شهید

6/آذر/1360

محور دزفول‌: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور شوش‌: بنا به‌گزارش‌ تاريخ‌ 4/9/60 گشتي‌هاي‌ دشمن‌ در اكثر شب‌ها در منطقه‌ زعن‌ به‌شناسايي‌ مي‌پردازند. تعداد زيادي‌ سنگر پدافندي‌ آر.پي‌.جي‌ در دماغه‌ و جنوب‌ دره‌ خنگ‌ توسط‌ دشمن‌ ايجاد شده‌ است‌ و در مجاور اين‌ سنگرها تعدادي‌ سنگر ديده‌باني‌ ديده‌ شد.

محور اللّه‌اكبر‌ـ بستان‌: اوضاع‌ منطقه‌ اللّه‌اكبر عادي‌ است‌ و در وضعيت‌ نيروهاي ‌مستقر در اين‌ محور تغيير قابل‌توجه‌اي‌ به‌وجود نيامده‌ است‌. تبادل‌ آتش‌ پراكنده‌ بين‌ نيروهاي‌ خودي‌ و دشمن‌ ادامه‌ داشت‌.

محور سوسنگرد: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور حميديه‌(كرخه‌نور): گزارشي‌ از وضعيت‌ دشمن‌ در محور كرخه‌نور نرسيده ‌است‌. بنا به‌گزارش‌ رسيده‌ از حميديه‌ در ساعت‌ 22:30 روز 5/9/60 شمال‌شرقي ‌روستاي‌ كوت‌الهواشم‌ به‌وسيله‌ هواپيماهاي‌ عراقي‌ بمباران‌ و 2 دستگاه‌ خودرو و يك ‌جرثقيل‌ خودي‌ به‌آتش‌ كشيده‌ شد. همچنين‌ 3 تن‌ از نيروهاي‌ خودي‌ شهيد و 2 نفر زخمي‌ شدند.

محور جاده‌ اهوازـ خونین‌شهر: گزارشي‌ واصل‌ نشده‌ است‌.

محور كارون‌: بنا به‌گزارش‌ واصله‌ از آبادان‌ در روز 3/9/60 به‌وسيله‌ آتش ‌برادران‌ پاسدار چند سنگر ديده‌باني‌ دشمن‌ منهدم‌ شد و 2 نفر به‌هلاكت‌ رسيدند. همچنين‌ با آتش‌ دشمن‌ در شب‌ 2/9/60 به يكي‌ از سنگرهاي‌ ديده‌باني‌ خودي ‌خساراتي‌ وارد آمد. در روز 4/9/60 بين‌ نيروهاي‌ خودي‌ و دشمن‌ به‌وسيله‌ تيربار و آر.پي‌.جي‌. درگيري‌ رخ‌ داد و با آتش‌ خمپاره‌انداز برادران‌ پاسدار يك‌ سنگر ديده‌باني ‌و يك‌ سنگر تيربار كاملاً منهدم‌ شد. همچنين‌ به‌وسيله‌ نارنجك‌ تفنگي‌ برادران‌ پاسدار يك‌ انبار مهمات‌ به‌آتش‌ كشيده‌ شد كه              2 ساعت‌ در آتش‌ مي‌سوخت‌. يك‌ نفر از افراد دشمن‌ نيز با تك‌تيراندازي‌ برادران‌ پاسدار به‌هلاكت‌ رسيد.

محور خونین‌شهر: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور اروندكنار: در شب‌ 1/9/60 به‌وسيله‌ خمپاره‌انداز برادران‌ پاسدار به يك ‌دستگاه‌ خودرو زيل‌ خساراتي‌ وارد شد. در اين‌ شب‌ در مقابل‌ جزيره‌ مينو صداي ‌حركت‌ تانك‌ها و خودروهاي‌ سنگين‌ به‌گوش‌ مي‌رسيد و چند گلوله‌ تانك‌ از آن‌سوي ‌اروندرود شليك‌ شد. احتمالاً تعدادي‌ از تانك‌ها به‌سمت‌ سیبه‌ رفته‌اند. در شب‌ 2/9/60 به‌وسيله‌ خمپاره‌انداز و تفنگ‌ 106 ميليمتري‌ برادران‌ پاسدار مواضع‌ نيروهاي‌ عراقي‌ زير آتش‌ قرار گرفت‌ كه‌ چند سنگر منهدم‌ شد. در روز 4/9/60 تأسيسات‌ و سنگرهاي‌ دشمن‌ در منطقه‌ سيحان‌ و مواضع‌ خمپاره‌انداز و توپخانه‌ درمنطقه‌ الخوره‌ زير آتش‌ خمپاره‌انداز برادران‌ پاسدار قرار گرفت‌ و تلفات‌ و خساراتي ‌وارد آمد. در اين‌ روز نقل‌وانتقالاتي‌ در مقابل‌ جزيره‌ مينو به‌مدت‌ يك‌ ساعت‌ صورت‌ گرفت‌. در روز 5/9/60 اطراف‌ شهر آبادان‌ در 2 مرحله‌ مورد حمله‌ هوايي ‌قرار گرفت‌ كه‌ خسارات‌ و تلفاتي‌ در بر نداشت‌.

پيوست‌ گزارش‌ نوبه‌اي‌ شماره‌ 419 تاريخ‌ 6/9/1360

خلاصه‌ بازجويي‌ اسير عراقي‌: نام‌ و نام‌ خانوادگي‌: معن‌ يعقوب‌ شهاب‌. سمت‌: سرباز  وظيفه‌، جمعي‌ گروهان‌ كماندو بشرابن‌سعد، لشكر 6. مدت‌ خدمت‌: 29 ماه‌. تاريخ‌ دستگيري‌: 4/9/60. محل‌ دستگيري‌: محور سويداني‌. تاريخ‌ بازجويي‌: 5/9/60

1ـ يگان‌هاي‌ لشكر عبارتند از: تيپ‌ 30 زرهي‌، تيپ‌ 16 زرهي‌، تيپ‌ 25 مكانيزه‌، تيپ‌ 96 و تيپ‌ 94 پياده‌، گردان‌ شناسايي‌ وليد، گردان‌ 6 نيروي‌ مخصوص‌(زير امر لشكر 6).

2ـ تيپ‌هاي‌ 94 و 96 پياده‌ حدود 3 سال‌ است‌ كه‌ به‌لشكر 6 منتقل‌ شده‌ و جزو سازمان‌ آن‌ شده‌اند.

3ـ جمعاً 7 گروهان‌ كماندو تابع‌ فرماندهي‌ نيروهاي‌ كماندوی لشكر 6 در سازمان‌ اين‌ لشكر هستند كه‌ عبارتند از: گروهان‌هاي‌ يك‌ تا 5(جديدالتأسيس‌) و گروهان‌ كماندوی بشرابن‌سعد و گروهان‌ كماندوی ابن‌اليمامه‌ كه ‌قديمي‌ هستند. به‌هر يك‌ از تيپ‌هاي‌ لشكر يكي‌ از اين‌ گروهان‌ها تعلق‌ مي‌گيرد.

4ـ تيپ‌ 96 با 3 گردان‌ يك‌، 2 و 3 در منطقه‌ غرب‌ سوسنگرد مستقر است‌.

5ـ تيپ‌ 94 با 6 گردان‌ در منطقه‌ غرب‌ استقرار دارد كه‌ گردان‌ 5 و 6 در ارتفاعات‌ بمو، گردان‌ 4 در منطقه‌ كلاردشت‌ و گردان‌هاي‌ يك‌، 2 و 3 در گيلان‌غرب‌ مستقر هستند. سلاح‌هاي ‌اين‌ گردان‌ها سلاح‌هاي‌ معمولي‌ نيروهاي‌ پياده‌ است‌.

6ـ گردان‌ شناسايي‌ وليد مجهز به‌ نفربرهـاي‌ شناسايي‌ ساخت‌ فرانسه‌ بوده‌ كه‌ در منطقه مستقر است‌.

7ـ نفربرهاي ‌لشكر 6 همگي‌ از نوع‌ بي‌.ام‌.پي‌ هستند.

8ـ گروهان‌ بشرابن‌سعد 3 روز پس‌ از حمله ‌آبادان‌ به ‌جفير آمد كه‌ تا كنون‌ به‌عنوان‌ پشتيباني‌ قرارگاه‌ لشكر 6 در منطقه‌ جفير باقي مانده‌ است‌.

9ـ تعداد پرسنل‌ گروهان‌ مذكور 130 نفر است‌ كه‌ 4 افسر(كادر 3 نفر و احتياط‌ يك‌ نفر) 10 درجه‌دار كادر، حدود 15 درجه‌دار احتياط‌ و وظيفه‌، حدود 20 سرباز احتياط‌ و حدود 80 سرباز وظيفه‌ هستند. سلاح‌هاي‌ گروهان‌ مذكور عبارت‌ است‌ از: آر.پي‌.جي 3 قبضه‌ در هر دسته‌، جمعاً 9 قبضه‌. خمپاره‌انداز 60 ميليمتري‌ 2 قبضه‌ در هر دسته‌، جمعاً 6 قبضه‌. تيربار، تفنگ‌ كلاشينكف‌ و نارنجك‌.

10ـ آموزش‌هاي‌ شيميايي‌ گروهان‌ منحصر به‌آموزش‌ ماسك‌ ضدگاز بوده‌ است‌.

11ـ اسامي‌ فرمانده‌ گروهان‌هاي‌ كماندو: الف‌ـ فرمانده‌ گروهان‌ بشرابن‌سعد سرگرد عادل ‌است‌.

ب‌ـ فرمانده‌ نيروهاي‌ كماندو لشكر سرگرد رعد است‌.

پ‌ـ فرمانده‌ گروهان‌ 5 ستوان‌يكم‌ رحيم‌ است‌.

ت‌ـ فرمانده‌ گروهان‌ ابن‌اليمامه‌ سرگرد حضير است‌.

12ـ بنا به‌اظهار ديگران‌ و شايعات‌ موجود تيپ‌ 10 زرهي‌ در نقطه‌اي‌ بين‌ جفير و آبادان ‌مستقر است‌. فرمانده‌ سابق‌ اين‌ تيپ‌ حدود 5 ماه‌ قبل‌ از حمله‌ آبادان‌ به‌فرماندهي ‌لشكر 6 زرهي‌ منسوب‌ شد. در حدود تاريخ‌ 20/7/60 عناصري‌ از اين‌ تيپ‌(عناصر پشتيباني‌) را در نشوه‌ ديده‌ است‌ كه‌ سربازان‌ اين‌ تيپ‌ مي‌گفتند يگان‌هاي‌ تيپ‌ در منطقه‌ آبادان‌ مستقر هستند. ضمناً عناصري‌ از لشكر 6 و لشكر 11 را در همان‌ تاريخ ‌در نشوه‌ ديده‌ است‌.

13ـ لشكر 6 زرهي‌ بعد از تاريخ‌ 5/7/60(حمله‌ آبادان‌) به‌‌منطقه‌ جنوب‌ آمد كه‌ لشكر 9 جايگزين‌ آن‌ شد.

14ـ يك‌ گردان‌ تانك‌ از تيپ‌ 16 زير امر تيپ‌ 25 مكانيزه‌ در پشت‌ خاكريز مقابل‌ سويداني‌ مستقر است‌.

15ـ يك‌ گردان ‌ضدتانك‌ در سازمان‌ لشكر 6 مجهز به ‌تفنگ‌هاي‌ 106 ميليمتري‌ و موشك‌هاي‌ ضدتانك‌ است‌.

16ـ گردان‌ 5 نيروي‌ مخصوص‌ در زين‌العابدين‌ مستقر است‌.

17ـ تيپ‌ 14 در منطقه‌ نيست‌.

18ـ در تاريخ‌ دهم‌ محرم‌ در آماده‌باش‌ كامل‌ به‌سر مي‌بردند كه‌ تمام‌ شب‌ را نخوابيده‌اند.

19ـ در يك‌ هفته‌ اخير هيچ‌ نوع‌ آماده‌باشي‌ در جفير نداشته‌اند. جزئيات‌ تعرض‌ دشمن‌ در شب‌ 3/9/60 در منطقه‌ سويداني‌ از زبان ‌اسير: يك‌ روز قبل‌ از شروع‌ حمله،‌ شناسايي‌هايي‌ توسط‌ افسران‌ گروهان‌ انجام‌ شد. ساعت‌ 5 بعدازظهر روز 3/9/60، 60 نفر از افراد گروهان‌ توسط‌ 5 دستگاه‌ خودرو ايفا از جفير به‌طرف‌ سويداني‌ حركت‌ كرديم‌. پس‌ از طي‌ مسافتي‌ كه‌ حدود يك ‌ساعت‌ طول‌ كشيد( با سرعت‌ 40 تا 50 كيلومتر به‌علت‌ خاكـي‌ بودن‌ جاده‌) بـه يك‌ پل ‌رسيديم‌(پل‌ بيت‌قاسم‌ بـه‌مختـصات‌ 89ـ85). از این پل با سرعت 30 كيلومتر پس‌ از مدت‌ 45 دقيقه‌ به ‌پل‌ دوم‌ رسيديم‌(پل‌ شيخ‌خزعل‌ به‌مختصات‌ 94ـ17). در منطقه ‌زين‌العابدين‌ حدود 15 دقيقه‌ توقف‌ كرديم‌ تا 3 خودرويي‌ كه‌ عقب‌ افتاده‌ بود، برسند. من‌ در خودروي‌ دوم‌ بودم‌. هوا تاريك‌ شده‌ بود كه‌ خودروها با فاصله‌ زماني‌ از پل‌ دوم‌گذشتند و پس‌ از 10 دقيقه‌ متوقف‌ شدند.

خودروها با چراغ‌ خاموش‌ حركت ‌مي‌كردند. بر اساس‌ صحبتي‌ كه‌ سرگرد عادل‌ در جفير با ما داشت‌، گفت‌ ايراني‌ها خاكريز جديدي‌ را احداث‌ كرده‌اند و روي‌ خاكريز پرچمي‌ نصب‌ كرده‌اند كه‌ بايد اين ‌پرچم‌ را برمي‌داشتيم‌ و منطقه‌ را شناسايي‌ مي‌كرديم‌.

پس‌ از پياده‌ شدن‌ از خودروها حدود نيم ‌ساعت‌ راه‌ را تا خاكريز خودمان‌ با صف‌ 2 نفره‌ پياده‌ رفتيم‌. ساعت‌ 8 شب‌ به‌خاكريز رسيديم‌. تا ساعت‌ 10 پشت‌ خاكريز مانديم‌. سپس‌ به‌صورت‌ گروه‌هاي‌ 10 نفره‌ با فاصله‌ زماني‌ به‌طرف‌ خاكريز ايراني‌ها پيشروي‌ كرديم‌. فرمانده‌ نيروي‌ كماندويي‌ نيز همراه‌ ما بود. 15 نفر از افراد به 10 متري‌ خاكريز ايراني‌ها رسيدند كه‌ به‌طرف‌ آن‌ها آتش‌ گشوده‌ شد و فرمانده‌ نيروي‌ كماندويي‌(سرگرد رعد) و بقيه‌ افراد بلافاصله‌ عقب‌نشيني‌ كردند. ضمناً به‌محض‌ اين‌كه‌ 200 متر از خاكريز خودمان‌ دور شديم‌، توسط‌ توپخانه‌ و تانك‌ها روي‌ مواضع ‌ايراني‌ها آتش‌تهيه‌اي‌ به‌مدت‌ 5 دقيقه‌ اجرا شد.

1ـ عناصري‌ از تيپ‌ 16 زرهي‌ لشكر 6 در جنوب‌ جاده‌ زين‌العابدين‌ مستقر هستند.

2ـ تيپ‌ 96 پياده‌ بالاتر از مگاصيص‌ پشت‌ خاكريز مستقر است‌.

3ـ توپخانه‌اي‌ كه‌ استعداد آن‌ مشخص‌ نيست‌، در جنوب‌ كرخه‌كور(نزديك‌ پل‌ بيت‌قاسم‌) و اطراف‌ زين‌العابدين‌ گسترش‌ دارد كه‌ دوربرد است‌.

4ـ به‌علت‌ طولاني ‌شدن‌ جنگ‌ روحيه‌ پرسنل‌ ضعيف‌ است‌ و اغلب‌ سربازان‌ از خود سؤال‌ مي‌كنند كه‌ چرا اين‌جا هستيم‌. پرسنل‌ كم‌‌و‌بيش‌ به‌راديوي‌ ايران‌ گوش‌ مي‌دهند و روي‌ پرسنل‌ تأثير دارد.

5ـ تلفات‌ ناشي‌ از تك‌ هوايي‌ و توپخانه‌(در منطقه‌ جفير) نداشته‌اند.

6ـ عده‌اي ‌از افراد كه‌ به‌مرخصي‌ مي‌روند، ديگر باز نمي‌گردند كه‌ ارتش‌ مجازاتي‌ سخت‌ براي‌ اين‌ گونه‌ افراد قرار داده‌ است‌(زندان‌هاي‌ طولاني‌ و تهديد به‌اعدام‌).