من متولد اهواز و بزرگ شده تهران هستم. خانواده ما اصالتاً دزفولی و از سادات داعی دزفول هستند. ما در امیرآباد شمالی تهران ساکن بودیم. پدرم مدیرعامل یکی از کارخانههای لوازم خانگی بود. مواد اولیه آن کارخانه از کشورهای اروپایی، بهخصوص ایتالیا تأمین میشد. پدرم در سال 1351 در سفری به ایتالیا، از دنیا رفت. بعد از فوت پدرم، مادرم تصمیم گرفت که نزدیک برادرش زندگی بکند. داییام از فرهنگیان خرمشهر بود و ما به آن شهر رفتیم. من آن سال، دوم راهنمایی بودم. ابتدا برای من خیلی سخت بود، ولی بعد از مدتی به خرمشهر خو گرفتم و از آن خوشم آمد. سال 1357 در خرمشهر دیپلم گرفتم و در آخرین کنکور قبل از انقلاب شرکت کردم. نمره کنکورم خیلی خوب بود؛ نف
حسن داناییفر[1]:
شهید صیادشیرازی بهخاطر اختلافی که با بنیصدر داشت از ارتش بیرون آمده بود. ایشان در اوایل سال 60 در مجموعة سپاه دورة آموزشی را در تهران طراحی کرد. 18 نفر از نیروهای سپاه در آنجا آموزش نقشهخوانی، تفسیر عکس هوایی و اطلاعاتعملیات دیدند که من جزء آنها بودم. این دورهها برای ما دورة بالایی بود. این دوره که تمام شد به خوزستان برگشتم. دو سه ماه بیشتر طول نکشید، آقای محسن رضایی فرمانده سپاه شد و مدیریت جنگ را بر عهده گرفت؛ اعلام کردند کسانی که این دوره را دیدهاند به جبهه بیایند.
قبل از عملیات طریقالقدس به گلف رفتم. آقامحسن، حسن باقری، آقارشید و آقارحیم ف