شهید

شهید باقری

شهید حسن باقری

حسن باقری

سردار

پایگاه نشر آثار,دفاع مقدس

فرمانده

اطلاعات عملیات

موسسه شهید حسن باقری

غلامحسین افشردی

یادداشت های شهید حسن باقری
نرم افزار چندرسانه ای معجزه انقلاب
مستند آخرین روزهای زمستان
کتاب روزنوشت
کتاب یادداشت ها
عملیات والفجر مقدماتی
عملیات مولای متقیان
یادگاری
  • باید به خود جرأت داد .... ... شهید حسن باقری
  • برادران علی‌الخصوص فرماندهان مسئول توجه داشته باشندکه کنترل زبان خود را در دست گیرند تا لازم نشده است مطلبی را نگ ... شهید حسن باقری
  • هرگز نباید به دشمن آسایش فکری داد تا بتواند طرح‌ریزی کند؛ باید متکی به تخریب ابتکار عمل دشمن قبل از وقوع هر حمله& ... شهید حسن باقری
  • فرماندهان با برنامه‌ریزی صحیح اوقاتی را برای سخنرانی و صحبت کردن برای نیروهای خود اختصاص بدهند تا حجت را تمام کرد ... شهید حسن باقری
  • یکی از بزرگ‌ترین اشکالات که در کار ما وجود دارد این است که فرماندهان کمتر با افراد و نیروهای خود تماس می‌گیر ... شهید حسن باقری
  • بی‌تعارف بگویم؛ آن نیرویی که نمازش را اول وقت نمی‌خواند، خوب هم نمی‌تواند بجنگد. ... شهید حسن باقری
  • شکست وقتی است که ما وظیفه‌مان را انجام ندهیم. ... شهید حسن باقری
  • اگر شهید نشویم هیچ جوابی نداریم که در روز قیامت بدهیم. ... شهید حسن باقری
  • مگر نه این بود که وقتی در صحنه جنگ از حضرت علی‌ابن‌ ابیطالب مسأله نماز می‌پرسند جواب می‌دهد و در ا ... شهید حسن باقری
  • تا زمانی که این بانگ الله‌اکبر هست مبارزه هم هست، تا زمانی که ظلمتی هست تا زمانی که کفر هست مبارزه هم هست شکلش فر ... شهید حسن باقری
پایگاه نشر آثار شهید حسن باقری
علی فضلی
477
0
اوایل جنگ
علی فضلی: اوایل جنگ، دانش نظامی بیشتر از ادارۀ یک تیپ نبود. تصور ما این بود که برادران ارتش با آمریکایی‌ها در داخل و خارج از کشور حشرونشر داشته و آموزش دیده‌اند. اما از مجموعۀ این عوامل چیزی که دارای ارزش آموزشی بیش از ادارۀ یک تیپ باشد در ایران وجود نداشت. طراحی استراتژیکی که بتوان جبهۀ 1300 کیلومتری جنگ را اداره کرد و سامان داد، نبود. زمانی شما مکانیزم‌ها را دارید و می‌خواهید آن‌ها را اجرا کنید. سپاه که هیچ، ارتش آن زمان که پایۀ این کار بود، مکانیزمی جدی برای این کار در اختیارش نبود. حسن باقری که آمد، آرام‌آرام کمبود این دانش و نیاز به این مکانیزم‌ها را گوشزد کرد. حسن در روزهای اول جنگ جلساتی می‌گذ
پایگاه نشر آثار شهید حسن باقری
علی محمد رضایی
114
0
اطلاعات به اندازه نیاز
علی‌محمد رضایی: قبل از عملیات ثامن‌الائمه، به اتاق جنگ رفتم. کاغذی روی دیوار چسبانده و نوشته بود:" به هر کس به اندازۀ نیاز اطلاعات بدهید." پرسیدم:"برادر حسن، منظورتان از این جمله چیست؟" گفت:"اگر شما به او بیشتر از نیازش اطلاعات بدهید، این برایش سم می‌شود. احتمال بدهید در شناسایی برایش اتفاقی بیفتد و اسیر شود. اگر کمتر از نیاز هم به او اطلاعات بدهید، در کارش نقص به وجود می‌آید. لذا به هر کس به‌اندازۀ نیاز اطلاعات بدهید." واقعاً جملۀ قشنگی بود.  
پایگاه نشر آثار شهید حسن باقری
علی ناصری
131
0
جلسه و خاطره از رفتن به منزل حسن
علی ناصری: یک روز در جلسه نشسته بودیم. حمید معینیان به تهران و خانۀ حسن باقری رفته بود. تعریف می‌کرد که پدر و مادر حسن در خانه بودند. وقتی حسن رفت چایی بیاورد، پدر حسن پرسید: «آقا عذر می‌خواهم، شما با حسن همکارید؟» گفتم: «بله، من معاون آقاحسن هستم.» گفت: «معاون؟ خب حسن چه‌کاره هست که معاون دارد؟» گفتم: «چطور؟» گفت: «ما هرچه از حسن می‌پرسیم توی سپاه چه‌کاره‌ای؟ می‌گوید من جارو می‌کشم.» بعد از من پرسید: «تو چه کار می‌کنی؟» گفتم: «ایشان درست می‌گوید، او جارو می‌کشد، من پشت سرش تی می‌کشم.&r
پایگاه نشر آثار شهید حسن باقری
علیرضا رزم حسینی
113
0
آماده سازی و اجرای عملیات
  علیرضا رزم‌حسینی[1]: در جلساتی که برای آماده‌سازی و اجرای عملیات بستان [طریق‌القدس] بود، شرکت داشتم. حسن باقری نقش مهمی در رابطه با طراحی و اجرای عملیات داشت. در آن جلسه وقتی در مورد مانور تیپ عاشورا در محور نیسان بحث می‌شد، حسن به نکته‌ای اشاره کرد که بسیار ظریف و مهم بود؛ بعد از عملیات، به آن نتیجه و حرف صحیح حسن رسیدیم. حسن باقری در رابطه با جنگ از تیزهوشی و استعداد عجیبی که خداوند به او داده بود، خوب استفاده می‌کرد.   [1]ـ بخشی از مصاحبة سردار رزم‌حسینی در مهرماه 1362.
پایگاه نشر آثار شهید حسن باقری
علیرضا ریاحی
250
0
ورود به سپاه و آشنایی با حسن
علیرضا ریاحی: سال 1358 عضو سپاه شدم. قبل از جنگ، ازطرف سپاه مأمور در ارتش بودم. روز دوم شروع جنگ، ازطریق ارتش به پایگاه چهارم هوایی دزفول اعزام شدم. ابتدا، در خط اول جادۀ اندیمشک‌ـ دهلران و بعد از آن در باند اضطراری پایگاه چهارم، نزدیک پادگان آموزشی سپاه دزفول، فعالیت می‌کردم. در آن زمان، جنگ برای ما و ارتش ما نامأنوس بود. در آن مقطع، شاهد شکست لشکر 1 و 2 سابق بودم. بعد از شکست، این دو لشکر با هم ادغام شدند و لشکر 21 حمزه را ایجاد کردند. خدا رحمت کند تیمسار ظهیرنژاد را که چه حرصی می‌خورد. به‌سرعت درجۀ تشویقی می‌داد و بلافاصله درلحظه، خلع درجه می‌کرد. وقتی دشمن به پشت رودخانۀ کرخه و جسرنادری رسید، شهرهای دزفول
  • فیلم

    یک انتخاب سخت

  • عکس

    باید دشمن را شناخت

  • صوت

    عشق اینجاست

حسن باقری به دلیل این‌که در محورهای مختلف اطلاعات‌ عملیات داشت اطلاعات را جمع‌بندی خوبی کرده بود و ارائه داد. حسن باقری یک گزارش شسته، رفته و کامل و دقیق نسبت به خطوط خودی و دشمن ارائه ... ادامه مطلب ...
حسن باقری به صورت سریع وارد سپاه شد و رفت یک حرکتی کرد. حرکت تندی که همان‌جا مشخص شد که این برادر یک آدم پر‌جوش و خروش است و خیلی دنبال مسائل می‌رود. ادامه مطلب ...