‌ آتش ‌توپخانه‌ و خمپاره‌انداز كرد.

جنگ‌ دوم‌: 1ـ مقارن‌ ساعت‌ 15:00 روز 1/4/60 دشمن‌ توسط‌ توپخانه‌ اقدام‌ به‌‌بمباران شديد مواضع‌ دفاعي‌ ما كرد. در ضمن‌ دشمن‌ با استفاده‌ از تفنگ‌ 106 ميليمتري‌ و موشك‌ تاو تانك‌هاي‌ ما را از طريق‌ شكاف‌هايي‌ كه‌ در خاكريز بود، مورد حمله‌ قرار داد كه‌ در اثر اين‌ حملات‌، ظرف‌ 5 دقيقه‌ توانست‌ 3 تانك‌ و يك‌ دستگاه ‌نفربر بي‌.ام‌.پي‌ را هدف‌ قرار داده‌ و نابود كند كه‌ در اثر انفجار مهمات‌ داخل‌ آن‌ها عده‌اي‌ كشته‌ و زخمي‌ شدند.

2ـ در خلال‌ اين‌ حمله‌ واحدهاي‌ خط‌ مقدم‌ ما حركات‌ دشمن‌ را تحت‌نظر داشته‌ و با گزارش‌ محل‌ تجمع‌ و تمركز نيروهاي‌ دشمن‌، بلافاصله ‌توسط‌ توپخانه‌، خمپاره‌انداز، تانك‌ها، نفربرها و تيربارهاي‌ موجود دشمن‌ را زير آتش ‌قرار داديم‌.

3ـ دشمن‌ سعي‌ كرد با استفاده‌ از خاكريزهاي‌ موجود در 400 متري ‌مواضع‌ ما و از جناح‌ راست‌ به‌خاكريز نزديك‌ شود كه‌ با آتش‌ سلاح‌ متوسط‌ و سبك ‌نيروهاي‌ خودي‌ روبه‌رو شد. اين‌ درگيري‌ تا ساعت‌ 19:30 ادامه‌ داشت‌. دشمن ‌سعي‌ كرد در جلوي‌ خاكريز گسترش‌ يافته‌ و توسط‌ افراد پياده‌ كه‌ تعداد آن‌ها 500 تا 600 نفر تخمين‌ زده‌ مي‌شد، خاكريز را تصرف‌ كند كه‌ با آتش‌ سلاح‌(سنگين‌، متوسط ‌و سبك‌) خودي‌ مواجه‌ و با به‌جا گذاشتن‌ تعداد زيادي‌ كشته‌ و زخمي‌ مجبور به عقب‌نشيني‌ شد. پس‌ از آن‌، دشمن‌ واحدهاي‌ ما را به‌شدت‌ زير آتش‌ توپخانه‌ قرار داد و اقدام‌ به‌اعزام‌ يك‌ گروه‌ رزمي‌ براي‌ نفوذ به‌جناح‌ چپ‌ مواضع‌ دفاعي‌ كرد كه‌ با آتش‌ خودي‌ روبه‌رو و مجبور به عقب‌نشيني‌ شد. در تمام‌ مدت‌ اين‌ عمليات‌، تانك‌ها همچنان‌ در آتش‌ مي‌سوختند كه‌ در دفع‌ حمله‌ دشمن‌ ايجاد مشكلاتي‌ كردند.

جنگ‌ سوم‌: 1ـ در ساعت‌ 7:00 روز 2/4/60 دشمن‌ اقدام‌ به‌اجراي‌ آتش‌ شديد توپخانه‌ و خمپاره‌انداز روي‌ پايگاه‌ و به‌خصوص‌ خاكريز اول‌ كرد تا حمله‌ وسيعي‌ را روي‌ واحدهاي‌ ما با استفاده‌ از خستگي‌ نيروها كه‌ 2 روز پي‌درپي‌ جنگيده‌اند، شروع‌ كند.

2ـ در حال‌ حاضر دشمن‌ سعي‌ مي‌كند با استفاده‌ از روش‌هاي‌ گذشته‌ به‌مواضع‌ ما نزديك‌ شود. دشمن‌ با ورود به‌منطقه‌ ممنوعه‌ جلوي‌ خاكريز خود، آتش‌ توپخانه‌ و خمپاره‌انداز را متوجه‌ مناطق‌ عميق‌تري‌ مي‌كند تا مانع‌ وصول‌ گروه‌هاي‌ امداد و گردان ‌تانك‌ سيف‌‌سعد به‌مواضع‌ دفاعي‌ شود. ضمن‌ اين‌كه‌ يك‌ نيروي‌ احتياط‌ متشكل‌ از نيروهاي‌ زرهي‌ و پياده‌ مكانيزه‌ ديده‌ شد كه‌ از پايگاه‌هاي‌ سابق‌ ما(يعني‌ پايگاه‌ شماره ‌يك‌ و 2) حركت‌ كرده‌ تا پشت‌ خاكريز دشمن‌ استقرار يابند. ضمن‌ اين‌كه‌ ديده‌ شد 2 خودرو كوچك‌ شخصي‌ ستون‌ زرهي‌ را فرماندهي‌ مي‌كند.

3ـ نيروهاي‌ ما با استفاده‌ از انواع‌ سلاح‌ موجود با دشمن‌ مقـابله‌ كرد كه‌ فوق‌العاده‌ مؤثر واقع‌ شد و دشمن‌ با به‌جا گذاشتن‌ تعداد زيادي‌ كشته‌ و زخمي‌ و تلفات‌ مالي‌ فراوان‌ عقب‌نشيني‌ كرد. ضمناً ديده ‌شد كه‌ 2 خودرو كوچك‌ با سرعت‌ زياد به‌طرف‌ آبادان‌ حركت‌ كردند كه‌ به‌دليل‌ دور بودن‌ قادر به‌نابودي‌ آن‌ها نبوديم‌. ستون‌ زرهي‌ نيز به‌كنترل‌ درآمد.

4ـ دشمن‌ آتش‌ شديد توپخانه‌ خود را روي‌ جناح‌ راست‌ مواضع‌ دفاعي‌ ما اجرا كرد. در ساعت‌ 12:15 گروهي‌ از افراد پياده‌ دشمن‌ ديده‌ شدند كه‌ از شيخ‌بدير به‌مواضع‌ ما نزديك‌ شدند.

5ـ پس‌ از باخبر شدن‌، نيروهاي‌ اين‌ منطقه‌ به‌مقابله‌ پرداختند و با اجراي‌ آتش‌ شديد توپخانه‌ خودي‌، نيروهاي‌ نزديك‌ شده‌ دشمن‌ مجبور به عقب‌نشيني‌ تا خاكريز موجود در جهت‌ شيخ‌بدير شدند، چون‌ نيروي‌ احتياط‌ آن‌ها در آن‌جا استقرار داشت‌. در پي ‌آن‌، از توپخانه‌ درخواست‌ شد تا خاكريز مذكور را به‌شدت‌ زير آتش‌ بگيرد تا دشمن ‌را متحمل‌ تلفات‌ بيشتري‌ كند. از ساعت‌ 15:30 اوضاع‌ تحت‌ كنترل‌ كامل‌ درآمد. سپس‌ مواضع‌ دفاعي‌ را تجديد سازمان‌ كرديم‌ تا در صورت‌ حمله‌ دوباره‌ احتمالي ‌دشمن‌ آماده‌ باشند. بر اثر تلفات‌ وارده‌ به‌دشمن‌ در جنگ‌ 3 روزه‌، نيروهاي‌ دشمن‌ كاملاً تحليل‌ رفت‌ و اين‌ موضوع‌ با آرام‌ شدن‌ وضعيت‌ تا وقتي‌ كه‌ واحد ما با واحد ديگري‌ تعويض‌ گرديد، ثابت‌ شد.

6ـ در خلال‌ اين‌ جنگ‌ها طريقه‌ جديدي‌ در تخليه ‌زخمي‌ها و كشته‌هاي‌ دشمن‌ مشاهده‌ شد و آن‌ استفاده‌ از موتورسيكلت‌ بود. اين ‌مسأله‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ به‌علت‌ ضربه‌شديدي‌ كه‌ واحدهاي‌ ما به‌دشمن‌ وارد كردند، وسایل‌ تخليه‌ ديگر نمي‌توانند به‌منطقه‌ وارد شوند.

7ـ ضمن‌ اين‌ درگيري‌ها وضعيت ‌سختي‌ براي‌ ما پيش‌ آمد، به‌طوري‌ كه‌ مجبور به‌ترك‌ قرارگاه‌ فرماندهي‌ و حضور در بين‌ گروه‌هاي‌ رزمي‌ براي‌ هماهنگي‌ واحدهاي‌ موجود در جناح‌ها شديم‌. دشمن‌ فشار خود را بر واحدهاي‌ جلويي‌ به‌قدري‌ افزايش‌ داد كه‌ مجبور شديم‌ افراد يكي‌ از گروه‌هاي‌ رزمي‌ مستقر در يكي‌ از جناح‌ها را بين‌ نيروهاي‌ خط‌ جلو گسترش‌ دهيم‌. سپس‌ به‌قرارگاه‌ فرماندهي‌ بازگشتيم‌، چون‌ ستوان‌يكم‌ ابراهيم‌ علي‌ روضان‌ به‌تنهايي‌ در ارتباط‌ با شبكه‌ فرماندهي‌ قرارگاه‌ بالاتر بود.

8ـ ايستادگي‌ سربازان‌ ما در حملاتي‌كه‌ دشمن‌ سه‌ شبانه‌روز انجام‌ داد، بسيار خوب‌ بود. سروان‌ سعد رشيد احمد فرمانده‌ گروهان‌ 3 و افسران‌ وي‌(احمد عبدالرزاق‌ و ستوان‌ احتياط‌ عماد توفيق‌ و ستوان‌ حسین ‌مغيتد علي‌ فرمانده‌ گروه‌ تقويت‌) علي‌رغم‌ آتش‌ شديد و متمركز دشمن‌ و فشار نيروي ‌زرهي‌ بر آنان‌ و با اين‌كه‌ در ميان‌ آتش‌ قرار داشتند، مقاومت‌ شديدي كردند. خروج ‌ستوان‌يكم‌ ابراهيم‌ علي‌ روضان‌ از قرارگاه‌ گردان‌ و رفتن‌ به‌ميان‌ گروهان‌هاي‌ گردان‌ و نيروهاي‌ تقويتي‌ تأثير فراواني‌ در اين‌ پيروزي‌ داشت‌. او با اعزام‌ يك‌ گروه‌ تقويتي‌ به‌جناح‌ چپ‌ و گروهي‌ ديگر به‌جناح‌ راست‌ جبهه‌ را تقويت‌ كرد. او را ديدم‌ كه‌ به‌‌سرعت‌ بين‌ گروه‌هاي‌ رزمي‌ حركت‌ مي‌كرد و آن‌ها را با دادن‌ شعار روحيه‌ مي‌بخشيد. او بيش‌ از يك‌ گروه‌ رزمي‌ را در تيراندازي‌ به‌طرف‌ دشمن‌ شركت‌ داد. ضمناً زحمات ‌سروان‌ سودان‌ ابراهيم‌ السودان‌ افسر ديده‌بان‌ را فراموش‌ نمي‌كنيم‌ كه‌ با دادن‌ دستور آتش‌ دقيق‌ و مؤثر بر دشمن‌ سهم‌ به‌سزايي‌ در اين‌ پيروزي‌ داشت‌.

استنباط‌ بعضي‌ مسايل‌: 1ـ علي‌رغم‌ اين‌كه‌ نيروهاي‌ دشمن‌ بيشتر از نيروهاي‌ ما بودند ولي‌ چون‌ ما ايمان‌ به‌هدف‌مان‌ داريم‌، پيروز شديم‌.

2ـ دشمن‌ هنگام‌ روز حمله‌ور مي‌شود تا بتواند با استفاده‌ از موشك‌هاي‌ تاو ادوات‌ زرهي‌ ما را آشكار كند.

3ـ استفاده‌ دشمن‌ از موتورسيكلت‌، به‌خصوص‌ در تخليه‌ مجروحين‌ براي‌ اولين‌ بار.

4ـ در خلال‌ درگيري‌ها به اين‌ مسأله‌ پي‌ برده‌ شد كه‌ دشمن‌ با افراد پياده‌ زيادي ‌حمله‌ور مي‌شود. ضمن‌ اين‌كه‌ يك‌ نيروي‌ احتياطي‌ رزمي‌ در فاصله‌ نزديكي‌ استقرار مي‌دهد تا هنگام‌ دست‌ يافتن‌ به‌پيروزي، آن‌ها را تقويت‌ كنند. اين‌ نيروي‌ احتياط ‌زرهي‌ قوي‌ را فرماندهان‌ بزرگي‌ فرماندهي‌ مي‌كنند.

5ـ با توجه‌ به اين‌كه‌ تعدادي‌ از ادوات‌ زرهي‌ به‌علت‌ نزديك‌ بودن‌ مواضع‌ ما به‌دشمن‌ نابود شدند، توصيه‌ مي‌شود ادوات‌ زرهي‌ همراه‌ با خطوط‌ مقدم‌ نباشند و در فاصله‌اي‌ خارج‌ از برد مؤثر سلاح‌ ضدتانك‌ استقرار يابند.

6ـ در اين‌ درگيري‌ها به اين‌ مسأله‌ پي‌ برده‌ شد كه‌ بهتر است ‌در پشت‌ مواضع‌ دفاعي‌ خاكريزهايي‌ احداث‌ شود و نيروهاي‌ كوچكي‌ اين‌ خاكريزها را اشغال‌ كنند و دشمن‌ با متوجه‌ ساختن‌ آتش‌ توپخانه‌ به اين‌ خاكريزها، از نيروي‌ اصلي ‌اطلاع‌ پيدا نمي‌كند.

7ـ از حمله‌ دشمن‌ پي‌ برده‌ شد كه‌ دشمن‌ در حملاتش‌ مواضع ‌دفاعي‌ جديد را هدف‌ قرار داده‌ و براي‌ غافلگيري‌ واحدهاي‌ خودي‌، آتش‌ شديد را روي‌ واحدها اجرا مي‌كند. سپس‌ براي‌ مدت‌ كوتاهي‌ آتش‌ قطع‌ مي‌شود و به‌دنبال‌ آن‌ حمله‌ اصلي‌ و وسيع‌ آغاز مي‌شود.

                                                سرگرد علي‌ عزوه‌ بدر

                                جانشين‌ فرمانده گردان‌ يك‌ تيپ‌ 8 پياده‌ مكانيزه‌