نقاط خیلی مهم این شهید این بود که هم حافظه قویای داشت، هم انسان خیلی شجاعی بود، استعداد شخصیاش کمکش میکرد که یک سر و گردن خودش را بالا بکشد.
من نقش و یک حوصله و صبر زیادی را در پشت بیسیم آموزشگاهامان دیدیم که مشخص بود حسن باقری بهعنوان یک فرمانده محکم و قاطع داشت فرماندهی میکرد.
چون حسن باقری از لحاظ جثه یک مقدار ضعیف و کوچک بودند، احساس میکردم که ایشان میخواهند برای ما تعیین و تکلیف کنند، در ذهنم این گونه بود. در اولین صحبتهایی که شد یک مرتبه دیدم حسن باقری با چه متانتی و با چه پختگیای صحبت میکند.
حسن باقری یک علاقه عجیبی به بسیجیها داشت و همیشه به ما سفارشاتی میکرد. در دیداری که با آنها داشت با آنها بهخوبی رفتار میکرد و شاید این بهعلّت ایمان داشتنش بود. اوّل جنگ خود ایشان در آنها رشد کرده بود و واقعاً هم عشق و ایمان آنها را میشناخت و عجیب به آنها علاقهمند بود.
قدرت فرماندهی، توان، نحوه بکارگیری و استفاده از نیروهای موجود را من به نحو احسن در چهره حسن باقری مشاهده کردم و فهمیدم که او میتواند یک فرمانده خوب برای جمهوری اسلامی باشد نه یک نفر که فقط مسؤول اطلاعات عملیات باشد.