شهید

شهید باقری

شهید حسن باقری

حسن باقری

سردار

پایگاه نشر آثار,دفاع مقدس

فرمانده

اطلاعات عملیات

موسسه شهید حسن باقری

غلامحسین افشردی

یادداشت های شهید حسن باقری
نرم افزار چندرسانه ای معجزه انقلاب
مستند آخرین روزهای زمستان
کتاب روزنوشت
کتاب یادداشت ها
عملیات والفجر مقدماتی
عملیات مولای متقیان
یادگاری
  • باید به خود جرأت داد .... ... شهید حسن باقری
  • برادران علی‌الخصوص فرماندهان مسئول توجه داشته باشندکه کنترل زبان خود را در دست گیرند تا لازم نشده است مطلبی را نگ ... شهید حسن باقری
  • هرگز نباید به دشمن آسایش فکری داد تا بتواند طرح‌ریزی کند؛ باید متکی به تخریب ابتکار عمل دشمن قبل از وقوع هر حمله& ... شهید حسن باقری
  • فرماندهان با برنامه‌ریزی صحیح اوقاتی را برای سخنرانی و صحبت کردن برای نیروهای خود اختصاص بدهند تا حجت را تمام کرد ... شهید حسن باقری
  • یکی از بزرگ‌ترین اشکالات که در کار ما وجود دارد این است که فرماندهان کمتر با افراد و نیروهای خود تماس می‌گیر ... شهید حسن باقری
  • بی‌تعارف بگویم؛ آن نیرویی که نمازش را اول وقت نمی‌خواند، خوب هم نمی‌تواند بجنگد. ... شهید حسن باقری
  • شکست وقتی است که ما وظیفه‌مان را انجام ندهیم. ... شهید حسن باقری
  • اگر شهید نشویم هیچ جوابی نداریم که در روز قیامت بدهیم. ... شهید حسن باقری
  • مگر نه این بود که وقتی در صحنه جنگ از حضرت علی‌ابن‌ ابیطالب مسأله نماز می‌پرسند جواب می‌دهد و در ا ... شهید حسن باقری
  • تا زمانی که این بانگ الله‌اکبر هست مبارزه هم هست، تا زمانی که ظلمتی هست تا زمانی که کفر هست مبارزه هم هست شکلش فر ... شهید حسن باقری
تاریخ : 6 - دی - 1360

6/دی/1360

 

محور دزفول‌: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور شوش‌: اوضاع‌ عادي‌ بود و تبادل‌ آتش‌ پراكنده‌ بين‌ نيروهاي‌ خودي‌ و دشمن‌ ادامه‌ داشت‌. در وضعيت‌ نيروهاي‌ عراقي‌ تغيير قابل‌توجه‌اي‌ صورت‌ نگرفته ‌است‌.

محور بستان‌: به‌وسيله‌ آتش‌ برادران‌ پاسدار در منطقه‌ چزابه ‌يك‌ انبار مهمات‌ به‌آتش‌ كشيده‌ شد. همچنين‌ به‌وسيله‌ تك‌تيراندازان‌ خودي‌ 3 نفر به‌هلاكت‌ رسيدند. يك‌ دستگاه‌ بلدوزر نيز به‌وسيله‌ آتش‌ نيروهاي‌ خودي‌ از كار افتاد. آتش‌ دشمن‌ روي ‌مواضع‌ خودي‌ نسبتاً شديد بود كه‌ 2 تن‌ شهيد و 4 تن‌ زخمي‌ شدند.

محور غرب‌ سوسنگرد: 1ـ خمپاره‌اندازهاي‌ 120 ميليمتري‌ و 8 دستگاه‌ تانك‌ از پشت‌ رودخانه‌ نيسان‌ در قسمت‌ جنوب‌ روستاي‌ دهيس‌ به‌طرف‌ نيروهاي‌ خودي ‌شليك‌ مي‌كنند. در اين‌ منطقه‌ نيروي‌ قابل‌توجه‌اي‌ از دشمن‌ وجود ندارد.

2ـ فاصله ‌بين‌ هور مچريه‌ و رودخانه‌ مچريه‌ به‌وسيله‌ دشمن‌ مين‌گذاري‌ شده‌ است‌.

3ـ در پاسگاه‌ ژاندارمري‌ رفيع‌(كاروان‌) 3 دستگاه‌ جيپ‌ فرماندهي‌ و در حدود 10 نفر ديده ‌شدند.

4ـ در رفيع‌ نيروي‌ بسيار كمي‌ وجود دارد ولي‌ ستون‌پنجم‌ دشمن‌ با لباس‌ محلي‌ در بين‌ اهالي‌ ديده‌ شده‌اند.

5ـ 3 خاكريز دشمن‌ در منطقه‌ دغاغله‌ـ مگاصيص‌ در جلوي‌ رودخانه‌ نيسان‌ خالي‌ از نيرو است‌ ولي‌ در امتداد خاكريز زين‌العابدين‌ نيروي ‌زرهي‌ دشمن‌ مستقر است‌.

محور كرخه‌نور: گزارشي‌ نرسيده‌ است‌.

محور جاده‌ اهوازـ خونین‌شهر: گزارشي‌ واصل‌ نشده‌ است‌.

محور كارون‌: بنا به‌گزارش‌ تاريخ‌ 5/10/60 از آبادان‌ 2 قبضه‌ خمپاره‌انداز 60 ميليمتري‌(از مختصات‌ 7360ـ3560 و 7385ـ3640) و يك‌ تيربار كاليبر50(از مختصات‌ 7385ـ3650) مواضع‌ خودي‌ را زير آتش‌ قرار مي‌دهند. ضمناً به‌وسيله‌ آر.پي‌.جي‌ يك‌ سنگر ديده‌باني‌ منهدم‌ شد. در گزارش‌ امروز آمده‌ است‌ كه‌ دشمن‌ با خمپاره‌انداز 82 ميليمتري‌(از مختصات‌ 74300ـ35300 و 73850ـ36400) و خمپاره‌انداز 60 ميليمتري‌(از مختصات‌ 73600ـ35600) روي‌ مواضع‌ خودي ‌اجـراي‌ آتش‌ كـرد. همچنين نيروهاي‌ خودي‌ مواضع‌ نيروهاي‌ عراقي‌ را به‌طور پراكنده ‌زير آتش‌ قرار داده‌ بودند.

محور خونین‌شهر: الف‌ـ جبهه‌ منصورون‌: تبادل‌ آتش‌ بين‌ طرفين‌ ادامه‌ داشت‌ و نيروهاي‌ عراقي‌ در نقاط‌ مختلفي‌ از بخش‌ اشغالي‌ از جمله‌ در امتداد خيابان‌ امام‌ خميني ‌به‌فعاليت‌ سنگرسازي‌ مشغول‌ بودند. همچنين‌ يك‌ دستگاه‌ لودر در اطراف‌ سينما اتحاد(در مختصات‌ 70300ـ28600) در حال‌ فعاليت‌ بود. به‌وسيله‌ آتش‌ خمپاره‌انداز برادران‌ پاسدار ضمن‌ جلوگيري‌ از ادامه‌ كانال‌سازي‌ دشمن‌ در بخش ‌اشغالي‌ به‌قسمتي‌ از كانال‌ دشمن‌ آسيب‌ وارد آمد و تعدادي‌ كشته‌ و زخمي‌ شدند. همچنين‌ 3 تن‌ از افراد دشمن‌ به‌وسيله‌ نارنجك‌ تفنگي‌ برادران‌ به‌هلاكت‌ رسيدند.

ب‌ـ جبهه‌ محـرزي‌: در روز 5/10/60 منطقه‌ محرزي‌ زير آتش‌ توپخانـه‌ و انواع‌ خمپاره‌اندازهاي‌ دشمن‌ قرار گرفت‌ كه‌ تلفاتي‌ وارد نيامد. نيروهاي‌ خودي‌ نيز به‌آتش ‌دشمن‌ پاسخ‌ دادند و موفق‌ به‌خاموش‌ كردن‌ آتش‌ آن‌ها شد. واحد خمپاره‌انداز برادران‌ پاسدار مناطق‌ مختلفي‌ از بخش‌ اشغالي‌ را زير آتش‌ قرار دادند و خسارات‌ و تلفاتي‌ به‌دشمن‌ وارد ساختند.

بنا به‌گزارش‌ ديگري‌ از خونین‌شهر در بخش‌ اشغالي‌ شهر دشمن‌ اكثر خيابان‌هايي‌ را كه‌ به‌خيابان‌ امام‌ خميني‌ در امتداد رودخانه‌ منتهي‌ مي‌شود، با كشيدن‌ سيم‌خاردار مسدود كرده‌ است، از جمله‌ خيابان‌ نقدي‌(به‌مختـصات‌ 70225ـ28600) خيابان ‌ابن‌سينا(به‌مختصات‌ 70350ـ29100) خيابان‌ جاسبي‌(به‌مختصات‌ 70450ـ29450) و خيابان‌ نوبهار(به‌مختصات‌ 70450ـ29550). عـلاوه‌ بر اين‌ از بانك‌ رفاه‌ كارگـران‌(بـه‌مختـصات 70450ـ29400) تا بانك‌ ملـي‌(به‌مختـصات‌ 70350ـ29150) را سيم‌خاردار به‌طور حلقوي‌ كشيده‌اند. همچنين‌ در ساحل ‌رودخانه‌ در مقابل‌ بازار ماهي‌فروش‌ها تا بالاتر از بانك‌ ملي،‌ سيم‌خاردار كشيده‌ شده‌ و احتمالاً كناره‌ رودخانه‌ نيز مين‌گذاري‌ شده‌ است‌. مختصات‌ ابتداي‌ سيم‌خاردار 70375ـ29700 و انتهاي‌ آن‌ 70250ـ29150 است‌. ضمناً سيم‌خاردار حلقوي‌ ديگري‌ از شرق‌ هتل‌ جلب‌ سياحان‌ تا كارخانه‌ پارساون‌ كشيده‌ شده‌ است‌.

محور اروندكنار: گـزارش‌ واصله‌ از آبادان‌ حاكي‌ است‌: 1ـ خمپـاره‌اندازهاي‌ دشمن ‌از مختصات‌ ‌55200‌ـ27400، 57400ـ36300 و 58611‌ـ36650 به‌طرف‌ نيروهاي‌ خودي‌ آتـش‌ مي‌گشايند. همـچنين‌ تفنـگ‌ 82 ميليـمتري‌ دشـمن‌ در مختـصات‌ 58250ـ35200، 59100‌ـ37250، 57400‌ـ39050 و 56400‌ـ39300 مستقر است‌.

2ـ تيــربارهاي‌ كاليبـر50 دشــمن‌ از مختــصات‌61750‌ـ29450، 61300‌ـ29600 و 58100‌ـ38400 به‌طرف‌ نيروهاي‌ خودي‌ شليك‌ مي‌كردند.

3ـ اخيراً دشمن‌ تعدادي‌ نيرو در مختـصات‌ 63550ـ29150 و 63600ـ29650 مستقر كرده‌ است‌.

4ـ در روز 3/10/60 با آتش‌ تفنگ‌ 106 ميليمتري‌ برادران‌ پاسدار يك‌ تفنگ‌ 82 ميليمتري‌ منهدم‌ شد و خدمه‌ آن‌ به‌هلاكت‌ رسيدند.

متفرقه‌: اظهار نظر مجله‌هاي‌ وابسته‌ به عراق‌ درباره‌ شكست‌ نظامي‌ عراق‌ در آبادان‌: مجله‌ وابسته‌ الحوادث‌ كه‌ قبلاً در بيروت‌ چاپ‌ مي‌شد و اكنون‌ در لندن‌ منتشر مي‌شود، پس‌ از پيروزي‌ چشمگير حمله‌ نيروهاي‌ اسلام‌ در شرق‌ كارون‌ در صدد توجيه‌ شكست‌ نظامي‌ عـراق‌ برآمده‌ و مي‌خـواهد چنين‌ وانمود كنـد كـه‌: 1ـ اولاً نيروهاي‌ دفـاعي‌ عراق‌ ضربه آن‌چناني‌ نخورده‌اند بلكه‌ فقط‌ در اثر بمباران‌ توپخانه‌ پل‌هاي‌ عراق‌ آسيب‌‌پذير شده‌ است‌ و فرماندهي‌ نيروهاي‌ عراق‌ صلاح‌ ديده‌ كه‌ نيروهاي‌ خود را به‌غرب‌ كارون‌ فرا بخواند.

2ـ حمله‌ اوليه‌ نيروهاي‌ اسلام‌ توسط‌ واحدهاي‌ عراقي ‌دفع‌ شده‌ و پاتك‌هايي‌ كه‌ نيروهاي‌ عراقي‌ كرده‌اند، بسيار موفق‌ بوده‌ و حتي‌ خط‌ حمله‌ نيروهاي‌ ايران‌ را شكسته‌اند و به‌كناره‌ بهمن‌شير رسيده‌اند كه‌ مي‌توانستند به‌داخل‌ آبادان‌ نيز بروند اما به‌دلایل‌ سياسي‌ از اقدام‌ به اين‌ كار خودداري‌ كردند و حتي‌ از نيروهاي‌ خود خواسته‌اند كه‌ عقب‌نشيني‌ كنند. جالب‌ است‌ كه‌ براي‌ به‌كرسي‌ نشاندن ‌اين‌ ادعاهاي‌ واهي‌ به‌اظهارات‌ بسيار مضحك‌ تمسك‌ جسته‌ و مثلاً مي‌گويد عراق‌ از نيروهاي‌ خود خواهش‌ كرد كه‌ عقب‌نشيني‌ كنند.

مجله ‌الحوادث‌ در مقدمه‌ مقاله‌ خود مي‌نويسد: عراقي‌ها اميدوار بودند ارتش‌ عراق ‌وارد آبادان‌ شود ولي‌ اين‌ امر انجام‌ نگرفت‌. عدم‌ ورود به ‌آبادان‌ يك‌ تصميم‌ سياسي ‌از طرف‌ عراق‌ بود. نويسنده‌ سپس‌ در مورد چگونگي‌ عقب‌نشيني‌ مزدوران‌ عراقي‌ از شرق‌ كارون‌ مي‌نويسد: لشكر 77 خراسان‌ به‌همراه‌ هزارها تن‌ از پاسداران‌ انقلاب‌ و بيش‌ از يك‌ لشكر زرهي‌ حمله‌ شديد خود را عليه‌ نيروهاي‌ عراقي‌ آغاز كردند. جالب ‌اين‌ جاست‌ كه‌ نيروهاي‌ عراقي‌ در وضع‌ دفاعي‌ قرار داشتند و تا غروب‌ از مواضع‌ خود عقب‌نشيني‌ نكردند بلكه‌ قبل‌ از نيمه‌شب‌ پاتك‌ خود را عليه‌ نيروهاي‌ ايراني‌ آغاز كردند و پس‌ از اين‌كه‌ نيروهاي‌ عراقي‌ حمله‌ خود را به‌پايان‌ رساندند و به‌نقطه‌اي ‌رسيدند كه‌ مي‌توانستند بار ديگر شهر آبادان‌ را به‌محاصره‌ درآورند، از فرماندهي ‌نظامي‌ عراق‌ دستور رسيد كه‌ نيروهاي‌ عراقي‌ از شرق‌ كارون‌ به‌غرب‌ آن‌ منتقل ‌شوند. نويسنده‌ مي‌افزايد: برخي‌ از افسران‌ عراقي‌ در فوريه‌ گذشته‌ به‌من‌ اطلاع‌ دادندكه‌ عراق‌ تصميم‌ دارد نيروهاي‌ خود را از شرق‌ كارون‌ به‌غرب‌ اين رودخانه‌ منتقل‌ كند. از اين‌ رو مشاهده‌ مي‌كنيم‌ كه‌ اين‌ تصميم‌ قبلاً گرفته‌ شده‌ بود و نقشه‌ عقب‌نشيني‌ از ماه‌ سوم‌ جنگ‌ در دست‌ فرماندهان‌ بود، زماني‌ كه‌ يقين‌ حاصل‌ شد نيروهاي‌ عراقي‌ نمي‌خواهند آبادان‌ را اشغال‌ كنند. در پايان‌ نويسنده‌ مطرح‌ مي‌كند: مفسران‌ نظامي ‌معتقدند كه‌ اگر نيروهاي‌ عراقي‌ در حال‌ دفاعي‌ باشند، بهتر است‌ در غرب‌ كارون ‌متمركز شوند تا از دادن‌ تلفات‌ جلوگيري‌ كنند.

 

پيوست‌ الف‌ گزارش‌ نوبه‌اي‌ شماره‌ 449 تاریخ‌ 6/10/1360

متن‌ ترجمه‌ اعلاميه‌ نظامي‌ عراق‌، شماره‌ 566 تاريخ‌ 27/12/1981(برابر6/10/60):

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحيم‌: براي‌ حفاظت‌ از آقايي‌، بزرگواري‌ و شرافت‌ ميهني‌ و نژادي‌ فرزندان‌ غيور عراق‌ به‌جنگ‌ خود با نيروهاي‌ كينه‌توز و نژادپرست‌ ايراني‌ ادامه‌ مي‌دهند. نتايج‌ عمليات‌ در جبهه‌ها در شب‌ گذشته‌ و روز جاري‌ به‌قرار ذيل‌ بوده ‌است‌: خسارات‌ وارده‌ به‌دشمن‌: الف‌ـ بر اثر آتش‌ يگان‌هاي‌ خودي‌ در منطقه‌ گيلان‌غرب ‌و سومار 45 نفر از دشمن‌ به‌هلاكت‌ رسيدند.

ب‌ـ 6 كشته‌ در منطقه‌ خفاجيه‌(سوسنگرد).

ج‌ـ 3 كشته‌ در منطقه‌ دزفول‌.

دـ انهدام‌ 4 دستگاه‌ خودرو، 2 قبضه‌ توپ‌ و 2 چادر مهمات‌ در منطقه‌ آبادان‌.

بدين‌‌ترتيب‌ خسارات‌ وارده‌ به‌دشمن‌ در مجموع‌ به‌نحو ذيل‌ است‌:

الف‌ـ 56 كشته‌.

ب‌ـ 4 خودرو.

ج‌‌ـ 2 چادر مهمات‌.

د‌ـ 2 قبضه‌ توپ‌.

خسارات‌ خودي‌: 14 شهيد در كليه‌ جبهه‌ها و آسيب‌ ديدن‌ يك‌ خودرو.

                                                               فرماندهي‌ كل‌ نيروهاي‌ مسلح‌

                                                               27/12/81(برابر با 6/10/60)

 

پيوست‌ ب‌ گزارش‌ نوبه‌اي‌ شماره‌ 449 تاريخ‌ 6/10/1360

خلاصه‌ بازجويي‌ از سرهنگ‌دوم‌ نيرو مخصوص‌ اشرف‌ زاجي‌ كه‌ در تاريخ‌ 25/9/60 در منطقه‌ چزابه ‌به‌نيروهاي‌ اسلام‌ پناهنده‌ شد.

بيوگرافي‌ پناهنده‌: الف‌‌ـ در ارتش‌: در سال‌ 1975 با درجه‌ سرواني‌ در دانشكده ‌افسري‌ به‌عنوان‌ مربي‌ آموزشي‌ كماندو شروع‌ به‌كار كرده‌ است‌. به‌علت‌ درگيري ‌ارتش‌ عراق‌ با كردها به‌شمال‌ اعزام‌ شد و پس‌ از يك‌ ماه‌ دوباره‌ به ‌دانشكده‌ افسري‌ بازگشت‌. در همين‌ زمان‌ تا 4 سال‌ فرماندهي‌ گروهان‌ 3 گردان‌ 5 تيپ‌ 32 نيرو مخصوص‌ را به‌عهده‌ داشت‌. بعدها جانشين‌ فرمانده‌ گردان‌ 5 هم‌ شده‌ است‌. در اواسط‌ سال‌ 1977 درجه‌ سرگردي‌ مي‌گيرد. سپس‌ فرمانده‌ گروهان‌ قرارگاه‌ گردان‌ 5 تيپ‌ 32 شد. در سال‌ 1987 به تيپ‌ 33 منتقل‌ و فرمانده‌ گروهان‌ شناسايي‌ تيپ‌ 33 مي‌شود. چون‌ چنين‌ گروهاني‌ وجود نداشته‌، عملاً بيكار بوده‌ و در قرارگاه‌ تيپ‌ به‌سر مي‌برد تا تاريخ‌ 18/9/60 كه‌ به‌منطقه‌ چزابه ‌فرا خوانده‌ شده‌ است‌. در سال‌ 1980، 3 ماه‌ توسط‌ استخبارات‌ ارتش‌ عراق‌ به‌زندان‌ مي‌افتد و پس‌ از آزادي‌ نيز تحت‌ كنترل‌ بوده‌ است‌. در سال‌ 1981 درجه‌ سرهنگ‌دومي‌ مي‌گيرد. در تاريخ ‌5/12/1980 او را به تيپ‌ 31 خواستند و دليل‌ آن‌ هم‌ ضربه‌ شديدي‌ بود كه‌ در حمله‌ بستان‌ به تيپ‌ 31 وارد شد. در تيپ‌ 31(سرهنگ‌ ستاد احمدهاشم‌ فرمانده ‌اين‌ تيپ‌) به‌فرماندهي‌ گردان‌ 3 منصوب‌ شده‌ است‌.

ب‌ـ خصوصيات‌ شخصي‌ و دلایل‌ پناهندگي‌: فرد پناهنده‌ دليل‌ استعفاي‌ خود را از حزب‌ بعث‌ چنين‌ ذكر مي‌كند: 1ـ عدم‌ تطبيق‌ اعمال‌ حزب‌ بعث‌ با ادعاي‌ سران‌ آن‌.

2ـ حمله‌ به‌حرم‌ امام ‌حسين‌(ع‌) و عتبات‌ متبركه‌ در سال‌ 1975(1354 شمسي‌).

3ـ مخالفت‌ حزب‌ بعث‌ با مذهب‌.

4ـ مخالفت‌ حزب‌ بعث‌ با انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌ و امام ‌خميني‌.

5ـ ارسال‌ مهمات‌ و مواد منفجره‌ به‌ايران‌ توسط‌ جبهه‌التحرير و ضدانقلاب‌(كه‌ يك‌ مورد آن‌ را فرد پناهنده‌ شخصاً در كنار اروندرود ديده‌ است‌).

پناهنده‌ در تاريخ‌ 11/10/1358 رسماً از حزب‌ بعث‌ كناره‌گيري‌ كرده‌ و در تاريخ ‌5/2/1359 دستگير شده‌ و 3 ماه‌ زنداني‌ بوده‌ است‌. قبل‌ از دستگيري‌ و زنداني‌ شدن ‌يك‌ بار قصد فرار از عراق‌ به ايران‌ را توسط‌ قايق‌ داشته‌ كه‌ به‌علت‌ خطر منصرف‌ مي‌شود. پناهنده‌ شناخت‌ چنداني‌ روي‌ سازمان‌ها و احزاب‌ سياسي‌ عراق‌ ندارد.

ج‌ـ كيفيت‌ پناهندگي‌: پناهنده‌ اظهار داشته‌ از زماني‌ كه‌ به‌منطقه‌ آمده‌، به‌فكر فرار و پناهنده‌ شدن‌ بوده‌ است‌. لذا براي‌ شناسايي‌ راه‌ فرار به‌منطقه‌ مي‌آمده‌ است‌. در ساعت‌ 17:30 تاريخ‌ 24/9/60 به‌همراه‌ سربازش‌ و يك‌ گروه‌ گشتي‌ 20 نفره‌ جلو آمده‌ و از مواضع‌ تيپ‌ 422 عبور كرده‌اند. سپس‌ همراه‌ سربازش‌ از گروه‌ گشتي‌ جدا شده‌ و به‌طرف‌ نيروهاي‌ ايراني‌ به‌راه‌ افتاده‌ است‌. بعد از مدتي‌ سربازش‌ را از مقصد خود آگاه‌ كرده‌ و با رضايت‌ او هر 2 تا صبح‌ راه‌ آمده‌اند و در ساعت‌‌8:00 تاريخ ‌25/9/60 به‌نيروهاي‌ اسلام‌ پناهنده‌ شده‌اند.

وضعيت‌ منطقه‌: الف‌‌ـ خط‌‌مقدم‌ جبهه‌: 1ـ تيپ‌ 17 زرهـي‌ لشكر 10 زرهي‌ در مختصات ‌760ـ21 در خط‌‌مقدم‌ جبهه‌ چزابه ‌مستقر است‌.

2ـ تيپ‌ 18 پياده‌ لشكر 4 در جنوب‌غربي‌ تيپ‌ 17 در حفاظت‌ سمت‌ راست‌ اين‌ تيپ‌ مستقر شده‌ است‌. تيپ ‌422 پياده‌ مستقل‌ در شمال‌غربي‌ تيپ‌ 17 در حفاظت‌ از سمت‌ راست‌ اين‌ تيپ ‌مستقر است‌.

3ـ گردان‌ يك‌ و 2 نيروي‌ مخصوص‌ از تيپ‌ 31 در پشت‌ 2 تيپ‌ 18 و 422 مستقر هستند.

ب‌ـ احتياط‌ رده‌ اول‌: 1ـ گردان‌ تانك‌ اندلس‌ و گردان‌ تانك‌ مقداد در پشت‌ گردان ‌يك‌ نيروي‌ مخصوص‌ در احتياط‌ خط‌‌مقدم‌ هستند.

2ـ يك‌ گروهان‌ شناسايي‌ زير امر گردان‌ تانك‌ اندلس‌ است‌.

3ـ گردان‌ 3 تيپ‌ 31 نيروي‌ مخصوص‌.

4ـ گردان‌ 3 تيپ‌ 93 پياده‌.

5ـ گردان‌ 3 نيروي‌ مخصوص‌ از گارد رياست‌ جمهوري‌.

6ـ نيرويي‌ به‌‌استعداد حدود يك‌ قاطع‌(450 نفر) از ارتش‌ خلقي‌ در حفاظت‌ از جاده‌هاي‌ مرزي ‌مستقر شده‌ است‌.

ج‌ـ احتياط‌ سپاه‌ چهارم: 1ـ تيپ‌ 32 نيروي‌ مخصوص‌ به‌احتمال‌ بسيار.

2ـ تيپ‌ 15 مكانيزه‌(ـ) كه‌ از منطقه‌ اهواز به‌شيب‌ آورده‌ شده‌ است‌.

3ـ تيپ‌ 20 پياده‌(ـ) كه ‌از منطقه‌ اهواز به‌شيب‌ آورده‌ شده‌ است‌.

4ـ تيپ‌ 10 زرهي‌(ـ) كه‌ از مناطق‌ آبادان‌ و اهواز جمع‌آوري‌ و به‌شيب‌ اعزام‌ شده‌ است‌.

5ـ حدود يك‌ گردان‌ توپخانه‌ در پشتيباني‌ اين‌ نيروها هستند كه‌ احتمالاً داراي‌ توپ‌هاي‌ كاليبر152 يا 122 ميليمتري ‌هستند(تذكر: بنا به‌گفته‌ پناهنده‌، استعداد تمامي‌ يگان‌هاي‌ ارتش‌ عراق‌ بسيار كمتر از استعداد سازماني‌ آن‌هاست‌. براي‌ مثال‌ گردان‌ تيپ‌ 31 تنها 175 نفر پرسنل‌ داشته ‌است‌).

دـ اطلاعات‌ ديگر از منطقه‌: در جلسه‌اي‌ كه‌ در تاريخ‌ 19/9/60 در مقر فرماندهي‌ شيب‌ به‌فرماندهي‌ رييس‌ ستاد نيروهاي‌ شيب‌ سرتيپ‌ ستاد سعدي‌ طعمه ‌تشكيل‌ شده‌، نيروهاي‌ در خط‌ را به‌ 2 قسمت‌ تقسيم‌ كردند: الف‌‌ـ نيروهاي‌ پدافند در موقع‌ حمله‌ نيروهاي‌ اسلام‌ به‌منطقه‌ چزابه ‌شامل‌: تيپ‌ 17 زرهي‌ از لشكر 10، تيپ‌ 18 پياده‌ از لشكر 4، تيپ‌ 422 پياده‌ مستقل‌ و گردان‌هاي‌ يك‌ و 2 تيپ‌ 31 نيروي‌ مخصوص‌.

ب‌ـ نيروهاي‌ پاتك‌ كننده‌ در صورتي‌ كه‌ بند الف‌ در مقابل‌ حمله‌ شكست بخورند، شامل‌:

1ـ گردان‌ تانك مقداد، گردان‌ تانك‌ اندلس‌ به‌اضافه‌ يك‌ گروهان ‌شناسايي‌، گردان‌ 3 نيروهاي‌ مخصوص‌ از تيپ‌ 31 و گردان‌ 3 از تيپ‌ 93 پياده‌.

2ـ مقر تيپ‌ 31 نيروي‌ مخصوص‌ در حدود 2 كيلومتري‌ سمت‌ چپ‌ جاده‌اي‌ است‌ كه‌ از پاسگاه‌ سوبله‌ به‌طرف‌ شمال‌ مي‌رود.

خسارات‌ وارده‌ به‌دشمن‌ در عمليات‌ طريق‌القدس‌: الف‌ـ يگان‌هاي‌ آسيب ‌ديده‌:

1ـ تيپ‌ 26 زرهي‌ تقريباً به‌طور كامل‌ از بين‌ رفته‌ است‌.

2ـ از گردان‌ 3 تيپ‌ 93 پياده ‌تنها يك‌ گروهان‌ باقي‌ مانده‌ است‌.

3ـ تيپ‌ 48 پياده‌ تقريباً به‌طور كامل‌ از بين‌ رفته ‌است‌.

4ـ تيپ‌ 49 پياده‌ تقريباً به‌طور كامل‌ از بين‌ رفته‌ است‌.

5ـ تيپ‌ 12 زرهي ‌آسيب‌ بسياري‌ ديده‌ است‌.

ب‌ـ فرماندهان‌: 1ـ فرمانده‌ تيپ‌ 31 نيروي‌ مخصوص‌ سرهنگ‌ ستاد طاهر احمدعلي‌ مجروح‌ شده‌ و درجه‌ سرتيپي‌ گرفته‌ است‌.

2ـ سرتيپ‌ ستاد عبدالهادي ‌فرمانده‌ تيپ‌ گارد رياست‌ جمهوري‌ كشته‌ شده‌ است‌.

3ـ سرهنگ2 ستاد ذيب ‌رييس‌ ستاد تيپ‌ 422 با آتش‌ توپخانه‌ كشته‌ شده‌ است‌.

4ـ سرهنگ‌ طارق‌ فيزي ‌هزاع‌ فرمانده‌ تيپ‌ 26 زرهي‌ كشته‌ شده‌ است‌.

5ـ سرگرد هشام‌ معاون‌ گردان‌ 3 تيپ‌ 31 نيروي‌ مخصوص‌ كشته‌ شده‌ است‌.

6ـ سرتيپ‌ ن‌.م‌ علي‌ خميس‌ الحواسي ‌فرمانده‌ تيپ‌ 48 پياده‌ كشته‌ شده‌ است‌.

7ـ فرمانده‌ نيروهاي‌ ارتش‌ خلقي‌ در منطقه ‌شيب‌ از اعضاي‌ مهم‌ حزب‌ بعث‌ بوده‌ كه‌ به‌علت‌ ترس‌ و عقب‌نشيني‌ به‌دستور صدام ‌اعدام‌ شده‌ است‌.

نام‌ تعدادي‌ از شخصيت‌هاي‌ ارتش‌ عراق‌: فرمانده‌ سپاه‌ چهارم‌ سرلشكر ستاد هشام‌ صباح‌ فخري‌، فرمانده‌ توپخانه‌ سپاه‌ چهارم‌ سرتيپ‌ ستاد جاسم‌ ذنون‌، فرمانده‌ پدافند هوايي‌ سپاه‌ چهارم‌ سرتيپ‌ چيدا يواريون‌ حدا، افسر اطلاعات‌ سپاه‌ چهارم ‌سرگرد ستاد عبدالرحيم‌ عبدالغني‌، افسر عمليات‌ سپاه‌ چهارم‌ سرهنگ‌ ستاد مصطفي‌ كمال‌ عبدالقادر، افسر عمليات‌ هوايي‌ سپاه‌ چهارم‌ سرتيپ‌ خلبان‌ سالم‌ محمود، فرمانده ‌مهندسي‌ زرهي‌ سپاه‌ چهارم‌ سرهنگ‌ ستاد علي‌ حسين‌ سابط‌، فرمانده‌ نيروهاي‌ شيب‌ سرتيپ‌ ستاد ضياءالدين‌ جمال ‌صالح‌، رييس‌ ستاد نيروهاي‌ شيب‌ سرتيپ‌ ستاد سعدي‌ طعمه‌، فرمانده‌ لشكر يك‌ مكانيزه‌ سرتيپ‌ ستاد ثامر حمدالمحمود، فرمانده ‌لشكر 10 زرهي‌ سرتيپ‌ ستاد ثابت‌ سلطان‌ و دبير كل‌ حزب‌ بعث‌ در منطقه‌ جنوب‌ سعدون‌الوان‌.

 

 

کلمات کلیدی :
حسن باقری،شهید حسن باقری،موسسه شهید حسن باقری،غلامحسین افشردی،محوردزفول،محورشوش

- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد

پایگاه نشر آثار شهید حسن باقری
  • فیلم

    یک انتخاب سخت

  • عکس

    باید دشمن را شناخت

  • صوت

    عشق اینجاست

حسن باقری به دلیل این‌که در محورهای مختلف اطلاعات‌ عملیات داشت اطلاعات را جمع‌بندی خوبی کرده بود و ارائه داد. حسن باقری یک گزارش شسته، رفته و کامل و دقیق نسبت به خطوط خودی و دشمن ارائه ... ادامه مطلب ...
حسن باقری به صورت سریع وارد سپاه شد و رفت یک حرکتی کرد. حرکت تندی که همان‌جا مشخص شد که این برادر یک آدم پر‌جوش و خروش است و خیلی دنبال مسائل می‌رود. ادامه مطلب ...