حسن باقری میداندار بود و مطالب مفید یا سرگرم کننده را مطرح میکرد و عمدتاً روی این چیزها صحبت میشد. در بُعد سیاسی هم که همیشه سعی میکرد نظر بدهد.
حسن باقری برادر بزرگ من بود با اینکه دو سال از او بزرگتر بودم ولی انگار او دو سال از من بزرگتر بود.
حسن باقری به عنوان یک جوان حدود 23 سال سن میآید وارد یکی از پیچیدهترین فعالیتهای سیاسی امنیتی کشور یعنی اطلاعات میشود. شاید کمتر از چند هفته گزارشاتی که میرسید نشان میدهد ایشان یکی از امیدهای آینده این کشور است.
یادم هست حسن دو سه جلسهی قرآن تشکیل داده بود. بچههای کوچکتر را جمع میکرد و آیهای را که یاد گرفته بود با همدیگر میخواندیم. مداد میخرید و به بچهها جایزه میداد، سعی میکرد عدهای را همراه خودش در این جلسات شرکت دهد و قرآن یاد بدهد.
حسن باقری از همان ابتدا از آنجایی که استعداد و هوش خارقالعادهای داشتند روی بعضی از مسائل عملیاتی هم نظر میدادند. یعنی نظرات بسیار خوب و در سطح بالا میدادند.