شهید

4/دی/1360

محور دزفول‌: تبادل‌ آتش‌ توپخانه‌ و خمپاره‌انداز در طول‌ دوره‌ به‌طور پراكنده ‌ادامه‌ داشت‌. در وضعيت‌ نيروهاي‌ عراقي‌ تغيير قابل‌توجه‌اي‌ ديده‌ نشده‌ است‌.

محور شوش‌: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محـور اللّه‌اكبرـ بستان‌: 1ـ فعاليت‌ جاده‌سازي‌ در منطقه‌ چزابه ‌نسبتاً زياد بود و 4 دستگاه‌ اسکریپر در شرق‌ پاسگاه‌ سوبله‌ و 2 اسكریپر ديگر در جنوب‌ پاسگاه‌ مشغول ‌كار بودند.

2ـ روي‌ رودخانه‌ نيسان‌ 2 پل‌ در شيخ‌خزعل‌ و يك‌ پل‌ در بني‌نعامه‌ وجود دارد. در شمال‌ بني‌نعامه‌ تعدادي‌ تانك‌، نفربر و نيروي‌ پياده‌ مشاهده‌ شد.

3ـ در رفيع ‌نيرويي‌ از دشمن‌ وجود ندارد ولي‌ افراد ستون‌پنجم‌ در روستا هستند و مانع‌ كوچ‌ اهالي ‌از رفيع‌ به ‌برگه‌ مي‌شوند.

4ـ آتش‌ دشمن‌ روي‌ مواضع‌ خودي‌ در منطقه‌ چزابه ‌نسبتاً شديد بود كه‌ تعدادي‌ از برادران‌ شهيد و زخمي‌ شدند. آتش‌ توپخانه‌ خودي‌ در اين ‌منطقه‌ مؤثر نبوده‌ است‌. در منطقه‌ بني‌نعامه‌ آتش‌ توپخانه‌ خودي‌ مؤثر بود و يك ‌دستگاه‌ تانك‌ و يك‌ خودرو زيل‌ به‌آتش‌ كشيده‌ شد.

محور غرب‌ سوسنگرد: 1ـ در منطقه‌ دغاغله‌ وضعيت‌ نيروهاي‌ دشمن‌ نسبت‌ به‌‌روز قبل‌ تغييري‌ نكرده‌ است‌. ضمناً در اين‌ منطقه‌ 3 تپه‌ ديده‌باني‌ ديده‌ شد.

2ـ در روستاي‌ شيخ‌خزعل‌ 7 دستگاه‌ تانك‌ ديده‌ شد كه‌ به‌طرف‌ مواضع‌ خودي‌ شليك ‌مي‌كند. در اين‌ منطقه‌ دشمن‌ همچنان‌ مشغول‌ ايجاد خاكريز است‌.

3ـ پياده‌هاي‌ عراقي‌ در جنوب‌ رودخانه‌ كرخه‌نور در نزديكي‌ هويزه‌ مستقر بودند و يك‌ گردان ‌زرهي‌ در اين‌ منطقه‌(منطقه‌ زهيريه‌ هويزه‌) ديده‌ شد كه‌ محل‌ دقيق‌ منطقه‌ فوق ‌متعاقباً خواهد آمد.

محور كرخـه‌نـور: بنا به‌گـزارش‌ واصله‌ از حميديـه‌: اخيراً 1ـ 2 دسـتگاه‌ تانك‌ در 5/2 كيلومتري‌ جنوب‌ جهاد در پشت‌ جاده‌ جفير مستقر شده‌ است‌.

2ـ در روز 3/10/60، 2 خودرو حامل‌ نفرات‌ از سمت‌(جفير) به‌منطقه‌ كرخه‌نور آمدند و در جنوب‌غربي‌ پل‌ قيصريه‌ در پشت‌ جاده‌ جهاد نيروها را پياده‌ كردند. اين‌ نيروها با نيروهايي‌ كه‌ قبلاً در اين‌ منطقه‌ بودند، تعويض‌ شدند.

3ـ نفرات‌ پيـاده‌ در جنوب‌ روستـاي‌ حمودي‌فردوس‌ در حـدود 2 دستـه‌ افزايش‌ يافتـه‌ است‌.

4ـ يك‌ ستون‌ خودرويي‌ به‌استعداد نامعلوم‌ با چراغ‌ روشن‌ در تاريخ‌ 3/10/60 از جنوب‌ به‌طرف‌ هويزه‌ در حركت‌ بودند.

5ـ شدت‌ آتش‌ دشمن‌ در شب‌ به‌وسيله‌ خمپاره‌ 60 بيشتر بود.

محور جاده‌ اهوازـ خونین‌شهر: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور كارون‌: بنا به‌گزارش‌ تاريخ‌ 2/10/60 از آبادان‌ تبادل‌ آتش‌ پراكنده‌ در محور كارون‌ در طـول‌ دوره‌ ادامـه‌ داشـت‌ و خمپـاره‌انـدازهاي‌ عراقــي‌(از مختـصات‌ 743ـ353 و 736ـ356 و 738ـ464) روي‌ مواضع‌ خودي‌ اجراي‌ آتش‌ مي‌كنند. خاكريز دشمن‌ حدود 700 متر از كناره‌ كارون‌ فاصله‌ دارد و در اين‌ خاكريز چند سنگر بي‌.ام‌.پي‌ احداث‌ شده‌ است‌. نفربرهاي‌ بي‌.ام‌.پي‌ از اين‌ منطقه‌ مواضع‌ خودي‌ را زير آتش‌ قرار مي‌دهند.

محور خونین‌شهر: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور اروندكنار: در گزارش‌ واصله‌ از آبادان‌ آمده‌ است‌ تيربارهاي‌ دشمن‌ از روبه‌روي‌ اسكله‌هاي‌ 20 و 21 و مختصات‌ 572‌ـ395 به‌طرف‌ مواضع‌ خودي‌ شليك ‌مي‌كنند. در اين‌ نقطه‌ دشمن‌ داراي‌ يك‌ دكل‌ ديده‌باني‌ است‌. همچنين‌ نيروهاي‌ عراقي ‌از مختصات ‌617ـ294 به‌وسيله‌ تيربار و يك‌ قبضه‌ خمپاره‌ 60 ميليمتري‌ مواضع ‌خودي‌ را زير آتش‌ دارند. يك‌ تيربار كاليبر50 نيز در مختصات‌ 615ـ295 به‌طرف‌ نيروهاي‌ خودي‌ آتش‌ مي‌گشايد. در روز 2/10/60 با تيراندازي‌ برادران‌ پاسدار 2 عراقي‌ كشته‌ يا زخمي‌ شدند.

پيوست‌ گزارش‌ نوبه‌اي‌ شماره‌ 447 تاریخ‌ 4/10/1360

خلاصه‌ بازجويي‌ از سرباز احتياط‌ پناهنده‌ علي‌ جواد كاظم‌ جمعي‌ گروهان‌ پنجم‌ كماندو كه‌ در ساعت‌ 20:00 تاريخ‌ 1/10/60 به‌نيروهاي‌ اسلام‌ پناهنده‌ شده‌ است‌:

خصوصيات‌ شخصي‌ و كيفيت‌ پناهندگي‌: 1ـ پناهنده‌ تا دوم‌ راهنمايي‌ تحصيل‌ كرده‌ و شغلش‌ رانندگي‌ تانكر آب‌ بين‌ روستاها در عراق‌ بوده‌ است‌. 3 سال‌ و 7 ماه‌ در سربازي‌ بوده‌ و 5 ماه‌ است‌ كه‌ در احتياط‌ است‌. فرد مزبور مدت‌ها قصد پناهندگي ‌داشته‌ كه‌ امكان‌پذير نشده‌ تا روز 1/10/60 كه‌ پس‌ از تمام‌ شدن‌ نگهباني‌ به‌جاي ‌برگشتن‌ به‌واحد خودش‌، از آب‌ رد شده‌ و به‌نيروهاي‌ اسلام‌ پناهنده‌ شده‌ است‌.

2ـ پناهنده‌ اظهار داشت‌ ما 6 دوست‌ بوديم‌ كه‌ همه‌ مي‌خواستند پناهنده‌ شوند ولي‌ دوستانش‌ گفته‌اند به‌مرخصي‌ مي‌رويم‌ و بعد پناهنده‌ مي‌شويم‌.

وضعيت‌ منطقه‌(يك‌ برگ‌ كالك‌ به‌پيوست‌ است‌): 1ـ در روستايي‌ در 7 كيلومتري‌ شرق هويزه‌ در جنوب‌ كرخه‌نور(در مختصات‌ 80800‌ـ28700 نقشه‌ 000/1:50 هويزه‌) حدود 40 نفر از افراد ارتش‌ خلقي‌ مستقر هستند.

2ـ گروهان‌ 5 كماندو قادسيه‌ ششم‌ به‌همراه‌ نيروي‌ پياده‌ يك‌ گروهان‌ از گردان‌ شناسايي‌ ابن‌الوليد در كناره‌ جنوبي‌ كرخه‌نور(از مختصات‌ 79600‌ـ30600 تـا 78800‌ـ32500 نقشه‌ 000/1:50 هويزه‌) به‌طول‌ 2 كيلومتر مستقر هستند. نفربرهاي‌ گروهان‌ شناسايي ‌فوق‌ به‌همراه‌ 2 موشك‌ ميلان‌ در حدود 50 متري‌ پشت‌ سر اين‌ نيروها مستقر هستند.

3ـ در شرقي‌ترين‌ نقطه‌ اين‌ نيروها 3 پمپ‌ آب‌ به‌فاصله‌ حدود 200 متر از هم‌ قرار گرفته‌ كه‌ اولي‌ ساختمانش‌ خراب‌ ولي‌ 2 پمپ‌ ديگر سالم‌ هستند. در شمال اين‌ پمپ‌ها سيم‌خـاردار كشيــده‌ شــده‌ و بيــن‌ پمپ‌ 2 و 3(از مختـصات‌ 78700‌ـ32800 تـا 78600‌ـ33100 نقشه‌ 000/1:50 هويزه‌) ميدان‌ مين‌ گسترده‌ شده‌ است‌. همچنين‌ سربازان‌ در كنار اين‌ پمپ‌ها كمين‌ مي‌كنند.

4ـ از پمپ‌ شماره‌ 3 خاكريزي‌ به‌‌سمت‌ جاده‌ جهاد سازندگي‌ كه‌ به‌موازات‌ كرخه‌نور كشيده‌ شده‌، زده‌ شده‌ است‌.

5ـ گردان‌ شناسايي‌ ابن‌الوليد(منهاي‌ يك‌ گروهان‌ كه‌ در كنار رودخانه‌ است‌) در پشت ‌جاده‌ جهاد مستقر است‌.

6ـ تيپ‌ 49 پياده‌ به‌همراه‌ گروهان‌ يك‌ كماندو در كناره ‌جنوبي‌ كرخه‌نور(از مختصات‌ 78200ـ33600 تا 76100ـ36900 نقشه‌ 000/1:50 هويزه‌) به‌طول‌ حدود 4 كيلومتر گسترش‌ دارند.

7ـ يك‌ گروهان‌ تانك‌ از تيپ‌ 10 زرهي‌ بين‌ نيروهاي‌ تيپ‌ 49 پياده‌ گسترش‌ يافته‌ است‌.

گوشه‌اي‌ از سازماندهي‌ ارتش‌ عراق‌: 1ـ نيروهاي‌ كماندوي‌ قادسيه‌ ششم‌ از حدود 6 ماه‌ پيش‌ تشكيل‌ شده‌اند كه‌ به‌قرار ذيل‌ است‌: گروهان‌ يكم‌ همراه‌ تيپ‌ 49 پياده‌ در جنوب‌ كرخه‌نور، گروهان‌ دوم‌ در كنار رود نيسان‌ در حفاظت‌ از پل‌، گروهان‌ سوم‌ در كنار رود نيسان‌ به‌فرماندهي‌ سروان‌ امجد، گروهان‌ چهارم‌ به‌فرماندهي‌ سروان‌ حسين‌، گروهان‌ پنجم‌ در جنوب‌ كرخه‌نور به‌فرماندهي‌ سروان‌ انور، گروهان ‌ششم‌(سعدبن‌بشير) در كنار گروهان‌ سوم‌ به‌فرماندهي‌ سرگرد عادل‌، گروهان ‌هفتم‌(ابن‌يمامه‌) در كنار نيسان‌ به‌فرماندهي‌ سروان‌ خضير كه‌ زخمي‌ شده‌ است‌. فرماندهي‌ نيروهاي‌ كماندو قادسيه‌ ششم‌ را سرگرد رعد عهده‌دار است‌. لازم‌ به‌تذكر است‌ كه‌ اكثر افراد اين‌ گروهان‌ها را سربازان‌ احتياط‌ تشكيل‌ مي‌دهند.

2ـ گروهان ‌پنجم‌ قادسيه‌ ششم‌ 40 روز در جفيـر آموزش‌ ديده‌اند و در روز 9/9/60 (يك‌ روز پس‌ از حمله‌ بستان‌) به‌طرف‌ دهلاويه‌ حركت‌ كردند و در آن‌‌جا مستقر شدند. پس‌از 6 روز اين‌ گروهان‌ را به‌طرف‌ جنوب‌ حركت‌ دادند و در زين‌العابدين‌ مستقركردند. بعد از 10 روز در تاريخ‌ 25/9/60 اين‌ يگان‌ را براي‌ استراحت‌ به‌طرف ‌جنوب‌ كرخه‌نور در شرق‌ هويزه‌ حركت‌ دادند.

3ـ افسر توجيه‌ سياسي‌ گروهان‌ در تاريخ‌ 29/9/60 اظهار داشته‌ كه‌ قرار است‌ ما خاكريز محكمي‌ در جنوب‌ كرخه‌نور بزنيم‌ و نيروهاي‌ خود را از شمال‌ نيسان‌ بيرون‌ كشيده‌ و يك‌ خط‌ دفاعي‌ در آن‌جا تشكيل‌ بدهيم‌.

4ـ تيپ‌ 3 لشكر 8 پس‌ از تجديد سازمان‌(به‌علت‌ خسارت‌ ديدن‌ در گيلان‌غرب‌) به‌نام‌ تيپ‌ 38 ناميده‌ شده‌ است‌.

اثرات‌ حمله‌ بستان‌ در روحيه‌ ارتش‌ عراق‌: 1ـ زماني‌ كه‌ پناهنده‌ به‌همراه‌ گروهانش‌ به‌طرف‌ دهلاويه‌ مي‌رفته‌، سربازاني‌ از تيپ‌ 96 را در حال‌ فرار ديده‌اند. وقتي‌ كه‌ علت‌ را جويا شده‌اند، گفته‌اند به‌ما حمله‌ شده‌ و ما تارومار شديم‌.

2ـ پناهنده‌ شنيده‌ كه‌ تيپ‌ 25 خسارت‌ زيادي‌ ديده‌ است‌.

3ـ روحيه‌ سربازان‌ ارتش ‌عراق‌ بسيار پايين‌ است‌، به‌طوري‌ كه‌ به‌هر موضع‌ جديد مي‌رسند، در ابتدا به‌فكر اين‌ هستند كه‌ راهي‌ براي‌ فرار در موقع‌ حمله‌ نيروهاي‌ اسلام‌ بيابند.

4ـ گروهان‌ پنجم‌ كماندو در 5 روزي‌ كه‌ در دهلاويه‌ مستقر بوده‌، با آتش‌ توپخانه‌ يك‌ كشته‌ و 10 زخمي‌ داده‌ است‌.